کلمه جو
صفحه اصلی

neocortex


(کالبد شناسی - لایه ی نازک و خاکستری و بیرونی مغز سر) نو پوسته ی مغز، نو قشر

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی - لایه‌ی نازک و خاکستری و بیرونی مغز سر) نو پوسته‌ی مغز، نو قشر


neocortex


جملات نمونه

1. The youngest, the neocortex, governs our rational thinking processes.
[ترجمه ترگمان]جوان ترین، نئوکورتکس، فرآیندهای تفکر عقلانی ما را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]جوانترین، neocortex، فرایندهای تفکر منطقی ما را مدیریت می کند

2. Some people interpret this to mean that the neocortex makes us human and we must suppress the limbic serpent in ourselves.
[ترجمه ترگمان]برخی افراد این موضوع را تفسیر می کنند تا به این معنا باشند که نئوکورتکس ما را انسان می سازد و ما باید از مار کناری در خودمان جلوگیری کنیم
[ترجمه گوگل]بعضی افراد این را به این معنی می گویند که neocortex ما را انسان می سازد و ما باید مارهای لنبی را در خودمان سرکوب کنیم

3. In primates, the neocortex appears to be responsible for an enhanced capacity to predict others' behaviour.
[ترجمه ترگمان]در پستانداران، به نظر می رسد که نئوکورتکس مسئول افزایش ظرفیت برای پیش بینی رفتار دیگران است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد در نخستوزی ها، Neocortex مسئولیت افزایش ظرفیت پیش بینی رفتار دیگران را بر عهده دارد

4. Methods 12 cases of temporal neocortex from MTS and 11 cases of FCD tissue and 8 cases of normal temporal neocortical were examined.
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۲ مورد نئوکورتکس زمانی از ام تی اس و ۱۱ مورد از بافت FCD و ۸ مورد از neocortical temporal طبیعی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روش ها 12 مورد از neocortex temporal از MTS و 11 مورد بافت FCD و 8 مورد neokortical طبیعی طبیعی مورد بررسی قرار گرفت

5. Both cerebellum and neocortex receive input from the somatosensory system.
[ترجمه ترگمان]هم مخچه و هم نئوکورتکس، ورودی سیستم حسی تنی را دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو مخچه و neocortex دریافت ورودی از سیستم somatosensory

6. The neocortex – the six-layered mantle covering the brain's hemispheres – is unique to mammals.
[ترجمه ترگمان]لایه لایه - لایه شش لایه ای که نیم کره مغز را پوشش می دهد - منحصر به پستانداران است
[ترجمه گوگل]Neocortex - گوشته شش لایه ای که نیمکره مغز را پوشش می دهد - برای پستانداران منحصر به فرد است

7. Humans have the largest neocortex and the widest social circle — about 150, according to the scientist Robin Dunbar.
[ترجمه ترگمان]براساس اظهارات رابین Dunbar، دانشمند، انسان ها بزرگ ترین و وسیع ترین دایره اجتماعی را دارند - حدود ۱۵۰ سال
[ترجمه گوگل]به گفته دانشمند رابین دانبر، انسان ها بزرگترین نئوکورتکس و گسترده ترین دایره اجتماعی را دارند - حدود 150

8. Scientists have already established that the neocortex and the mushroom bodies are larger in social species such as humans and wasps, as compared with solitary animals such as bears and lone spiders.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان پیش از این کشف کرده اند که نئوکورتکس و بدنه های قارچی در گونه های اجتماعی مثل انسان ها و زنبورها، در مقایسه با حیواناتی مانند خرس ها و عنکبوت های تکی، بزرگ تر هستند
[ترجمه گوگل]دانشمندان قبلا مشخص کرده اند که نئوکورتکس و اجسام قارچ در گونه های اجتماعی مانند انسان و زنبورها بزرگتر هستند، در مقایسه با حیوانات انفرادی مانند خرس ها و عنکبوت های تنها

9. In this case your neocortex is strong enough to identify various bits of utter nonsense in the religious teachings that others are trying to ram down your throat.
[ترجمه ترگمان]در این مورد، نئوکورتکس به اندازه کافی قوی است که تکه های مختلف حماقت کامل را در آموزه های دینی که دیگران تلاش می کنند گلوی شما را فرو ببرند، شناسایی کند
[ترجمه گوگل]در این مورد، neocortex شما به اندازه کافی قوی است تا بیت های مختلفی از بی معنی کامل را در آموزه های دینی که دیگران سعی می کنند گلویتان را پایین بیاورند شناسایی کنید

10. Consequently, all that embryology tells us is that both areas are part of the neocortex.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، تمام آنچه که embryology به ما می گوید این است که هر دو این مناطق بخشی از نئوکورتکس هستند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، تمام آنچه که جنین شناسی به ما می گوید این است که هر دو بخش بخشی از neocortex است

11. It arises from intense stimulation of the reward circuitry of the brain -- a portion of the ancient "mammalian brain, " which lies under the newer neocortex (rational brain).
[ترجمه ترگمان]آن ناشی از تحریک شدید مدار پاداش مغز است - بخشی از مغز \"پستاندار\" - - که تحت the جدیدتر (مغز منطقی)قرار دارد
[ترجمه گوگل]این ناشی از تحریک شدید مغز پاداش مغز است - بخشی از مغز پستانداران باستانی که زیر نوکورتکس جدید (مغز عقلانی) قرار دارد

12. This photomicrograph zooms in on a small portion of the neocortex, the outer layer of the brain, to reveal horizontal layers.
[ترجمه ترگمان]این photomicrograph بر روی بخش کوچکی از نئوکورتکس، لایه بیرونی مغز، زوم می کند تا لایه های افقی را آشکار کند
[ترجمه گوگل]این میکروگرافی در قسمت کوچکی از نئوکورتکس، لایه بیرونی مغز، به افشای لایه های افقی تبدیل می شود

13. They found that new neurons help move older memories out of the hippocampus and into long-term storage in the neocortex.
[ترجمه ترگمان]آن ها دریافتند که نورون های جدید به انتقال خاطرات بزرگ تر از هیپوکامپ و تبدیل حافظه بلند مدت در نئوکورتکس کمک می کنند
[ترجمه گوگل]آنها دریافتند که نورونهای جدید به حافظه های قدیمی تر از حافظه هیپوکامپ و ذخیره سازی طولانی مدت در neocortex کمک می کنند

14. However, Jung's notion suggests that there is also an algorithm in the neocortex.
[ترجمه ترگمان]با این حال، مفهوم یونگ نشان می دهد که یک الگوریتم در نئوکورتکس وجود دارد
[ترجمه گوگل]با این حال، مفهوم یونگ نشان می دهد که در neocortex نیز یک الگوریتم وجود دارد

پیشنهاد کاربران

قشر تازه مخ


کلمات دیگر: