محل فروش بلیت، باجه
ticket office
محل فروش بلیت، باجه
انگلیسی به فارسی
دفتر بلیط
انگلیسی به انگلیسی
• place where one can purchase tickets to an event
جملات نمونه
1. The ticket office is open until 5 p. m. Monday to Friday.
[ترجمه ترگمان]دفتر بلیط تا ساعت ۵ بعد از ظهر باز است متر دوشنبه تا جمعه
[ترجمه گوگل]دفتر بلیط تا 5 پیمانه باز است متر از دوشنبه تا جمعه
[ترجمه گوگل]دفتر بلیط تا 5 پیمانه باز است متر از دوشنبه تا جمعه
2. Those film fans were waiting at the ticket office.
[ترجمه ترگمان]آن طرفداران فیلم در دفتر بلیط منتظر بودند
[ترجمه گوگل]این طرفداران فیلم در دفتر بلیط منتظر بودند
[ترجمه گوگل]این طرفداران فیلم در دفتر بلیط منتظر بودند
3. The new ticket office is in the new East Stand.
[ترجمه ترگمان]دفتر جدید بلیط در ایست بازرسی جدید ایست
[ترجمه گوگل]دفتر جدید بلیط در شرق ایستگاه جدید است
[ترجمه گوگل]دفتر جدید بلیط در شرق ایستگاه جدید است
4. I rang up the ticket office but just got a recorded message.
[ترجمه ترگمان]دفتر بلیت را به صدا در آوردم، اما پیام ضبط شده را دریافت کردم
[ترجمه گوگل]من دفتر بلیط را زنگ زدم اما فقط یک پیام ضبط کردم
[ترجمه گوگل]من دفتر بلیط را زنگ زدم اما فقط یک پیام ضبط کردم
5. For further information and advice please contact the Ticket Office.
[ترجمه ترگمان]برای اطلاعات بیشتر و مشاوره، لطفا با دفتر بلیط ها تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره لطفا با دفتر تیک بزنید
[ترجمه گوگل]برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره لطفا با دفتر تیک بزنید
6. The waiting rooms, the ticket office, the refreshment rooms, and the book-stalls all breathe the same atmosphere.
[ترجمه ترگمان]اتاق های انتظار، دفتر بلیت، اتاق های پذیرایی، و the که همه در هوای یکسانی نفس می کشند
[ترجمه گوگل]اتاق های انتظار، دفتر بلیط، اتاق های رفاهی، و کتابخانه ها همه فضای یکسان نفس می کشند
[ترجمه گوگل]اتاق های انتظار، دفتر بلیط، اتاق های رفاهی، و کتابخانه ها همه فضای یکسان نفس می کشند
7. But the work of the ticket office needs looking at.
[ترجمه ترگمان]اما کار اداره بلیط نیاز به نگاه کردن به آن دارد
[ترجمه گوگل]اما کار دفتر بلیط نیاز به نگاه کردن دارد
[ترجمه گوگل]اما کار دفتر بلیط نیاز به نگاه کردن دارد
8. Its got to be the best ticket office going.
[ترجمه ترگمان]به نظر من بهترین راه رفتن برای بلیط فروشی است
[ترجمه گوگل]آن را به بهترین دفتر بلیط رفتن می شود
[ترجمه گوگل]آن را به بهترین دفتر بلیط رفتن می شود
9. It will be used as the ticket office at Embsay Station.
[ترجمه ترگمان]از آن به عنوان دفتر بلیط ایستگاه Embsay استفاده خواهد شد
[ترجمه گوگل]این به عنوان دفتر بلیط در ایستگاه Embsay استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این به عنوان دفتر بلیط در ایستگاه Embsay استفاده می شود
10. Hundreds of people were waiting outside the ticket office.
[ترجمه ترگمان]صدها نفر در بیرون دفتر بلیط منتظر بودند
[ترجمه گوگل]صدها نفر در خارج از دفتر بلیط منتظر بودند
[ترجمه گوگل]صدها نفر در خارج از دفتر بلیط منتظر بودند
11. I am very impressed with the new ticket office.
[ترجمه ترگمان]من خیلی تحت تاثیر دفتر جدیدم قرار گرفتم
[ترجمه گوگل]من با دفتر بلیط جدید بسیار تحت تاثیر قرار می گیرم
[ترجمه گوگل]من با دفتر بلیط جدید بسیار تحت تاثیر قرار می گیرم
12. The ticket office was closed.
[ترجمه ترگمان]دفتر بلیت بسته بود
[ترجمه گوگل]دفتر بلیط بسته شد
[ترجمه گوگل]دفتر بلیط بسته شد
13. Have you tried the ticket office?
[ترجمه ترگمان]بلیط بلیط رو امتحان کردین؟
[ترجمه گوگل]آیا دفتر بلیط را امتحان کرده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا دفتر بلیط را امتحان کرده اید؟
14. Queue formed at the ticket office when the news of the fare reduction got out.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خبر کاهش کرایه به دست آمد صف در دفتر بلیط شکل گرفت
[ترجمه گوگل]وقتی خبر از کاهش کرایه خارج شد صفر در دفتر بلیط تشکیل شد
[ترجمه گوگل]وقتی خبر از کاهش کرایه خارج شد صفر در دفتر بلیط تشکیل شد
پیشنهاد کاربران
I got to the ticket office before it opened
باجه بلیط فروشی
بلیط فروشی
دفتر بلیط فروشی
کلمات دیگر: