دختر خوانده ی روحانی ( رجوع شود به: godchild)، دخترتعمیدی
goddaughter
دختر خوانده ی روحانی ( رجوع شود به: godchild)، دخترتعمیدی
انگلیسی به فارسی
دختر خواندهی روحانی ( رجوع شود به: godchild)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a female godchild.
• female godchild
a goddaughter is a female godchild.
a goddaughter is a female godchild.
جملات نمونه
1. He really wants to fulfil his role as goddaughter properly.
[ترجمه ترگمان]او واقعا می خواهد نقش خود را به عنوان دختر goddaughter به درستی ایفا کند
[ترجمه گوگل]او واقعا می خواهد نقش خود را به عنوان Goddough به درستی انجام دهد
[ترجمه گوگل]او واقعا می خواهد نقش خود را به عنوان Goddough به درستی انجام دهد
2. This goddaughter of mine is a splendid laugher.
[ترجمه ترگمان]دختر کوچولوی من، شوخی جالبی است
[ترجمه گوگل]این خاندان من، یک خنده بزرگ است
[ترجمه گوگل]این خاندان من، یک خنده بزرگ است
3. You must excuse my daughter, your wife's goddaughter, for not doing your family the respect of coming today.
[ترجمه ترگمان]تو باید دختر من، دختر goddaughter زنت را ببخشی، چون که امروز برای خانواده ت احترام قایل نیستی
[ترجمه گوگل]شما باید دختر من، خدای زن همسرتان را ببخشید، زیرا که خانواده شما احترام آمدن امروز را نداشته باشند
[ترجمه گوگل]شما باید دختر من، خدای زن همسرتان را ببخشید، زیرا که خانواده شما احترام آمدن امروز را نداشته باشند
4. Today is my goddaughter Floria's birthday.
[ترجمه ترگمان]امروز روز تولد goddaughter
[ترجمه گوگل]امروز تولد فرزند من فلوریا است
[ترجمه گوگل]امروز تولد فرزند من فلوریا است
5. I'd like you to meet my goddaughter.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم you را ببینی
[ترجمه گوگل]من می خواهم شما را برای دیدار با خدایان خود
[ترجمه گوگل]من می خواهم شما را برای دیدار با خدایان خود
6. Newspapers and magazines across Europe have dubbed the Duchess "copycat Kate" due to the similarity between her dress and that of Ms Orsini, who is the goddaughter of Silvio Berlusconi.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها و مجلات سراسر اروپا به علت شباهت بین لباس وی و خانم Orsini که دختر تعمیدی سیلویو برلوسکونی است، لقب دوشس \"copycat کیت\" داده اند
[ترجمه گوگل]روزنامه ها و مجلات در سراسر اروپا به دلیل شباهت لباس او و خانم Orsini که خاندان سیلویو برلوسکونی است، نامزد کتای دوشس شده اند
[ترجمه گوگل]روزنامه ها و مجلات در سراسر اروپا به دلیل شباهت لباس او و خانم Orsini که خاندان سیلویو برلوسکونی است، نامزد کتای دوشس شده اند
7. Bonasera began his request obliquely and cleverly. "You must excuse my daughter, your wife's goddaughter, for not doing your family the respect of coming today. "
[ترجمه ترگمان]Bonasera به طور مایل و زیرکانه درخواست خود را آغاز کرد و گفت: \" باید دخترم، دختر goddaughter، را ببخشید که به خانواده شما احترام نمی گذارند \"
[ترجمه گوگل]بوناصرا درخواست خود را به صورت واضح و هوشمندانه آغاز کرد 'شما باید دختر من، فرزند همسر خود را ببخشید، برای اینکه خانواده خود را نادیده بگیرید، احترام آمدن امروز '
[ترجمه گوگل]بوناصرا درخواست خود را به صورت واضح و هوشمندانه آغاز کرد 'شما باید دختر من، فرزند همسر خود را ببخشید، برای اینکه خانواده خود را نادیده بگیرید، احترام آمدن امروز '
8. As readers may remember, The Lion, the Witch and the Wardrobe is dedicated to Lucy Barfield, Lewis's goddaughter .
[ترجمه ترگمان]همانطور که خوانندگان ممکن است به خاطر داشته باشند، شیر، جادوگر و کمد لباس به لوسی barfield، دختر goddaughter لوئیس اهدا می شوند
[ترجمه گوگل]به عنوان خوانندگان ممکن است به یاد داشته باشید، شیر، جادوگر و کمد لباس به لوسی بارفیلد، خاندان لوئیس اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]به عنوان خوانندگان ممکن است به یاد داشته باشید، شیر، جادوگر و کمد لباس به لوسی بارفیلد، خاندان لوئیس اختصاص داده شده است
9. He owned the home himself, and all the contents inside, aside from Martha, the maid, Grauben, his seventeen-year-old goddaughter and myself.
[ترجمه ترگمان]خودش صاحب خانه بود و همه محتویات داخل، به کناری، از مارتا، خدمتکار هفده ساله، دختر seventeen و خودم
[ترجمه گوگل]او مالک خانه خود و همه محتویات داخل، مارتا، خدمتکار، گرابین، خاندان هفده ساله و خودم بود
[ترجمه گوگل]او مالک خانه خود و همه محتویات داخل، مارتا، خدمتکار، گرابین، خاندان هفده ساله و خودم بود
10. I became a godfather a little while ago, and wanted to be able to perform magic for my young goddaughter .
[ترجمه ترگمان]من خیلی وقت پیش یه پدر خونده شده بودم، و می خواستم بتونم جادو رو برای دختر goddaughter اجرا کنم
[ترجمه گوگل]من کمی پدربزرگ و مادربزرگم بودم و می خواستم که بتوانم جادوگری را برای پسر جوانم انجام دهم
[ترجمه گوگل]من کمی پدربزرگ و مادربزرگم بودم و می خواستم که بتوانم جادوگری را برای پسر جوانم انجام دهم
کلمات دیگر: