از روی عادت یا رسم ولی بدون اشتیاق کاری را کردن، رفع تکلیف کردن
go through the motions
از روی عادت یا رسم ولی بدون اشتیاق کاری را کردن، رفع تکلیف کردن
انگلیسی به فارسی
از طریق حرکات حرکت کن
انگلیسی به انگلیسی
• execute perfunctorily, do in a cursory or superficial manner, execute in a routine manner
جملات نمونه
1. The authorities occasionally go through the motions of clamping down.
[ترجمه ترگمان]مقامات گاهی اوقات حرکات مهار کردن را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]مقامات گاهی اوقات از طریق حرکت به سمت پایین حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]مقامات گاهی اوقات از طریق حرکت به سمت پایین حرکت می کنند
2. The choice that is left is to go through the motions either with counterfeit conviction, or with subversion and disdain.
[ترجمه ترگمان]انتخابی که باقی می ماند این است که با محکومیت جعلی، یا با براندازی و اهانت انجام شود
[ترجمه گوگل]انتخابی که باقی مانده است این است که از طریق حرکات یا با اعتقادات تقلبی، یا با سوء قصد و ناسزا، از طریق حرکات حرکت کنیم
[ترجمه گوگل]انتخابی که باقی مانده است این است که از طریق حرکات یا با اعتقادات تقلبی، یا با سوء قصد و ناسزا، از طریق حرکات حرکت کنیم
3. We just give up and go through the motions and we let our negativity harden inside us.
[ترجمه ترگمان]ما فقط تسلیم می شویم و حرکت می کنیم و اجازه می دهیم که منفی ها در درون ما سفت شوند
[ترجمه گوگل]ما فقط از حرکات رها شده ایم و اجازه می دهیم که نگرانی ما درون ما تشدید شود
[ترجمه گوگل]ما فقط از حرکات رها شده ایم و اجازه می دهیم که نگرانی ما درون ما تشدید شود
4. Still others go through the motions but without any real desire to improve the relationship.
[ترجمه ترگمان]با این حال دیگران بدون هیچ تمایل واقعی برای بهبود روابط، از میان جنبش حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، دیگران از طریق حرکات حرکت می کنند اما بدون تمایل واقعی برای بهبود رابطه
[ترجمه گوگل]با این حال، دیگران از طریق حرکات حرکت می کنند اما بدون تمایل واقعی برای بهبود رابطه
5. The police would go through the motions, but they wouldn't make a meal of it.
[ترجمه ترگمان]پلیس از میان این حرکات عبور می کرد، اما هیچ وعده غذایی هم نمی دادند
[ترجمه گوگل]پلیس از طریق حرکات حرکت می کند، اما آنها غذا نمی خورند
[ترجمه گوگل]پلیس از طریق حرکات حرکت می کند، اما آنها غذا نمی خورند
6. You can go through the motions.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید حرکات را انجام دهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از طریق حرکات حرکت کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از طریق حرکات حرکت کنید
7. I go to work each day just to go through the motions and collect a paycheck.
[ترجمه ترگمان]من هر روز سر کار می روم تا حرکت کنم و چک حقوقی را جمع آوری کنم
[ترجمه گوگل]من هر روز به کار خود می روم تا از طریق حرکات حرکت کنم و حقوق و دستمزد بگیرم
[ترجمه گوگل]من هر روز به کار خود می روم تا از طریق حرکات حرکت کنم و حقوق و دستمزد بگیرم
8. I remembered what it felt like to go through the motions of adult life, hoping that I was doing things the right way.
[ترجمه ترگمان]به یاد اوردم که چه حسی داشت که حرکات زندگی بزرگ ترها را انجام دهم، امیدوار بودم که کار درست را انجام دهم
[ترجمه گوگل]به یاد می آورم آنچه که احساس می کنم حرکت در زندگی بزرگسالان را درنظر بگیرم، امیدوارم که راه درست را به کار گیرم
[ترجمه گوگل]به یاد می آورم آنچه که احساس می کنم حرکت در زندگی بزرگسالان را درنظر بگیرم، امیدوارم که راه درست را به کار گیرم
9. Children like to go through the motions of adults; it is a way of learning.
[ترجمه ترگمان]کودکان دوست دارند از حرکات بزرگسالان عبور کنند؛ این روشی برای یادگیری است
[ترجمه گوگل]کودکان دوست دارند از حرکات بزرگسالان عبور کنند این روش یادگیری است
[ترجمه گوگل]کودکان دوست دارند از حرکات بزرگسالان عبور کنند این روش یادگیری است
10. They go through the motions of releasing the latch from the space station.
[ترجمه ترگمان]آن ها از طریق حرکات آزاد کردن لچ از ایستگاه فضایی عبور می کنند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق حرکات دست انداز از ایستگاه فضایی آزاد می شوند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق حرکات دست انداز از ایستگاه فضایی آزاد می شوند
11. Most have go - or at least go through the motions.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها حرکت کرده اند - یا حداقل در حال عبور از این حرکات هستند
[ترجمه گوگل]اکثر اوقات - یا حداقل از طریق حرکات حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر اوقات - یا حداقل از طریق حرکات حرکت می کنند
12. Actors go through the motions of different types of labor.
[ترجمه ترگمان]بازیگران از حرکات انواع مختلف کار پیروی می کنند
[ترجمه گوگل]بازیگران از طریق حرکت انواع کارهای مختلف حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]بازیگران از طریق حرکت انواع کارهای مختلف حرکت می کنند
13. Just pay my dues, mature some more, and go through the motions.
[ترجمه ترگمان]فقط وظیفه ام را انجام می دهم، بیشتر بالغ می شوم و حرکات را انجام می دهم
[ترجمه گوگل]فقط هزینه های من را پرداخت می کنید، بعضی دیگر بالغ می شوند و از طریق حرکات می روند
[ترجمه گوگل]فقط هزینه های من را پرداخت می کنید، بعضی دیگر بالغ می شوند و از طریق حرکات می روند
14. Must insist the high standard throughout, prevents to go through the motions, the deviation.
[ترجمه ترگمان]باید بر استاندارد بالا اصرار داشته باشد، از عبور از حرکات، انحراف، جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]باید سطح استاندارد را اصلاح کند و از حرکت، انحراف جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]باید سطح استاندارد را اصلاح کند و از حرکت، انحراف جلوگیری کند
15. There are many teachers in schools and colleges who seem duller than the dullest of their pupils; they go through the motions of teaching, but they are as impersonal as a telephone.
[ترجمه ترگمان]معلمان بسیاری در مدارس و دانشکده ها وجود دارند که duller از the شاگرد خود به نظر می رسند؛ آن ها از طریق حرکات تدریس بیرون می روند، اما آن ها به اندازه یک تلفن غیر شخصی هستند
[ترجمه گوگل]معلمان بسیاری در مدارس و کالج ها هستند که به نظر می رسد مضطرب تر از ناب ترین شاگردان خود هستند؛ آنها از طریق تدریس تدریس می روند، اما به عنوان یک تلفن غیر شخصی هستند
[ترجمه گوگل]معلمان بسیاری در مدارس و کالج ها هستند که به نظر می رسد مضطرب تر از ناب ترین شاگردان خود هستند؛ آنها از طریق تدریس تدریس می روند، اما به عنوان یک تلفن غیر شخصی هستند
پیشنهاد کاربران
انجام کاری بدون اشتیاق یا تعهد، وانمود کردن،
انجام کار یا گفتن حرفی به صورت سرسری، بی مبالاتی کردن
از درد مجبوری کاری را انجام دادن
از سر اجبار کاری را انجام دادن
از سر اجبار کاری را انجام دادن
کلمات دیگر: