جدا از، سوای، علی رغم، فارغ از، مستقل از، قطع نظر از جدااز
independent of
جدا از، سوای، علی رغم، فارغ از، مستقل از، قطع نظر از جدااز
انگلیسی به انگلیسی
• without connection to, without dependence on; autonomously, freely, self-sufficiently
کلمات دیگر: