کلمه جو
صفحه اصلی

dogma


معنی : عقیده دینی، اصول عقاید، عقاید تعصب امیز
معانی دیگر : اصل جزمی، پایزه، حکم، اعتقاد، فریوری، باورداشت، فرازمان، فرداد، اندیش پایه، دگما، عقاید، اندیش پایگان، اصول جزمی، (هر عقیده ای که کورکورانه پیروی وتحمیل شود) خشک اندیشه، عقیده ی بی برو برگرد، تعصب

انگلیسی به فارسی

عقیده دینی، اصول عقاید، عقاید تعصب‌آمیز، جزم‌اندیش


انگلیسی به انگلیسی

• system of principles; system of religious laws
a dogma is a rigid belief or system of beliefs held by a religious or political group; used showing disapproval.

مترادف و متضاد

عقیده دینی (اسم)
persuasion, dogma

اصول عقاید (اسم)
dogma

عقاید تعصب امیز (اسم)
dogma

belief, principle


Synonyms: article, article of faith, canon, conviction, credenda, credo, creed, doctrine, gospel, opinion, persuasion, precept, rule, teachings, tenet, view


Antonyms: ambiguity, doubt, indecision, unbelief, uncertainty


جملات نمونه

1. communism dogma
اعتقادات کمونیسم

2. pedagogical dogma
باور داشت آموزشی

3. The newspaper seeks to be independent of political dogma.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه به دنبال مستقل بودن از عقاید سیاسی است
[ترجمه گوگل]روزنامه سعی دارد مستقل از سنت سیاسی باشد

4. Their political dogma has blinded them to the real needs of the country.
[ترجمه ترگمان]عقاید سیاسی آن ها آن ها را نسبت به نیازهای واقعی کشور کور کرده است
[ترجمه گوگل]دین سیاسی آنها آنها را به نیازهای واقعی کشور کور کرده است

5. Beliefs have ossified into rigid dogma.
[ترجمه ترگمان]اعتقادات به اصول سخت و سخت اعتقاد دارند
[ترجمه گوگل]باورها به دگماتیسم سفت و سخت تبدیل شده اند

6. Neither of these extreme dogma is applied rigorously today, but it is certainly still accepted that 2-D form makes good pattern.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این عقاید افراطی امروزه به صورت جدی اعمال نمی شود، اما قطعا پذیرفته شده است که شکل ۲ - D الگوی خوبی می سازد
[ترجمه گوگل]هیچ کدام از این گرایش های شدید امروز به طور دقیق مورد استفاده قرار نمی گیرند، اما مطمئنا هنوز پذیرفته شده است که شکل 2-D الگوی خوبی تولید می کند

7. Even now, the force is hampered by DoH dogma and defensiveness.
[ترجمه ترگمان]حتی در حال حاضر، این نیرو به واسطه تعصب DoH و حالت تدافعی، مختل شده است
[ترجمه گوگل]حتی در حال حاضر، نیروی ضمانت و ضرب و شتم دشوار است

8. The dogma of parity ruled out devaluation to boost exports.
[ترجمه ترگمان]اصل برابری پول، کاهش ارزش صادرات را رد کرد
[ترجمه گوگل]سنت همبستگی، کاهش ارزش را برای افزایش صادرات کاهش داد

9. The central dogma is of course a theory, but there is no evidence to suggest that it is wrong.
[ترجمه ترگمان]اصل اساسی یک نظریه است، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد اشتباه است
[ترجمه گوگل]البته داستانی مرکزی یک نظریه است، اما شواهدی وجود ندارد که نشان دهد اشتباه است

10. Darwinist dogma that asserts life began and developed by a sequence of purposeless random accidents remains a metaphysical belief.
[ترجمه ترگمان]Darwinist که ادعا می کند زندگی با توالی از حوادث تصادفی بی هدف آغاز و توسعه یافت، یک باور متافیزیکی است
[ترجمه گوگل]دگماتیسم داروینی که ادعا می کند زندگی آغاز شده و با دنباله ای از حوادث تصادفی غیر قابل تصور ساخته شده است، اعتقاد متافیزیکی باقی می ماند

11. Conservatism has a dogma that the State should not intervene.
[ترجمه ترگمان]Conservatism تعصبی دارد که دولت نباید در آن دخالت کند
[ترجمه گوگل]محافظه کاری یک دگمه دارد که دولت نباید مداخله کند

12. Protestantism concerned itself with the inscription of dogma, attention to the text, was more emphatically scriptural.
[ترجمه ترگمان]آیین پروتستان با کتیبه of، توجه به متن، با تاکید بیشتری از کتاب مقدس سخن می گفت
[ترجمه گوگل]پروتستانتیسم خود را با کتیبه دگماتیسم متمرکز کرد، توجه به متن، به طور قطعیتر از کتاب مقدس بود

13. There could be a suspicion of dogma, whether religious or scientific.
[ترجمه ترگمان]یک سو ظن، چه مذهبی و چه علمی، می تواند وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]ممکن است سوء ظن دگماتیسم یا مذهبی یا علمی وجود داشته باشد

14. The dogma of the free market should be re-examined.
[ترجمه ترگمان]اصول بازار آزاد باید مجددا مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه گوگل]دگمه بازار آزاد باید دوباره بررسی شود

15. Pius took it upon himself to proclaim the Dogma of the Assumption.
[ترجمه ترگمان]پیوس دوم آن را به خود گرفت و آن را اعلام کرد که آسمان صعود مریم به آسمان را اعلام دارد
[ترجمه گوگل]Pius آن را به خود گرفت تا اعلام کرد Dogma از فرض

communism dogma

اعتقادات کمونیسم


pedagogical dogma

باور داشت آموزشی


پیشنهاد کاربران

اصول

دُگم : عقیده ای خشک، که هیچ شک و انتقاد و نقضی بر آن پذیرفته نشود.

“A man of dogma and convictions, he never felt at ease amid nuances or shades of gray, ” Mr. Malley said of his father
NEW YORK TIMES@


کلمات دیگر: