(خودمانی) 1- کامیاب بودن یا شدن 2- تند و خوب کار کردن 3- ولخرجی کردن، افراط کردن
go to town
(خودمانی) 1- کامیاب بودن یا شدن 2- تند و خوب کار کردن 3- ولخرجی کردن، افراط کردن
انگلیسی به انگلیسی
• go on a spree, behave wildly; work fast, work efficiently
جملات نمونه
1. He said he wanted to go to town.
[ترجمه ترگمان]اون گفت که می خواد بره به شهر
[ترجمه گوگل]او گفت که می خواهد به شهر برود
[ترجمه گوگل]او گفت که می خواهد به شهر برود
2. Which way do you usually go to town?
[ترجمه ترگمان]معمولا کجا میری شهر؟
[ترجمه گوگل]به کدام راه به شهر می روید؟
[ترجمه گوگل]به کدام راه به شهر می روید؟
3. She decided to go to town and redecorate all the rooms in the house.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفت به شهر برود و همه اتاق های خانه را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت برای رفتن به شهر و بازسازی تمام اتاق ها در خانه
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت برای رفتن به شهر و بازسازی تمام اتاق ها در خانه
4. When they give parties they really go to town.
[ترجمه ترگمان]وقتی مهمانی می دهند، واقعا به شهر می روند
[ترجمه گوگل]هنگامی که احزاب را به آنها می دهند، آنها واقعا به شهر می روند
[ترجمه گوگل]هنگامی که احزاب را به آنها می دهند، آنها واقعا به شهر می روند
5. Bury that snout in Haagen-Dasz and go to town!
[ترجمه ترگمان]اون پوزه رو در haagen خاک کنه و به شهر بره!
[ترجمه گوگل]خزنده را که در Haagen-Dasz قرار دارد و به شهر بروید!
[ترجمه گوگل]خزنده را که در Haagen-Dasz قرار دارد و به شهر بروید!
6. When we used to go to town he used to get her out and carry her.
[ترجمه ترگمان]وقتی به شهر می رفتیم، او را بیرون می برد و می برد
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما به شهر رفتیم، او از او خارج شد و او را حمل می کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما به شهر رفتیم، او از او خارج شد و او را حمل می کرد
7. Windows give you a chance to go to town.
[ترجمه ترگمان]پنجره ها شانسی برای رفتن به شهر دارند
[ترجمه گوگل]ویندوز به شما فرصتی برای رفتن به شهر می دهد
[ترجمه گوگل]ویندوز به شما فرصتی برای رفتن به شهر می دهد
8. Lase na ki ad urba. Let's go to town.
[ترجمه ترگمان]Lase na urba برویم به شهر
[ترجمه گوگل]لایک کنید بیایید به شهر برویم
[ترجمه گوگل]لایک کنید بیایید به شهر برویم
9. Let's go to town and get shoed.
[ترجمه ترگمان]بیا بریم به شهر و shoed بگیریم
[ترجمه گوگل]بیایید به شهر برویم
[ترجمه گوگل]بیایید به شهر برویم
10. Bob would not go to town barefooted if he had all his marbles.
[ترجمه ترگمان]باب اگر همه تیله ها را داشته باشد، باب پابرهنه به شهر نمی رود
[ترجمه گوگل]باب اگر به تمام تیله های خود نرسیده بود، به شهر برف نمی خورد
[ترجمه گوگل]باب اگر به تمام تیله های خود نرسیده بود، به شهر برف نمی خورد
11. When we go to town, my brother wines and dines us splendidly.
[ترجمه ترگمان]وقتی به شهر رفتیم، شراب برادرم و غذای عالی برای ما تهیه کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما به شهر می رویم، برادر من شراب می بخشد و ما را با شکوه می برد
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما به شهر می رویم، برادر من شراب می بخشد و ما را با شکوه می برد
12. Over another cup of coffee we made plans to go to town.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک فنجان قهوه قصد داشتیم به شهر برویم
[ترجمه گوگل]بیش از یک فنجان دیگر قهوه ما قصد داشتیم به شهر برویم
[ترجمه گوگل]بیش از یک فنجان دیگر قهوه ما قصد داشتیم به شهر برویم
13. In the United States of the early 1940s, women still donned hats and gloves to go to town.
[ترجمه ترگمان]در ایالات متحده در اوایل دهه ۱۹۴۰، زنان هنوز کلاه و دستکش پوشیده بودند تا به شهر بروند
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده در اوایل دهه 1940، زنان کلاه و دستکش را برای رفتن به شهر خریداری کردند
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده در اوایل دهه 1940، زنان کلاه و دستکش را برای رفتن به شهر خریداری کردند
14. Qo - ka fe pa ki ad urba ? Why did she go to town?
[ترجمه ترگمان]بابا جون، تو کی هستی؟ چرا به شهر رفت؟
[ترجمه گوگل]Qo - ka fe pa ki ad urba؟ چرا او به شهر رفت؟
[ترجمه گوگل]Qo - ka fe pa ki ad urba؟ چرا او به شهر رفت؟
15. With £800 spending money for each couple, you can really go to town!
[ترجمه ترگمان]با خرج کردن ۸۰۰ پوند برای هر زوج، شما واقعا می توانید به شهر بروید!
[ترجمه گوگل]با 800 پوند پول برای هر زوج، شما واقعا می توانید به شهر بروید!
[ترجمه گوگل]با 800 پوند پول برای هر زوج، شما واقعا می توانید به شهر بروید!
پیشنهاد کاربران
با شور و اشتیاق کاری رو انجام دادن
کلمات دیگر: