کلمه جو
صفحه اصلی

protecting


معنی : سایه دار

انگلیسی به فارسی

محافظت، سایه دار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: protectingly (adv.)
• : تعریف: providing security; shielding from danger or harm.

• defending, guarding, sheltering

مترادف و متضاد

سایه دار (صفت)
somber, sombre, shady, patronizing, shadowy, protecting

جملات نمونه

1. Protecting the environment is every man's responsibility.
[ترجمه عطیه] محافظت کردن از محیط زیست مسئولیت هر شخص است
[ترجمه ترگمان]محافظت از محیط زیست مسئولیت هر فرد است
[ترجمه گوگل]حفاظت از محیط زیست مسئولیت هر انسان است

2. He was given the task of protecting her for the duration of the trial.
[ترجمه ترگمان]به او وظیفه محافظت از او برای مدت محاکمه داده شد
[ترجمه گوگل]او برای محافظت از او در طول محاکمه به او داده شد

3. Protecting yourself from identity theft is a matter of treating all your personal and financial documents as top secret information.
[ترجمه ترگمان]حفاظت از خودتان در برابر سرقت هویت، موضوع برخورد با تمام اسناد شخصی و مالی شما به عنوان اطلاعات محرمانه است
[ترجمه گوگل]حفاظت از خودتان از سرقت هویت، مسئله ای است که همه اسناد شخصی و مالی خود را به عنوان اطلاعات محرمانه تر مورد توجه قرار دهید

4. We cannot emphasize the importance of protecting our eyes too much.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم بر اهمیت حفاظت از چشم ما بیش از حد تاکید کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم اهمیت محافظت از چشممان را بیش از حد تأکید کنیم

5. He viewed his mission in life as protecting the weak from the evil.
[ترجمه ترگمان]او ماموریت خود را در زندگی به عنوان محافظت از ضعفا در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]او مأموریت خود را در زندگی به عنوان محافظت از ضعیف از شر مشاهده کرد

6. The Green Party is dedicated to protecting the environment.
[ترجمه ترگمان]حزب سبز به حفاظت از محیط زیست اختصاص دارد
[ترجمه گوگل]حزب سبز به حفاظت از محیط زیست اختصاص داده شده است

7. He took upon himself the responsibility for protecting her.
[ترجمه ترگمان]او مسئولیت حمایت از او را به عهده گرفت
[ترجمه گوگل]او مسئولیت حفاظت از خود را بر عهده گرفت

8. The secret service agents in charge of protecting the President tried to be as unobtrusive as possible.
[ترجمه ترگمان]ماموران سرویس مخفی مسیول حفاظت از رئیس جمهور تلاش کردند تا جای ممکن ساده باشند
[ترجمه گوگل]ماموران سرویس مخفی مسئول حفاظت از رئیس جمهور سعی کردند تا حد امکان به عنوان محتاطانه عمل کنند

9. Car park owners should be legally responsible for protecting vehicles.
[ترجمه ترگمان]صاحبان پارک خودرو باید به طور قانونی مسئول محافظت از وسایل نقلیه باشند
[ترجمه گوگل]صاحبان پارک خودرو باید از نظر قانونی مسئول حفاظت از وسایل نقلیه باشند

10. You've been protecting sick and perverted men.
[ترجمه ترگمان]تو داشتی از افراد منحرف و perverted محافظت می کردی
[ترجمه گوگل]شما از مردان بیمار و نابهنگام محافظت کرده اید

11. The government is committed to protecting the interests of tenants.
[ترجمه ترگمان]دولت متعهد به حفاظت از منافع مستاجران است
[ترجمه گوگل]دولت متعهد به حفاظت از منافع مستاجران است

12. Many fish have ingenious ways of protecting their eggs from predators.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ماهی ها راه های ابتکاری برای محافظت از تخم های خود در برابر شکارچیان دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ماهی ها روش های ابتکاری برای محافظت از تخم مرغ خود را از شکارچیان دارند

13. There was a low protecting wall to knock down the heat blasting from the pit of the furnace.
[ترجمه ترگمان]از دیوار محافظت می کرد تا گرما را از گودال تنور بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]یک دیوار محافظ کم وجود دارد تا انفجار گرما را از گودال کوره خلاص کند

14. The army has proved ineffective in protecting the civilian population.
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که ارتش در حفاظت از مردم غیرنظامی بی اثر بوده است
[ترجمه گوگل]ارتش در محافظت از مردم غیرنظامی غیرممکن است

پیشنهاد کاربران

حفاظت

محافظت

نگهداری کردن

مراقب بودن

حفاظت کردن - حراست کردن - نیک داشت

محافظ

نگهداری

محافظت کردن برای مثال محافظت از محیط زیست ( protecting the environment )


کلمات دیگر: