بطور نحس یا مشئوم
ominously
بطور نحس یا مشئوم
انگلیسی به فارسی
بدبختانه
انگلیسی به انگلیسی
• in a foreboding manner; in an ominous way
جملات نمونه
1. The wheels scooped up stones which hammered ominously under the car.
[ترجمه ترگمان]چرخ ها سنگ هایی را که با چماق در زیر اتومبیل کوبیده بودند برداشت
[ترجمه گوگل]این چرخ ها سنگ هایی را که زیر ماشین به طرز وحشیانه ای چک می کردند، برداشت
[ترجمه گوگل]این چرخ ها سنگ هایی را که زیر ماشین به طرز وحشیانه ای چک می کردند، برداشت
2. Ominously, car sales slumped in August.
[ترجمه ترگمان]Ominously، فروش خودرو در ماه آگوست کاهش یافت
[ترجمه گوگل]به طرز چشمگیری، فروش خودرو در ماه آگوست افت کرد
[ترجمه گوگل]به طرز چشمگیری، فروش خودرو در ماه آگوست افت کرد
3. In any case, he added ominously, Moscow expected exit requests to decline in the future.
[ترجمه ترگمان]وی افزود که در هر حال، مسکو انتظار دارد که انتظار خروج از مسکو در آینده کاهش یابد
[ترجمه گوگل]در هر صورت، او به طرز وحشیانه اضافه کرد، مسکو انتظار دارد درخواست های خروج در آینده کاهش یابد
[ترجمه گوگل]در هر صورت، او به طرز وحشیانه اضافه کرد، مسکو انتظار دارد درخواست های خروج در آینده کاهش یابد
4. The bar seemed ominously quiet.
[ترجمه ترگمان]بار به نظر بسیار ساکت می رسید
[ترجمه گوگل]این نوار ظاهرا آرام بود
[ترجمه گوگل]این نوار ظاهرا آرام بود
5. More ominously, in both starts they have knocked Olajuwon from Mount Olympus, making him appear suspiciously mortal.
[ترجمه ترگمان]با حالتی تهدید آمیز، هر دو شروع می کنند که با Olajuwon از کوه المپ، که او را به طور مشکوکی دیده بود، از کوه المپ بیرون کشیده اند
[ترجمه گوگل]بیشتر بدبینانه، در هر دو شروع می شود Olajuwon از کوه الیمپوس زد، و او را به نظر می رسد مشکوک به مرگ
[ترجمه گوگل]بیشتر بدبینانه، در هر دو شروع می شود Olajuwon از کوه الیمپوس زد، و او را به نظر می رسد مشکوک به مرگ
6. The sky looked ominously dark.
[ترجمه ترگمان]آسمان به طرز ترسناکی تیره به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]آسمان به طرز وحشتناکی تاریک شد
[ترجمه گوگل]آسمان به طرز وحشتناکی تاریک شد
7. Distant rolls of thunder belch ominously.
[ترجمه ترگمان]صدای دور صدای رعد و غرش رعد به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]رول های دور از رعد و برق وحشیانه
[ترجمه گوگل]رول های دور از رعد و برق وحشیانه
8. But ominously, there was no hint of an eventual return to the Cabinet.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچ نشانه ای از بازگشت احتمالی به کابینه وجود نداشت
[ترجمه گوگل]اما بدبینانه، هیچ اشاره ای به بازگشت نهایی به کابینه وجود ندارد
[ترجمه گوگل]اما بدبینانه، هیچ اشاره ای به بازگشت نهایی به کابینه وجود ندارد
9. Ominously, however, this confidence-promoting institution is itself undergoing a crisis of confidence.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Ominously، این موسسه اعتماد به نفس، خود را دچار بحران اعتماد به نفس می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، به طرز چشمگیر، این موسسه اعتماد به نفس خود را در معرض بحران اعتماد قرار می دهد
[ترجمه گوگل]با این حال، به طرز چشمگیر، این موسسه اعتماد به نفس خود را در معرض بحران اعتماد قرار می دهد
10. My six-year old daughter has ominously started making paper aeroplanes and dividing them into teams.
[ترجمه ترگمان]دختر شش ساله من با نگرانی شروع به ساختن هواپیماهای کاغذی و تقسیم کردن آن ها به دو تیم کرده است
[ترجمه گوگل]دختر شش ساله من به زودی شروع به ساخت هواپیمای کاغذی کرد و آنها را به تیم ها تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]دختر شش ساله من به زودی شروع به ساخت هواپیمای کاغذی کرد و آنها را به تیم ها تقسیم کرد
11. Snaking ominously up from its subterranean silo, the 330, 000-pound missile nearly breaks the surface.
[ترجمه ترگمان]چیزی که در زیر زمین زیر زمینی از زیر زمین زیر زمین قرار دارد، ۳۳۰ کیلومتر طول دارد که نزدیک است سطح آن را بشکند
[ترجمه گوگل]موشک های 330 و 000 پوند تقریبا سطح را تخریب می کند
[ترجمه گوگل]موشک های 330 و 000 پوند تقریبا سطح را تخریب می کند
12. But, ominously, official trade unions, which formerly supported the government, are now throwing in with independent miners.
[ترجمه ترگمان]اما اتحادیه های تجاری رسمی که سابقا از دولت حمایت می کردند، اکنون با معدنچیان مستقل درگیر می شوند
[ترجمه گوگل]اما، به طرز وحشیانه ای، اتحادیه های صنفی رسمی که قبلا از دولت حمایت می کنند، اکنون با معدنچیان مستقل پرتاب می شوند
[ترجمه گوگل]اما، به طرز وحشیانه ای، اتحادیه های صنفی رسمی که قبلا از دولت حمایت می کنند، اکنون با معدنچیان مستقل پرتاب می شوند
13. Then the first snowflakes descended ominously.
[ترجمه ترگمان]سپس اولین دانه های برف در تاریکی فرو ریخت
[ترجمه گوگل]سپس اولین برف های برفی به طرز وحشیانه ای فرود آمدند
[ترجمه گوگل]سپس اولین برف های برفی به طرز وحشیانه ای فرود آمدند
14. Just as ominously, the Senate leadership seems inclined to attach conditions to the money.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که رهبری سنا نیز به همین اندازه تمایل دارد که شرایط را به پول اختصاص دهد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد رهبری مجلس سنا به همان اندازه شگفت انگیز تمایل دارد که شرایط را به این پول بسپارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد رهبری مجلس سنا به همان اندازه شگفت انگیز تمایل دارد که شرایط را به این پول بسپارد
پیشنهاد کاربران
وحشت زده، تهدیدکنان
ترسناک
به طرز ناخوشایندی، به شکل مهیبی، به شکل ناخوشایندی
کلمات دیگر: