کلمه جو
صفحه اصلی

greengrocer


معنی : میوه فروش، سبزی فروش
معانی دیگر : (انگلیس) سبزی فروش، فروشنده ی میوه و سبزی

انگلیسی به فارسی

سبزی فروش، میوه فروش


انگلیسی به انگلیسی

• one who sells fruits and vegetables
a greengrocer is a person who runs a shop where you can buy fruit and vegetables.
a greengrocer or greengrocer's is a shop where you can buy fruit and vegetables.

مترادف و متضاد

میوه فروش (اسم)
costermonger, fruiterer, greengrocer

سبزی فروش (اسم)
greengrocer, seller of greens, seller of vegetables

جملات نمونه

1. Some fifty yards up the road beyond the greengrocers were two houses having front doorsteps about three feet above street level.
[ترجمه ترگمان]حدود پنجاه متر جلوتر از جاده beyond دو خانه در حدود سه متر جلوتر از سطح خیابان ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]در حدود پنجاه متری از جاده فراتر از گریگروکرها، دو خانه با آستانه جلو در حدود 3 فوت بالاتر از سطح خیابان بود

2. First, there was the three magazine from the greengrocers.
[ترجمه ترگمان]اول، اون سه تا مجله از \"greengrocers\" گرفته شده
[ترجمه گوگل]اول، سه مجله از greengrocers وجود دارد

3. They could have been greengrocers, insurance salesmen, buggy repairmen, schoolteachers, congressmen or even preachers as much as criminals.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند greengrocers، فروشندگان بیمه، درشکه، معلمان مدرسه، اعضای کنگره یا حتی کشیش ها به اندازه جنایتکاران باشند
[ترجمه گوگل]آنها می توانستند گریزان کننده ها، فروشندگان بیمه، تعمیر کننده های حریص، معلمان مدرسه، کنگره ها و یا حتی واعظان باشند تا جنایتکاران

4. The shops were still open: the butcher, the greengrocer, the fishing-tackle shop.
[ترجمه ترگمان]مغازه ها باز بودند: قصاب، سبزی فروش، مغازه وسایل ماهیگیری
[ترجمه گوگل]مغازه ها هنوز باز بودند: قصاب، قصابی، فروشگاه ماهیگیری

5. That's why a greengrocer named Steve Thoburn became a national hero.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که یک سبزی فروش به نام استیو Thoburn یک قهرمان ملی شد
[ترجمه گوگل]به همین دلیل استیو توبورن، یک سبد غذایی به نام قهرمان ملی تبدیل شد

6. By placing the sign greengrocer said: " I do not want trouble. "
[ترجمه ترگمان]با قرار دادن نشانه میوه فروشی گفت: \" من نمی خواهم دردسر درست کنم \"
[ترجمه گوگل]با قرار دادن نشانه greengrocer گفت: 'من نمی خواهم مشکل '

7. One day, there was a greengrocer. He sold carrots.
[ترجمه ترگمان]یه روز، یه سبزی فروش بود هویج فروخته
[ترجمه گوگل]یک روز یک قهوه سبز بود او هویج را فروخت

8. The greengrocer said: " why do you steal my carrot? "
[ترجمه ترگمان]میوه فروشی گفت: \"چرا هویج من را دزدیدی؟\"
[ترجمه گوگل]گریگروسر گفت: 'چرا هویج من را سرقت می کنید؟ '

9. Tere were some peaches at the greengrocer′s yesterday .
[ترجمه ترگمان]دیروز تو the هلو چند تا هلو بودی
[ترجمه گوگل]بعضی از هلو ها در دیروز سبزه خوابیده بودند

10. The greengrocer unloaded the potatoes from the van.
[ترجمه ترگمان]سبزی فروش، سیب زمینی را از ون خالی کرد
[ترجمه گوگل]سبزیجات سبزیجات از ون جدا شده است

11. We often go to the greengrocer.
[ترجمه مصطفی] ما اغلب به میوه فروش یا سبزی فروشی میرویم
[ترجمه ترگمان]ما اغلب به سبزی فروش میریم
[ترجمه گوگل]ما اغلب به سبزیجات برویم

12. In a fruIt'shop ( greengrocer ).
[ترجمه ترگمان]در مغازه fruit (میوه فروشی)
[ترجمه گوگل]در یک fruIt'shop (greengrocer)

13. While waiting they are pleasantly confronted by what must be one of the prettiest and best dressed greengrocers in the country.
[ترجمه ترگمان]در حالی که در انتظار این است که آن ها به خوبی با چیزی روبرو شوند که باید یکی از زیباترین و بهترین لباس ها در کشور باشد
[ترجمه گوگل]در حالی که انتظار می رود آنها با خوشحالی مواجه می شوند که باید یکی از زیباترین و پرطرفدارترین لباس ها در کشور باشد

14. Not since they found the top half of the greengrocer.
[ترجمه ترگمان]نه از اونجایی که نصف سبزی فروش رو پیدا کردن
[ترجمه گوگل]نه از آنجایی که آنها نیمهی اول سبزی را پیدا کردند

پیشنهاد کاربران

سبزی/میوه فروش

greengrocer's میشه میوه فروشی یا سبزی فروشی

greengrocer's a shop in which fresh vegetables and fruit are sold


کلمات دیگر: