جبران شد، صدمه زدن به، تاوان دادن، اذیت کردن
indemnified
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• insured against loss or damage; compensated for loss or damage
جملات نمونه
1. they were indemnified for the damages
در مقابل صدمات به آنها غرامت داده شد.
کلمات دیگر: