کلمه جو
صفحه اصلی

manufactures

انگلیسی به فارسی

تولید می کند، تولید، ساخت، ساختن، جعل کردن، تولید کردن، عمل اوردن


جملات نمونه

1. he imports different manufactures
او کالاهای گوناگونی را وارد می کند.

پیشنهاد کاربران

گوناگون
مختلف

متنوع

سازندگان، تولیدکنندگان

تولیدکنندگان


کلمات دیگر: