کلمه جو
صفحه اصلی

interdependency


معنی : وابستگی، اتکاء متقابل
معانی دیگر : interdependence اتکاء متقابل

انگلیسی به فارسی

( interdependence ) اتکا متقابل، وابستگی


وابستگی متقابل، وابستگی، اتکاء متقابل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of dependency.

• mutual dependence, reciprocal dependency, mutual reliance

مترادف و متضاد

وابستگی (اسم)
affinity, connection, attachment, association, dependence, dependency, coherence, coherency, affiliation, interdependence, vassalage, pertinence, pertinency, relation, relationship, contiguity, kindred, connexion, interdependency

اتکاء متقابل (اسم)
interdependence, interdependency

جملات نمونه

1. Porter first identifies the problem that will be encountered if one proceeds with portfolio planning without explicit management of these interdependencies.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا پورتر این مشکل را شناسایی می کند که در صورتی با برنامه ریزی پورتفولیو بدون مدیریت صریح این وابستگی های متقابل پیش می رود
[ترجمه گوگل]پورتر اولین مسئله ای را که اگر با برنامه ریزی نمونه کارها بدون مدیریت صریح این وابستگی های متقابل روبرو شود، شناسایی می کند

2. Such interdependency demands certain limitations in national sovereignty.
[ترجمه ترگمان]چنین interdependency به محدودیت های خاصی در حاکمیت ملی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]چنین وابستگی متقابل مستلزم محدودیت های خاصی در حاکمیت ملی است

3. Some take comfort from the world's interdependency.
[ترجمه ترگمان]برخی از the دنیا آرامش خود را به دست می آورند
[ترجمه گوگل]بعضی از وابستگی متقابل در دنیا راحت هستند

4. It is like a food chain—there is interdependency and a delicate balance among all players.
[ترجمه ترگمان]آن مانند یک زنجیره غذایی است - interdependency و تعادل ظریف بین همه بازیکنان وجود دارد
[ترجمه گوگل]این مثل زنجیره غذایی است - وابستگی متقابل و تعادل ظریف بین همه بازیکنان وجود دارد

5. The ideal is one of interdependency.
[ترجمه ترگمان]ایده آل یکی از interdependency
[ترجمه گوگل]ایده آل یکی از وابستگی های متقابل است

6. An approach recognising the realities of global interdependency and risk is required.
[ترجمه ترگمان]رویکردی که واقعیت های interdependency جهانی و ریسک را تشخیص می دهد مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]یک رویکرد به رسمیت شناختن واقعیت های وابستگی جهانی و ریسک ضروری است

7. And we want to have more interdependency because customers are insisting.
[ترجمه ترگمان]و ما می خواهیم interdependency بیشتری داشته باشیم، زیرا مشتریان اصرار دارند
[ترجمه گوگل]و ما می خواهیم وابستگی متقابل بیشتری داشته باشیم زیرا مشتریان اصرار دارند

8. First of all, optimized with SVD model, and interdependency of terms was taken into account, query and massive-content text were represented in lower-dimensional space.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، با استفاده از مدل SVD، و interdependency شرایط در نظر گرفته شد، متن موج و محتوای گسترده در فضای کمتری نمایش داده شدند
[ترجمه گوگل]اول از همه، بهینه سازی شده با مدل SVD، و وابستگی متقابل اصطلاحات در نظر گرفته شد، پرس و جو متن و متن محتوا در فضای بعدی کمتر نشان داده شد

9. Our objective is to explore the interdependency and complementarity between PDE and the image processing methods based on the global information.
[ترجمه ترگمان]هدف ما بررسی the و مکمل بین روش های پردازش تصویر براساس اطلاعات جهانی است
[ترجمه گوگل]هدف ما بررسی وابستگی متقابل و هم افزایی بین PDE و روش پردازش تصویر براساس اطلاعات جهانی است

10. Each minor addition, each change, each interdependency, and each preference has a cascading effect.
[ترجمه ترگمان]هر تغییر جزیی، هر تغییر، هر تغییر، و هر اولویت اثر آبشاری دارد
[ترجمه گوگل]هر جزئی جزئی، هر تغییر، هر وابستگی متقابل، و هر یک از اولویت ها یک اثر آبشار دارد

11. This interdependency within the selection of asset types is reflected in Figure
[ترجمه ترگمان]این interdependency در انتخاب انواع دارایی در شکل نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]این وابستگی متقابل در انتخاب نوع دارایی در شکل نشان داده شده است

12. This matter-of-fact reference to the need for interdependency among adults in today's world paved the way for recommendations which placed community building as a core responsibility of schools today.
[ترجمه ترگمان]این موضوع - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]این موضوع به طور واقعی اشاره به نیاز به وابستگی متقابل میان بزرگسالان در جهان امروز راه را برای توصیه هایی که جامعه را به عنوان مسئولیت اصلی مدرسه ها قرار داده است، تسریع کرده است

13. It is a system and their interdependency is among the system.
[ترجمه ترگمان]این یک سیستم است و interdependency آن ها در میان سیستم است
[ترجمه گوگل]این یک سیستم و وابستگی متقابل آنها در میان سیستم است

پیشنهاد کاربران

وابستگی متقابل

ویژگی همبستگی داشتن"، همبستگی گرایی، همبستایی


کلمات دیگر: