کلمه جو
صفحه اصلی

like a duck to water

انگلیسی به انگلیسی

• like someone who feels comfortable in a certain situation

جملات نمونه

1. She took to dancing like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]او مثل یک اردک در حال رقصیدن بود
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک اردک به آب رقص داد

2. She's taken to teaching like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]اون می خواد مثل یه اردک به آب درس بده
[ترجمه گوگل]او به عنوان اردک به آب آموزش داده شده است

3. She took to mothering like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]مانند یک اردک بود که آب بخورد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک اردک به آب به مادرش رفت

4. She has taken to teaching like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]او مثل اردک در آب تدریس می کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک اردک به آب دستور داده است

5. He took to fatherhood like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]او را مثل اردک به سوی آب برد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک اردک به آب به پدر و مادر احتیاج داشت

6. She's taken to her new position like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]او به وضع جدیدش مثل یک اردک برای آب برده شده است
[ترجمه گوگل]او به موقعیت جدید خود مانند اردک به آب منتقل شده است

7. She's to tennis like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]او مثل یک اردک در آب تنیس بازی می کند
[ترجمه گوگل]او به اردک به آب تنزل می کند

8. He to the job like a duck to water.
[ترجمه ترگمان] اون به شغل شبیه یه اردک تو آب بود
[ترجمه گوگل]او به کار مانند اردک به آب

9. She took to learning languages like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]او شروع به یادگیری زبان مانند اردک برای آب کرد
[ترجمه گوگل]او به یادگیری زبان مانند اردک به آب رفت

10. She to tennis like a duck to water.
[ترجمه ترگمان] اون داره مثل یه اردک تو آب تنیس بازی می کنه
[ترجمه گوگل]او به تنیس مانند یک اردک به آب می پردازد

11. He took to learning languages like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]او شروع به یادگیری زبان مانند اردک برای آب کرد
[ترجمه گوگل]او به یادگیری زبان مانند اردک به آب گرفت

12. She to dancing like a duck to water.
[ترجمه ترگمان] مثل یه اردک می رقصه
[ترجمه گوگل]او به مانند یک اردک به آب میرود

13. He took to his new post like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]مثل یک اردک برای آب خوردن به پست جدیدش رفت
[ترجمه گوگل]او به پست جدید خود مانند اردک به آب رسید

14. Prison bullied good, the bad guys are like a duck to water.
[ترجمه ترگمان]زندان براش خوب بود، آدمای بد مثل یه اردک آب خوردن
[ترجمه گوگل]زندان به خوبی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است، مردمان بد مثل اردک به آب هستند

پیشنهاد کاربران

انگار که تو خونش است

مثل آب خوردن کاری رو انجام دادن ( معادل فارسی ) یعنی یه کاری رو هر چند سخت به آسونی در موردش فکر کنی و انجام بدی
She finished her duties like a duck to water


کلمات دیگر: