کلمه جو
صفحه اصلی

peanuts

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) بسیار نا چیز، شندر غاز، پشیز، پول سیاه


بادام زمینی، پسته، پسته زمینی، رنگ کتانی، رنگ کنف، مقدار نامعلومی


انگلیسی به انگلیسی

• tiny amount, bit, small quantity

جملات نمونه

1. compared to his, my salary was peanuts
در مقایسه با حقوق او حقوق من بسیار ناچیز بود.

2. If you pay peanuts, you get monkeys.
[ترجمه ترگمان]، اگه به بادوم زمینی بدی میمون هم گیرت میاد
[ترجمه گوگل]اگر شما بادام زمینی را پرداخت می کنید، میمون ها را دریافت می کنید

3. The mouse nibbled at the peanuts.
[ترجمه S] موش به بادام زمینی ها گاز زد
[ترجمه ترگمان]موش به بادام زمینی گاز زد
[ترجمه گوگل]ماوس در بادام زمینی خراب شد

4. The hotel workers get paid peanuts .
[ترجمه ترگمان]کارکنان هتل به بادام زمینی پول می دهند
[ترجمه گوگل]کارگران هتل ها بادام زمینی به دست می آورند

5. Salted peanuts were recently revealed as the nation's favourite snack.
[ترجمه ترگمان]بادام زمینی پوست کنده به تازگی به عنوان اسنک مورد علاقه اش آشکار شد
[ترجمه گوگل]بادام زمینی شور به تازگی به عنوان میان وعده مورد علاقه کشور شناخته شد

6. His discoveries included 300 uses for peanuts and 200 uses for sweet potatoes.
[ترجمه ترگمان]کشفیات او شامل ۳۰۰ مورد استفاده برای بادام زمینی و ۲۰۰ مورد استفاده برای سیب زمینی های شیرین بود
[ترجمه گوگل]اکتشافات او شامل 300 مورد برای بادام زمینی و 200 استفاده برای سیب زمینی شیرین است

7. The peanuts were sugarcoated.
[ترجمه ترگمان]بادام زمینی بود
[ترجمه گوگل]بادام زمینی شکر باقیمانده بود

8. He gets paid peanuts for doing that job.
[ترجمه ترگمان]برای انجام این کار به بادام زمینی پول پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]برای انجام این کار او بادام زمینی می شود

9. The soil is adaptable to the growth of peanuts.
[ترجمه ترگمان]خاک با رشد بادام زمینی سازگار است
[ترجمه گوگل]خاک با رشد بادام زمینی سازگار است

10. I'm tired of working for peanuts .
[ترجمه ترگمان]من از کار کردن برای بادوم زمینی خسته شدم
[ترجمه گوگل]من از کار کردن با بادام زمینی خسته شده ام

11. The cost was peanuts compared to a new kitchen.
[ترجمه ترگمان]هزینه در مقایسه با یک آشپزخانه جدید بادام زمینی بود
[ترجمه گوگل]هزینه آن بادام زمینی در مقایسه با یک آشپزخانه جدید بود

12. Peanuts can choke a small child.
[ترجمه ترگمان]بادام زمینی ممکن است کودک کوچکی را خفه کند
[ترجمه گوگل]بادام زمینی می تواند یک کودک کوچک را خفه کند

13. They pay people peanuts in that organization.
[ترجمه ترگمان]آن ها به مردم بادام زمینی در این سازمان می پردازند
[ترجمه گوگل]آنها مردم بادام زمینی در آن سازمان پرداخت می کنند

14. The children were munching on peanuts.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در حال جویدن بادام زمینی بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها بر روی بادام زمینی خوردند

compared to his, my salary was peanuts.

در مقایسه با حقوق او حقوق من بسیار ناچیز بود.


پیشنهاد کاربران

بادم زمینی

paid peanutsبه معنی چندر غاز حقوق گرفتن است

بادام زمینی

بادام زمینی موسوم به پسته شام. نام دیگر انگلیسی آن ground - nuts است

مقدار خیلی کم پول، چندرغاز ( شندرقاز )

peanuts ( informal ) a very small amount of money


کلمات دیگر: