(عامیانه) انشاالله اگر بشود، با امیدواری، به طور امیدبخش، اگر بشود قبل از شش hopefully he won't be late خدا کند که دیر نیاید
hopefully
(عامیانه) انشاالله اگر بشود، با امیدواری، به طور امیدبخش، اگر بشود قبل از شش hopefully he won't be late خدا کند که دیر نیاید
انگلیسی به فارسی
با امیدواری، به طور امیدبخش
(عامیانه) انشاالله اگر بشود
انگلیسی به انگلیسی
قید ( adverb )
• (1) تعریف: in a hopeful manner.
- Having made his request, the boy looked at his mother hopefully.
[ترجمه ترگمان] پسر با امیدواری به مادرش نگاه کرد
[ترجمه گوگل] پس از درخواست او، پسر به امیدوارم به مادرش نگاه کرد
[ترجمه گوگل] پس از درخواست او، پسر به امیدوارم به مادرش نگاه کرد
• (2) تعریف: it is hoped; if we are lucky; if all goes well.
- Hopefully, the construction will be finished before school reopens in September.
[ترجمه شاهرخ مهربد] خوشبینانه ساخت این ساختمان تا ماه سپتمبر و پیش از بازگشایی مدارس به پایان خواهد رسید
[ترجمه ترگمان] خوشبختانه ساخت این ساختمان قبل از بازگشایی مدرسه در ماه سپتامبر تمام خواهد شد[ترجمه گوگل] امیدوارم که این ساخت و ساز تا ماه سپتامبر دوباره بازگشایی شود
• expectantly, with hope, optimistically
if you do something hopefully, you do it in a way which shows that you are fairly confident that what you want to happen will happen.
hopefully is often used when mentioning something that you hope and are fairly confident will happen. some careful speakers of english think that this use of hopefully is incorrect.
if you do something hopefully, you do it in a way which shows that you are fairly confident that what you want to happen will happen.
hopefully is often used when mentioning something that you hope and are fairly confident will happen. some careful speakers of english think that this use of hopefully is incorrect.
مترادف و متضاد
optimistically
Synonyms: confidently, expectantly, sanguinely, with confidence, with hope, trustingly, trustfully, positively, surely
Antonyms: doubtfully, hopelessly, gloomily
probably
Synonyms: expectedly, conceivably, feasibly
جملات نمونه
I want to leave early, hopefully before six
میخواهم زود حرکت کنم، اگر بشود قبل از شش
Hopefully, he won't be late.
خدا کند که دیر نیاید.
1. hopefully he won't be late
خدا کند که دیر نیاید.
2. i want to leave early, hopefully before six
می خواهم زود حرکت کنم،اگر بشود قبل از شش.
3. It's better to travel hopefully than to arrive.
[ترجمه ترگمان]بهتر است با امیدواری سفر کنید تا رسیدن
[ترجمه گوگل]بهتر است سفر امیدوارانه از رسیدن به مقصد
[ترجمه گوگل]بهتر است سفر امیدوارانه از رسیدن به مقصد
4. To travel hopefully is a better thing than to arrive, and the true success is to labour.
[ترجمه ترگمان]سفر کردن امیدوارانه چیزی بهتر از رسیدن است، و موفقیت واقعی کار کردن است
[ترجمه گوگل]امیدوارم سفر چیزی بهتر از رسیدن است و موفقیت واقعی کار است
[ترجمه گوگل]امیدوارم سفر چیزی بهتر از رسیدن است و موفقیت واقعی کار است
5. To travel hopefully is a better thing than to arrive.
[ترجمه ترگمان]سفر کردن با این هدف بهتر از رسیدن است
[ترجمه گوگل]امیدوارم سفر امری بهتر از رسیدن به مقصد است
[ترجمه گوگل]امیدوارم سفر امری بهتر از رسیدن به مقصد است
6. Hopefully, I'll be back home by ten o'clock.
[ترجمه سیدهادی حسینی] ان شاءالله تا ساعت ۱۰ به خانه برخواهم گشت.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم تا ساعت ده به خانه برگردم[ترجمه گوگل]امیدوارم، من ساعت ده را به خانه برگردانم
7. The campaign will hopefully ensure the survival of the tiger.
[ترجمه ترگمان]این مبارزه امید به زنده ماندن ببرها را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]امیدواریم این کمپین بقای ببر را تضمین کند
[ترجمه گوگل]امیدواریم این کمپین بقای ببر را تضمین کند
8. Hopefully she'll understand and forgive you, if she really loves you.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم درک کنه و تو رو ببخشه، اگه اون واقعا تو رو دوست داره
[ترجمه گوگل]امیدوارم او شما را درک کند و ببخشد، اگر او واقعا شما را دوست دارد
[ترجمه گوگل]امیدوارم او شما را درک کند و ببخشد، اگر او واقعا شما را دوست دارد
9. "Do you have a cigarette?" he asked hopefully.
[ترجمه ترگمان]سیگار می کشی؟ او امیدوارانه پرسید: \"
[ترجمه گوگل]آیا شما یک سیگار دارید؟ او از امیدوارم پرسید:
[ترجمه گوگل]آیا شما یک سیگار دارید؟ او از امیدوارم پرسید:
10. He did well in the heats; hopefully he'll do as well in the final.
[ترجمه ترگمان]او در گرمای هوا خوب بود؛ و خوشبختانه در آخر کار هم موفق خواهد شد
[ترجمه گوگل]او در گرما به خوبی کار کرد امیدوارم او در فینال نیز موفق باشد
[ترجمه گوگل]او در گرما به خوبی کار کرد امیدوارم او در فینال نیز موفق باشد
11. Hopefully we'll be in Norwich by early evening.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم از اوایل شب در Norwich باشیم
[ترجمه گوگل]امیدوارم تا اوایل شب در نورویچ باشد
[ترجمه گوگل]امیدوارم تا اوایل شب در نورویچ باشد
12. The hens pecked hopefully at the dusty floor.
[ترجمه ترگمان]مرغ ها امیدوارانه به زمین خاک آلود نوک می زدند
[ترجمه گوگل]مرغ ها امیدوارانه در کف گردو جمع شده اند
[ترجمه گوگل]مرغ ها امیدوارانه در کف گردو جمع شده اند
13. "Am I welcome?" He smiled hopefully, leaning on the door.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم \"؟\" او امیدوارانه لبخند زد، به در تکیه داد
[ترجمه گوگل]من خوشحال هستم؟ او امیدوار بود لبخند زد، با تکیه به درب
[ترجمه گوگل]من خوشحال هستم؟ او امیدوار بود لبخند زد، با تکیه به درب
14. Hopefully my luck was on the turn.
[ترجمه ترگمان] امیدوارم شانس من روی پیچ بوده باشه
[ترجمه گوگل]امیدوارم شانس من در نوبت باشد
[ترجمه گوگل]امیدوارم شانس من در نوبت باشد
15. Hopefully, the company will live to fight another day.
[ترجمه ترگمان]امید می رود که این شرکت برای مبارزه با یک روز دیگر زندگی کند
[ترجمه گوگل]امیدوارم این شرکت برای مبارزه با یک روز دیگر زندگی کند
[ترجمه گوگل]امیدوارم این شرکت برای مبارزه با یک روز دیگر زندگی کند
پیشنهاد کاربران
امیدوارانه
خوشبختانه
می توان با امیدواری گفت که،
می توان اظهار امیدواری کرد که،
می توان اظهار امیدواری کرد که،
امیدوارم که
از روی امید واری
از روی امید واری
خوشبینانه
آرزومندانه
امید وار بودن
امیدوارانه
امیدوارانه
انشاالله
Fortunately
از روی خوش شانسی
خوشبختانه
از روی خوش شانسی
خوشبختانه
به طرز امید وارانه ای
میتوان امیدواربودن
خوشا، انشاءالله، امیدوارم که، امید دارم که، امید که، ای کاش
امید آنست که
امیدوارانه
امید می رود که
بطور امیدبخشی
امیدوارانه
امید می رود که
بطور امیدبخشی
امیدوارانه، خوشبینانه، انشاالله ، به امید خدا
با امید اینکه
به امید خدا ( آینده )
خدا را شُکر، خوشبختانه ( گذشته )
با امیدواری، امیدوارانه ( توصیف فعل )
خدا را شُکر، خوشبختانه ( گذشته )
با امیدواری، امیدوارانه ( توصیف فعل )
کلمات دیگر: