شبیه دراوری، بازی کردن سهم کسی درنمایش، جانشین
personation
شبیه دراوری، بازی کردن سهم کسی درنمایش، جانشین
انگلیسی به فارسی
شخصیت
انگلیسی به انگلیسی
• playing of a role; imitation, impersonation, mimicry
پیشنهاد کاربران
خود را به جاى دیگرى معرفى کردن یا جا زدن
قانون ـ فقه : اختیار کردن سمت مجعول
قانون ـ فقه : اختیار کردن سمت مجعول
کلمات دیگر: