احتراز از خشونت، مبارزه ی منفی، آشتی گری، ناپرخاشی
nonviolence
احتراز از خشونت، مبارزه ی منفی، آشتی گری، ناپرخاشی
انگلیسی به فارسی
احتراز از خشونت، مبارزهی منفی، آشتی گری، ناپرخاشی
بی خشونت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: nonviolent (adj.), nonviolently (adv.)
مشتقات: nonviolent (adj.), nonviolently (adv.)
• : تعریف: the policy or practice of refusing to use violent means to pursue political or social aims.
• lack of violence; nonaggressive behavior, passivity
non-violence is the use of peaceful methods to try to bring about change.
non-violence is the use of peaceful methods to try to bring about change.
مترادف و متضاد
abstention from violence
Synonyms: nonagression, pacification, pacifism, passiveness, passivity, peaceableness
جملات نمونه
1. Saro-Wiwa, who espoused nonviolence, did not lack for enemies.
[ترجمه ترگمان]Saro که از عدم خشونت حمایت می کرد، برای دشمنان نبود
[ترجمه گوگل]سارو-ووی، که از عدم خشونت حمایت می کرد، برای دشمنان نبود
[ترجمه گوگل]سارو-ووی، که از عدم خشونت حمایت می کرد، برای دشمنان نبود
2. Nonviolence, he said, requires much more courage than violence.
[ترجمه ترگمان]او گفت که Nonviolence به شجاعت بیشتری نسبت به خشونت نیاز دارد
[ترجمه گوگل]او گفت، عدم خشونت نیاز به شجاعت بیشتری نسبت به خشونت دارد
[ترجمه گوگل]او گفت، عدم خشونت نیاز به شجاعت بیشتری نسبت به خشونت دارد
3. Oh, sure, nonviolence works against people with conscience.
[ترجمه ترگمان]اوه، البته، nonviolence علیه مردم با وجدان کار میکنه
[ترجمه گوگل]اوه، مطمئنا، خشونت علیه افراد با وجدان کار می کند
[ترجمه گوگل]اوه، مطمئنا، خشونت علیه افراد با وجدان کار می کند
4. And they heard the message of nonviolence.
[ترجمه ترگمان]و آن ها پیام عدم خشونت را شنیدند
[ترجمه گوگل]و پیام خشونت را شنیده اند
[ترجمه گوگل]و پیام خشونت را شنیده اند
5. Gandhi advocated nonviolence in India's struggle for freedom from British rule.
[ترجمه ترگمان]گاندی از عدم خشونت در تلاش هند برای رهایی از حکومت بریتانیا حمایت کرد
[ترجمه گوگل]گاندی از عدم خشونت در مبارزه برای آزادی از حکومت بریتانیا حمایت کرد
[ترجمه گوگل]گاندی از عدم خشونت در مبارزه برای آزادی از حکومت بریتانیا حمایت کرد
6. Followers of the sect espouse pure love and nonviolence.
[ترجمه ترگمان]Followers فرقه espouse و nonviolence
[ترجمه گوگل]پیروان فرقه از عشق و خشونت خالص حمایت می کنند
[ترجمه گوگل]پیروان فرقه از عشق و خشونت خالص حمایت می کنند
7. A follower of Gandhian nonviolence says, in the spirit of Thoreau, "I am doing what I feel I must do.
[ترجمه ترگمان]یکی از پیروان \"عدم خشونت\" می گوید: \" من آنچه را که احساس می کنم باید انجام دهم انجام می دهم
[ترجمه گوگل]پیرو خشونت علیه گاندی در روح تورو می گوید: 'من انجام می دهم آنچه را که احساس می کنم باید انجام دهم
[ترجمه گوگل]پیرو خشونت علیه گاندی در روح تورو می گوید: 'من انجام می دهم آنچه را که احساس می کنم باید انجام دهم
8. A democracy that has nonviolence and peace and peace at roots.
[ترجمه ترگمان]دموکراسی که به خشونت و صلح و صلح منجر می شود
[ترجمه گوگل]یک دموکراسی که بی خشونت و صلح و آرامش را در ریشه دارد
[ترجمه گوگل]یک دموکراسی که بی خشونت و صلح و آرامش را در ریشه دارد
9. Advocating simplicity and nonviolence, he devoted himself to social reform.
[ترجمه ترگمان]براثر سادگی و عدم خشونت، خود را وقف اصلاح اجتماعی کرد
[ترجمه گوگل]حمایت از سادگی و عدم خشونت، خود را به اصلاحات اجتماعی اختصاص داد
[ترجمه گوگل]حمایت از سادگی و عدم خشونت، خود را به اصلاحات اجتماعی اختصاص داد
10. The most famous exponent of nonviolence in the United States was Dr. Martin Luther King Jr., the great spokesman for the civil rights of African Americans in the 1950s and 1960s.
[ترجمه ترگمان]مشهورترین توان عدم خشونت در ایالات متحده دکتر مارتین لوتر کینگ پسر بود سخنگوی بزرگ حقوق مدنی آمریکایی های آفریقایی در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰
[ترجمه گوگل]معروفترین مدافع بی خشونت در ایالات متحده، دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور، سخنگوی بزرگ حقوق مدنی آفریقایی آمریکایی در دهه 1950 و 1960 بود
[ترجمه گوگل]معروفترین مدافع بی خشونت در ایالات متحده، دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور، سخنگوی بزرگ حقوق مدنی آفریقایی آمریکایی در دهه 1950 و 1960 بود
11. Buddhist and hindu doctrine of nonviolence expressing belief in the sacredness of all living creatures.
[ترجمه ترگمان]آیین هندو و هندو بدون خشونت، اعتقاد به تقدس همه موجودات زنده را بیان می کند
[ترجمه گوگل]دکترین بودایی و هندو عدم خشونت بیان اعتقاد به تقدس همه موجودات زنده
[ترجمه گوگل]دکترین بودایی و هندو عدم خشونت بیان اعتقاد به تقدس همه موجودات زنده
12. Nonviolence means avoiding not only external physical violence but also internal violence of spirit.
[ترجمه ترگمان]Nonviolence به معنای اجتناب از خشونت فیزیکی خارجی بلکه همچنین خشونت داخلی روح است
[ترجمه گوگل]عدم خشونت به معنای اجتناب از خشونت فیزیکی خارجی بلکه خشونت داخلی روح است
[ترجمه گوگل]عدم خشونت به معنای اجتناب از خشونت فیزیکی خارجی بلکه خشونت داخلی روح است
13. Buddhist and Hindu doctrine of nonviolence expressing belief in the sacredness of all living creatures.
[ترجمه ترگمان]آیین هندو و هندو به عدم خشونت، اعتقاد به تقدس همه موجودات زنده را بیان می کند
[ترجمه گوگل]آموزه های بودایی و هندو از عدم خشونت بیان اعتقاد به مقدس بودن تمام موجودات زنده
[ترجمه گوگل]آموزه های بودایی و هندو از عدم خشونت بیان اعتقاد به مقدس بودن تمام موجودات زنده
14. They believe in nonviolence, simple living and little contact with the modern world.
[ترجمه ترگمان]آن ها به عدم خشونت، زندگی ساده و ارتباط اندک با دنیای مدرن اعتقاد دارند
[ترجمه گوگل]آنها به بی خشونت، زندگی ساده و ارتباط کمی با دنیای مدرن اعتقاد دارند
[ترجمه گوگل]آنها به بی خشونت، زندگی ساده و ارتباط کمی با دنیای مدرن اعتقاد دارند
پیشنهاد کاربران
مسالمت امیز
عدم خشونت، ( به سانسکریت آهیمسا، که در یوگا زیاد استفاده می شود. )
کلمات دیگر: