کلمه جو
صفحه اصلی

typic


نوبتی، نوبه ای

انگلیسی به فارسی

تایپیک


جملات نمونه

1. The clustering problem of typic sample distribution is solved with the algorithm similar to that of digital image process with mathematical morphology.
[ترجمه ترگمان]مساله خوشه بندی توزیع نمونه typic با الگوریتم مشابه فرآیند تصویر دیجیتال با مورفولوژی ریاضی حل می شود
[ترجمه گوگل]مشکل خوشه بندی توزیع نمونه های خطی با الگوریتم مشابه پردازش تصویر دیجیتالی با مورفولوژی ریاضی حل می شود

2. Typic ultrastructure of apoptosis cells was found under electron microscope after the cells were treated with DCI.
[ترجمه ترگمان]typic ultrastructure از سلول های آپوپتوز تحت میکروسکوپ الکترونی پس از درمان سلول ها با DCI یافت شد
[ترجمه گوگل]فراوانی نوع سلول های آپوپتوزی تحت میکروسکوپ الکترونی پس از درمان سلول ها با DCI یافت شد

3. Its typic microstructure calls lamellar pearlite.
[ترجمه ترگمان]ریزساختار آن، pearlite لایه ای نامیده می شود
[ترجمه گوگل]ریزپردازنده نوعی آن را پرللیت ورقه ای می نامند

4. The mainly orebody is typic arrangement assemblage feature of sulphide of sediment orogenic copper ore because primary mineral has obviously zonation.
[ترجمه ترگمان]به طور عمده orebody آرایش تجمعی کانی های مس orogenic رسوب است، زیرا بدیهی است که مواد معدنی اولیه به طور مشخص منطقه بندی انجام شده است
[ترجمه گوگل]عمدتا سنگ معدن بدست آمده از ویژگی های سازه ای مرتب سازی سولفید از سنگ معدن اوروژنیک رسوبی است زیرا معدن اولیه به وضوح منطقه بندی شده است

5. Typic testing method for the performance of flame retardants are introduced according to that of plastics.
[ترجمه ترگمان]روش تست typic برای عملکرد of شعله با توجه به ماده پلاستیک معرفی شده است
[ترجمه گوگل]روش آزمون معمول برای عملکرد بازدارنده شعله با توجه به پلاستیک معرفی می شود

6. Osteoporosis is one relative typic of Endemic Fluorosis disease and one relative popular research topic of environmental geochemistry area.
[ترجمه ترگمان]پوکی استخوان یکی از ویژگی های مربوط به بیماری Endemic fluorosis و یکی از موضوعات پژوهش محبوب در زمینه مسائل مربوط به آلودگی محیط زیست می باشد
[ترجمه گوگل]پوکی استخوان یکی از انواع نسبی بیماری بیماری انسدادی فلوئوروز و یک موضوع مرتبط با موضوع تحقیقاتی محبوب منطقه ژئوشیمیایی محسوب می شود

7. In the system S1240 the most typic application of the information sound sent by the network DSN is the recorded information of dynamic number changing.
[ترجمه ترگمان]در این سیستم، most کاربرد اطلاعات ارسال شده توسط شبکه DSN، اطلاعات ثبت شده تعداد پویایی است که در حال تغییر است
[ترجمه گوگل]در سیستم S1240، نرم افزار معمولی صدای اطلاعات ارسال شده توسط شبکه DSN، اطلاعات ثبت شده تغییر شماره پویا است

8. The typic methods of evaluating equipments effectiveness are emphasized. The characteristics of effectiveness evaluations for several kinds of equipments are analyzed based on examples.
[ترجمه ترگمان]روش های typic برای ارزیابی اثربخشی تجهیزات مورد تاکید قرار می گیرند خصوصیات ارزیابی اثربخشی برای چندین نوع تجهیزات براساس مثال ها تحلیل می شوند
[ترجمه گوگل]روشهای معمول ارزیابی اثربخشی تجهیزات تأکید شده است ویژگی های ارزیابی اثربخشی برای انواع مختلف تجهیزات براساس نمونه ها تحلیل می شود

9. But distilling tower temperature control is a typic big time-lag system, and the control of it is always a difficult problem in coak producing industry.
[ترجمه ترگمان]اما تقطیر کنترل دمای برج یک سیستم تاخیر زمانی بزرگ است و کنترل آن همیشه یک مشکل دشوار در صنعت تولید کننده است
[ترجمه گوگل]اما کنترل درجه حرارت برج برج تقطیر یک سیستم زمانبندی بزرگ است و کنترل آن همیشه یک مشکل دشوار در صنعت تولید کوک است

10. Objective To evaluate the typic technique of pericardial devascularization and its effect on upper digestive tract bleeding due to portal hypertension.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تکنیک typic of pericardial و تاثیر آن بر روی جهاز هاضمه بالاتر ناشی از فشار خون پورتال است
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی روش تدریجی انقباض پیریکاردی و تاثیر آن بر خونریزی دستگاه گوارش فوقانی به علت پرفشاری خون پورتال

11. The computer is a typic all abour-saving machine.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر دستگاهی است که همه دستگاه های abour را ذخیره می کند
[ترجمه گوگل]کامپیوتر رایانه ای است که همه دستگاه های صرفه جوئی می کند

12. Constant pressure pump is the most typic power component for hydraulic servo system. The pump's pressure characteristic affects quality of the control system directly.
[ترجمه ترگمان]پمپ فشار ثابت، most مولفه توان برای سیستم فرمان یار هیدرولیکی است مشخصه فشار پمپ، کیفیت سیستم کنترل را مستقیما تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]پمپ فشار ثابت یکی از مهمترین اجزاء قدرت برای سیستم سروی هیدرولیکی است مشخصه فشار پمپ به طور مستقیم بر کیفیت سیستم کنترل تاثیر می گذارد

13. Abounding in gas and condensate, the Banqiao region of Dagang oil field is a typic condensate reservoirs.
[ترجمه ترگمان]Abounding در مورد نفت و گاز، منطقه Banqiao میدان نفتی Dagang یکی از مخازن typic condensate است
[ترجمه گوگل]ناحیه Banqiao در میدان نفتی Dagang غنی از گاز و مایع می باشد که مخزن مایع منفرد است

14. The determination of pyridine adsorption of samples revealed that materials have a typic characterization of proton acid, and the proton acid centers increased with the increase of S content.
[ترجمه ترگمان]تعیین جذب سطحی نمونه ها نشان داد که مواد دارای مشخصه typic از پروتون، و مراکز اسیدی پروتون با افزایش محتوای S افزایش می یابند
[ترجمه گوگل]تعیین جذب پییرین نمونه ها نشان داد که مواد دارای ویژگی نوعی اسید پروتون هستند و با افزایش مقدار S، پروتئین ها افزایش می یابند

15. This is a great sl ander against the Chinese nation and is typic al r aci al prejudice.
[ترجمه ترگمان]این یک ander بزرگ علیه ملت چین است و typic al al است
[ترجمه گوگل]این یک اقدام عظیم علیه ملت چینی است و به نوعی متهم است

پیشنهاد کاربران

نمونه


کلمات دیگر: