اسم مفعول فعل get (در آمریکا got به معنی داشتن به کار می رود و gotten به معنی به دست آوردن) (در سایر کشورهای انگلیسی زبان، مثلا انگلستان، got فقط به عنوان اسم مفعول get به کار می رود و معنی آن به دست آوردن یا تهیه کردن است)
gotten
اسم مفعول فعل get (در آمریکا got به معنی داشتن به کار می رود و gotten به معنی به دست آوردن) (در سایر کشورهای انگلیسی زبان، مثلا انگلستان، got فقط به عنوان اسم مفعول get به کار می رود و معنی آن به دست آوردن یا تهیه کردن است)
انگلیسی به فارسی
قسمت سوم فعل Get
دریافت کردم
انگلیسی به انگلیسی
( verb )
• : تعریف: a past participle of get.
• gotten is often used for the past participle of get in american english.
Infinitive: get, Simple Past: got
جملات نمونه
1. i've gotten a bicycle
دوچرخه ای تهیه کرده ام.
2. you've gotten low marks (in the exam)
(در امتحان) نمرات بدی گرفته ای.
3. he has gotten married lately
تازگی زن گرفته است.
4. he has gotten old and can't cut it any more
او پیر شده است و دیگر نمی تواند درست کار بکند.
5. he has gotten very old
او خیلی پیر شده است.
6. now he has gotten the bug for stamp collecting
حالا دچار خوره ی تمبر جمع کردن شده.
7. recently she has gotten a wad of attention
اخیرا خیلی مورد توجه قرار گرفته است.
8. the mother had gotten tired of picking up after the children
مادر از جمع و جور کردن ریخت و پاش بچه ها خسته شده بود.
9. deadwood professors must be gotten rid of
باید از شر استادان بی خاصیت خلاص شد.
10. our plan has not gotten anywhere
نقشه ی ما به جایی نرسیده است.
11. who said ahmad has gotten married?
کی گفت احمد زن گرفته است ؟
12. they reported that they had gotten married secretly
آنها اعلام کردند که مخفیانه ازدواج کرده اند.
13. we know nothing about him save that he has recently gotten married
درباره ی او هیچ نمی دانیم سوای اینکه به تازگی زن گرفته است.
14. Ill gotten [got] ill spent.
[ترجمه ترگمان]من دیگه وقت ندارم
[ترجمه گوگل]من بد شدم خراب شدم
[ترجمه گوگل]من بد شدم خراب شدم
15. Casey was sorry he'd gotten so angry.
[ترجمه ترگمان]کیسی متاسف بود که اینقدر عصبانی شد
[ترجمه گوگل]کیسی متاسف بود که او خیلی عصبانی بود
[ترجمه گوگل]کیسی متاسف بود که او خیلی عصبانی بود
16. She and Frank had never gotten around to opening a joint account.
[ترجمه ترگمان]او و فرانک هیچ وقت به این طرف و آن طرف نرفته بودند که یک حساب مشترک باز کنند
[ترجمه گوگل]او و فرانک هرگز برای باز کردن یک حساب مشترک نبوده اند
[ترجمه گوگل]او و فرانک هرگز برای باز کردن یک حساب مشترک نبوده اند
17. You've gotten so pretty.
[ترجمه ترگمان]تو خیلی خوشگل شدی
[ترجمه گوگل]شما خیلی زیبا هستی
[ترجمه گوگل]شما خیلی زیبا هستی
18. I've gotten my feet thoroughly soaked and feel frozen through and through.
[ترجمه ترگمان]من پاهایم را کاملا خیس و خیس کرده و از میانش رد شده ام
[ترجمه گوگل]من پایم را کاملا خیس کرده ام و از طریق و از طریق یخ زده احساس کردم
[ترجمه گوگل]من پایم را کاملا خیس کرده ام و از طریق و از طریق یخ زده احساس کردم
I've got a bicycle.
دوچرخهای دارم.
I've gotten a bicycle.
دوچرخهای تهیه کردهام.
I've got a bicycle.
(انگلیس) دوچرخهای تهیه کردهام.
پیشنهاد کاربران
گذشته
get
get
گرفتم ( فهمیدم )
_در مکالمه ها_
_در مکالمه ها_
جذب شده
فهمیدن
کلمات دیگر: