کلمه جو
صفحه اصلی

out of employment


بیکار

انگلیسی به انگلیسی

• unemployed, lacking work

جملات نمونه

1. She had been out of employment for three years.
[ترجمه ترگمان]سه سال بود که از کار بی کار شده بود
[ترجمه گوگل]او سه سال از کار خارج شده بود

2. Andre is out of employment and goes to the house of call everyday.
[ترجمه ترگمان]آندره بی کار است و هر روز به خانه می آید
[ترجمه گوگل]آندره از کار بیرون می آید و هر روز به خانه تماس می رود

3. John has been out of employment for three years.
[ترجمه ترگمان]جان سه سال است که بی کار شده است
[ترجمه گوگل]جان سه سال از کار خارج شده است

4. He fell out of employment again.
[ترجمه ترگمان]دوباره از کار بی کار شد
[ترجمه گوگل]او دوباره از اشتغال سقوط کرد

5. Every month many workers fall out of employment in that country.
[ترجمه ترگمان]هر ماه بسیاری از کارگران در آن کشور بی کار می شوند
[ترجمه گوگل]هر ماه کارگران بسیاری از کار در این کشور بیرون می روند

6. The workers would be out of employment if the situation doesn't a turn for the better.
[ترجمه ترگمان]اگر وضعیت برای بهتر شدن اوضاع تغییر نکند، کارگران بی کار خواهند شد
[ترجمه گوگل]اگر وضعیت به نوبه خود برای بهتر شدن، کارگران از کار خارج می شوند

7. He is out of employment.
[ترجمه ترگمان]او از کار برکنار است
[ترجمه گوگل]او خارج از کار است

8. You must to reading, even go to university. Nowadays, society needs the people who has knowledge and has ability mightily. If you aren't one, unluckily, Nest one should be out of employment is you!
[ترجمه ترگمان]شما باید بخوانید، حتی به دانشگاه بروید این روزها جامعه به افرادی نیاز دارد که دانش داشته و دارای توانایی بالایی هستند متاسفانه اگر شما یکی از این Nest را ندارید، باید از کار بی کار شوید
[ترجمه گوگل]شما باید به خواندن، حتی به دانشگاه بروید امروزه جامعه نیازمند افرادی است که دارای دانش و توانایی قدرتمند هستند اگر شما یکی نیستید، خوشبختانه Nest باید از کار بیفتد!

9. If you aren't one, unluckily, Nest one should be out of employment is you!
[ترجمه ترگمان]متاسفانه شما تنها کسی نیستید که از کار برکنار است
[ترجمه گوگل]اگر شما یکی نیستید، خوشبختانه Nest باید از کار بیفتد!


کلمات دیگر: