کلمه جو
صفحه اصلی

entranceway


رجوع شود به: entryway

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: entryway


ورودی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a passage or doorway for entering.
متضاد: exit
مشابه: access, door, entrance, hall, portal

جملات نمونه

1. Daylight showed a rough-walled stone entranceway and several small tunnels leading off from it.
[ترجمه ترگمان]روشنایی روز به یک سنگ فرش پوشیده از سنگ و چند تونل کوچک که از آن جدا شده بود، نشان می داد
[ترجمه گوگل]نور روز، یک ورودی سنگی سخت و چند تونل کوچک از آن را نشان داد

2. I passed through an ornamental entranceway with the street number in wrought iron arched across it in a rainbow shape.
[ترجمه ترگمان]با شماره street که در آن به شکل رنگین کمان مزین شده بود گذشتم، از میان یک مجسمه ornamental که در آن به شکل رنگین کمان روی آن قوس داشت گذشتم
[ترجمه گوگل]من با گذر از یک ورودی تزئینی با شماره خیابان در فرانسوی که در شکل رنگین کمانی پیچیده شده بود، عبور کرد

3. We stood in the entranceway, stripping off our rain parkas as puddles formed at our feet.
[ترجمه ترگمان]ما در the ایستادیم و باران نم نم باران را همچنان که روی پاهای ما پدید آمده بود لخت می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در ورودی ایستاده بودیم، پارک های باران باران مان را به عنوان پدیده هایی که در پای ما تشکیل شده بود، کنار گذاشتیم

4. The entranceway is the first impression that you get about a home or office.
[ترجمه ترگمان]این اولین برداشت است که شما در مورد خانه و یا دفتر خود به دست می آورید
[ترجمه گوگل]ورودی اولین تصور است که شما در مورد یک خانه یا دفتر هستید

5. They were trying to blast to open an entranceway .
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش می کردند تا یک entranceway را باز کنند
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند انفجار را برای باز کردن یک ورودی باز کنند

6. We turned left into the entranceway, which is nicely paved in sand colored flagstone and the discrete sign is simple bronze lettering on sand colored stone.
[ترجمه ترگمان]ما به سمت چپ پیچیدم، که به خوبی در ماسه سنگی فرش شده و علامت گسسته روی سنگ رنگی نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]ما به سمت ورودی به سمت چپ رفتیم، که به سادگی در پشته سنگ شن و ماسه رنگ شده است و علامت گسسته بر روی سنگ های ساده سنگی است

7. We start down the hill toward the entranceway.
[ترجمه ترگمان]از تپه سرازیر می شویم و به سوی the می رویم
[ترجمه گوگل]ما شروع به پایین کردن تپه به سوی ورودی می کنیم

8. "Look at the entranceway ! " Kathleen said. "It looks like a huge lion's head. "
[ترجمه ترگمان]به entranceway نگاه کن! \" کاتلین \"گفت:\" شبیه یک شیر بزرگ است \"
[ترجمه گوگل]به سمت ورودی نگاه کن کتلین گفت 'به نظر می رسد یک سر شیر بزرگ است '

9. We need to block up this entranceway during construction.
[ترجمه ترگمان]ما باید این entranceway را در طول ساخت وساز مسدود کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید در طول ساخت و ساز این ورودی را مسدود کنیم

10. Mary: I want white marble in the entranceway, with a tall glass chandelier.
[ترجمه ترگمان]من تیله سفید را در the می خواهم، با یک چلچراغ بزرگ
[ترجمه گوگل]مریم: من مرمر سفید را در ورودی، با یک لوستر قد بلند میخواهم

11. John: The entranceway is going to be everyone's first impression of our home.
[ترجمه ترگمان]جان: The اولین برداشت از خانه ما خواهد بود
[ترجمه گوگل]جان: ورودی می شود اولین تصور همه از خانه ما است

12. To the right of the entranceway is a big medium colored wood spiral staircase with matching steps and sides going up to the restaurant area, with wine bottles stored in the sides of the staircase.
[ترجمه ترگمان]در سمت راست of یک پلکان مارپیچی چوب بزرگ با پله های تطابق و کناره ها و با بطری های شراب ذخیره شده در دو طرف پلکان قرار دارد
[ترجمه گوگل]در سمت راست ورودی، یک راه پله مارپیچ متوسط ​​چوبی رنگی با مراحل تطبیق و طرفین رفتن به منطقه رستوران، با بطری های شراب ذخیره شده در دو طرف راه پله است

13. Swimming about the capstone, which the Arizona diver thought looked like lapis lazuli, he discovered an entranceway and decided to explore further.
[ترجمه ترگمان]شنا کردن در مورد the که غواص با فکر غواصی در اریزونا بود، سنگ لاجورد را کشف کرد و تصمیم گرفت بیشتر آن را کشف کند
[ترجمه گوگل]شنا کردن در مورد سنگ قبر، که غواص آریزونا به نظر می رسید مانند lapis lazuli، او کشف ورودی و تصمیم به کشف بیشتر

14. Begun in the late 14th century, it is Slovakia's largest church, and its gargoyle-studded exterior leaves one wondering if Quasimodo is hunched over its Gothic entranceway.
[ترجمه ترگمان]ساخت آن در اواخر قرن ۱۴، بزرگ ترین کلیسای اسلواکی است، و نمای بیرونی آن با gargoyle که با studded تزیین شده، در این فکر است که آیا Quasimodo بر روی entranceway گوتیک خم شده است یا نه
[ترجمه گوگل]در اواخر قرن 14 شروع شده است، بزرگترین کلیسا اسلوونی است، و در خارج از آن غرق شده است برگ های تعجب می کنید اگر Quasimodo متصل در راه ورودی گوتیک است

پیشنهاد کاربران

مدخل، ورودی درب


کلمات دیگر: