کلمه جو
صفحه اصلی

preferably


بطور بهتر، یا مزیت یا ترجیح

انگلیسی به انگلیسی

• more desirably, in the manner of being favored, preferentially

جملات نمونه

1. The best treatment is antibiotics, preferably by injection.
[ترجمه ترگمان]بهترین درمان، آنتی بیوتیک ها، ترجیحا با تزریق است
[ترجمه گوگل]بهترین درمان آنتی بیوتیک ها، ترجیحا با تزریق است

2. Bring some form of identification, preferably a passport.
[ترجمه ترگمان]یک فرم شناسایی و ترجیحا یک پاسپورت به همراه داشته باشید
[ترجمه گوگل]برخی از فرم های شناسایی، ترجیحا پاسپورت را بیابید

3. She wanteda cake, preferably one with chocolate icing.
[ترجمه alireza] او یک کیک میخواست, ترجیحا یه کیک با روکش شکلات.
[ترجمه ترگمان]اون کیک wanteda، ترجیحا یه کیک شکلاتی با روکش شکلاتی
[ترجمه گوگل]او کیک می خواست، ترجیحا یکی با شکلات icing

4. The only sure treatment is antibiotics, preferably by injection.
[ترجمه ترگمان]تنها درمان مطمئن، آنتی بیوتیک ها، ترجیحا با تزریق است
[ترجمه گوگل]تنها درمان مطمئن آنتی بیوتیک ها، ترجیحا با تزریق است

5. Water the plants twice a week, preferably in the morning.
[ترجمه Ftm.h] گیاهان را دوبار در هفته آب دهید، ترجیحاً صبحها
[ترجمه ترگمان]گیاهان دو بار در هفته ترجیحا در صبح کار می کنند
[ترجمه گوگل]آب گیاهان دو بار در هفته، ترجیحا در صبح

6. Do something creative or take exercise, preferably in the fresh air.
[ترجمه ترگمان]کاری خلاقانه انجام دهید و یا ورزش کنید، ترجیحا در هوای تازه
[ترجمه گوگل]کاری را خلاقانه انجام دهید یا ورزش کنید، ترجیحا در هوای تازه

7. Clean the car from the top, preferably with a hose and warm water.
[ترجمه ترگمان]خودرو را از بالا تمیز کنید، ترجیحا با شلنگ و آب گرم
[ترجمه گوگل]ماشین را از بالا پاک کنید، ترجیحا با یک شلنگ و آب گرم

8. We're looking for a new house, preferably one near the school.
[ترجمه ترگمان]ما دنبال یه خونه جدید می گردیم، ترجیحا یکی نزدیک مدرسه
[ترجمه گوگل]ما به دنبال یک خانه جدید، ترجیحا یکی در نزدیکی مدرسه هستیم

9. Notice of agenda items to me please, preferably by the preceding Friday in each case.
[ترجمه ترگمان]به موارد دستور کار برای من، ترجیحا تا جمعه قبل در هر مورد توجه کنید
[ترجمه گوگل]لطفا از اقلام دستورالعمل به من اطلاع دهید، ترجیحا از جمعه گذشته در هر مورد

10. Then line the baskets with material, preferably hessian, and refill with fresh soil.
[ترجمه ترگمان]سپس زنبیل های پر از مواد، ترجیحا hessian را به هم وصل کنید و دوباره آن را با خاک تازه پر کنید
[ترجمه گوگل]سپس سبد را با مواد، ترجیحا هزنی و دوباره پر کردن با خاک تازه بکشید

11. Preferably the experimenter should apply known end loads, determine apparent moduli and extrapolate to zero load.
[ترجمه ترگمان]ترجیحا آزمونگر باید باره ای انتهایی شناخته شده را اعمال کند، مدول ظاهری و برون یابی را به بار صفر تعیین کند
[ترجمه گوگل]ترجیحا آزمایشگر باید بارهای پایان شناخته شده را اعمال کند، مدول آشکار را مشخص کند و به صفر برسد

12. Come early in the week -- on Monday preferably.
[ترجمه ترگمان]ترجیحا در اوایل هفته، ترجیحا روز دوشنبه ترجیحا
[ترجمه گوگل]بله در اوایل هفته - در دوشنبه ترجیحا

13. The wall should be a load-bearing wall preferably an outside wall.
[ترجمه ترگمان]دیوار باید یک دیوار دارای بار ترجیحا یک دیوار بیرونی باشد
[ترجمه گوگل]دیوار باید دیوار باربری ترجیحا یک دیوار خارجی باشد

14. Only liberal applications of self-awareness, preferably with some therapeutic detergent, will enable you to leave it at home.
[ترجمه ترگمان]تنها کاربردهای لیبرال از خودآگاهی، ترجیحا با برخی مواد شوینده درمانی، شما را قادر خواهد ساخت که آن را در خانه رها کنید
[ترجمه گوگل]فقط برنامه های کاربردی لیبرال خودآگاهی، ترجیحا با برخی از مواد شوینده درمانی، شما را قادر می سازد تا آن را در خانه بگذارید

15. You must wear something suitable - preferably black.
[ترجمه ترگمان]باید چیزی مناسب - ترجیحا سیاه بپوشید
[ترجمه گوگل]شما باید چیزی مناسب بپوشانید - ترجیحا سیاه

پیشنهاد کاربران

Used for saying what sb would like or prefer

( به ترتیب کاربرد ) ترجیحا، به ویژه، به طور ایده آل

for example: water the plant twice a week, preferably in the morning

ترجیحا

Preferably you should be satisfied with Norbin ampoule


کلمات دیگر: