کلمه جو
صفحه اصلی

heavenly bodies


اجرام اسمانی

انگلیسی به انگلیسی

• any of the objects seen in the sky (sun, moon, stars, etc.)

جملات نمونه

1. The sun, moon and stars are heavenly bodies.
[ترجمه ترگمان]خورشید، ماه و ستارگان، اجرام آسمانی هستند
[ترجمه گوگل]خورشید، ماه و ستارگان بدن آسمانی هستند

2. All the movements of the heavenly bodies are caused by wind.
[ترجمه ترگمان]تمام حرکات اجسام فلکی توسط باد ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]تمام حرکات بدن آسمانی توسط باد ایجاد می شود

3. Now, heavenly bodies. Phone in and give us the benefit of your view.
[ترجمه ترگمان]حالا اجرام آسمانی وجود دارند به ما تلفن کنید و از دید شما بهره مند شوید
[ترجمه گوگل]حالا، بدنهای آسمانی تلفن را در اختیار شما قرار می دهیم و به نفع نظر شما است

4. Thus, in particular, heavenly bodies moving in a gravitational field are well described by such geodesics.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به طور خاص، اجرام سماوی در میدان گرانشی به خوبی با چنین geodesics توصیف می شوند
[ترجمه گوگل]بنابراین، به طور خاص، اجسام آسمانی که در یک میدان گرانشی حرکت می کنند، به خوبی توسط چنین جغرافیایی ها توصیف می شوند

5. I can calculate the motion of heavenly bodies but not the madness of people. Isaac Newton
[ترجمه ترگمان]می توانم حرکت اجسام فلکی را حساب کنم، اما نه دیوانگی مردم اسحاق نیوتن
[ترجمه گوگل]من می توانم حرکت بدن های بهشت ​​را محاسبه کنم اما نه جنون مردم اسحاق نیوتن

6. Jyotisha thus signifies the'science of heavenly bodies "
[ترجمه ترگمان]و بدین ترتیب علم اجرام سماوی را به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]جیوتیشا به این معنی 'علم بدن آسمانی'

7. The sun and the planets are heavenly bodies.
[ترجمه ترگمان]خورشید و سیاره ها بدن های آسمانی هستند
[ترجمه گوگل]خورشید و سیارات بدن آسمانی هستند

8. The Sun and moon don't, but those heavenly bodies aren't planets, of course.
[ترجمه ترگمان]خورشید و ماه نیستند، اما این اجرام سماوی دیگر سیارات نیستند
[ترجمه گوگل]خورشید و ماه نیستند، اما اینها بدنهای آسمانی سیارات نیستند

9. The science of astronomy relates to heavenly bodies.
[ترجمه ترگمان]علم ستاره شناسی به اجرام آسمانی مربوط می شود
[ترجمه گوگل]علم نجوم مربوط به بدن آسمانی است

10. Heavenly bodies attract one another.
[ترجمه ترگمان]نهاده ای آسمانی یکدیگر را به سوی یکدیگر جذب می کنند
[ترجمه گوگل]جسد آسمانی یکدیگر را جذب می کنند

11. It goes back to the days when people used to worship heavenly bodies as gods.
[ترجمه ترگمان]به روزهایی باز می گردد که مردم به پرستش اجسام سماوی به عنوان خدایان استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]این به روزی میرسد که افراد به عنوان خدایان عبادت بدن آسمانی را عبادت می کنند

12. The problem, therefore, was to account for the apparent motion of the heavenly bodies given these two assumptions.
[ترجمه ترگمان]بنابراین مشکل این بود که حرکت ظاهری مجموعه های آسمانی به این دو فرضیه را توضیح دهیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، مشکل این بود که برای حرکت آشکار بدنهای آسمانی با توجه به این دو فرضیه حساب شود

13. This moving image manifests itself in the motions of the heavenly bodies.
[ترجمه ترگمان]این تصویر متحرک خود را در حرکات اجرام سماوی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این تصویر متحرک در حرکات بدن آسمانی ظاهر می شود

14. This belief led the priests to make careful and systematic observations of the heavenly bodies.
[ترجمه ترگمان]این اعتقاد باعث شد که کشیش ها مشاهدات دقیق و سیستماتیک از اجرام سماوی داشته باشند
[ترجمه گوگل]این اعتقاد، کشیشان را به مشاهدات دقیق و منظم بدنهای آسمانی هدایت کرد

پیشنهاد کاربران

اجرام بسیار سنگین


کلمات دیگر: