1. His books all have a certain sameness about them.
[ترجمه ترگمان]کتاب های او اصلا در مورد آن ها یکنواختی دارند
[ترجمه گوگل]کتابهای او همگی در مورد آنها مشابه هستند
2. He grew bored by the sameness of the speeches.
[ترجمه ترگمان]در یکنواختی سخنرانی حوصله اش سر رفته بود
[ترجمه گوگل]او با مشابهی از سخنرانی ها خسته شد
3. She was struck by the sameness of the houses.
[ترجمه ترگمان]در یکنواختی خانه ها دچار حیرت شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط همانند سازی خانه ها زده شد
4. She grew tired of the sameness of the food.
[ترجمه ترگمان]از یکنواختی غذا خسته شد
[ترجمه گوگل]او از همسان بودن غذا خسته شد
5. And there is considerable sameness in what we do from day to day.
[ترجمه ترگمان]و یکنواختی قابل توجهی در کاری است که ما از روز به روز انجام می دهیم
[ترجمه گوگل]و در آنچه که ما از روز به روز انجام می دهیم، بسیار مشابه است
6. Does equality have to mean sameness for spouses in order to have equal power and status in our most basic family relationships?
[ترجمه ترگمان]آیا برابری باید به معنای sameness برای همسران به منظور داشتن قدرت و وضعیت مساوی در اساسی ترین روابط خانوادگی ما باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا برابری به معنای یکسان بودن برای همسران برای داشتن قدرت و موقعیت برابر در ابتدایی ترین روابط خانوادگی ماست؟
7. The criteria of sameness and difference offer few ways of separating out peoples once we rise above the level of locality.
[ترجمه ترگمان]معیارهای همانندی و تفاوت چند روش برای جدا کردن مردم از سطح منطقه را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]معیارهای مشابه و تفاوت، چندین راه برای جدا کردن مردم را فراهم می آورند هنگامی که ما بالاتر از سطح محل زندگی می کنیم
8. Too many lawyers complain about the sameness of their activity, day to day, month to month.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از وکلا از یکنواختی فعالیت خود، روزانه تا ماه و ماه شکایت دارند
[ترجمه گوگل]بیش از حد بسیاری از وکلا در مورد یکسان بودن فعالیت خود، از روز به روز، ماه به ماه شکایت دارند
9. The sameness of the descriptions spoke volumes about the connection between writer and reader, as did the laughter and the smiles.
[ترجمه ترگمان]The توصیفات در مورد ارتباط بین نویسنده و خواننده و خنده و لبخندها وجود داشت
[ترجمه گوگل]همانند توصیف ها، در مورد ارتباط بین نویسنده و خواننده، مانند خنده و لبخند سخن گفت
10. There is some sameness between the two feature films.
[ترجمه ترگمان]بین این دو فیلم تفاوت وجود دارد
[ترجمه گوگل]برخی از فیلمهای دوبعدی هم مشابه هستند
11. Synonymy: is the technical name for the sameness relation.
[ترجمه ترگمان]synonymy: نام تکنیکی رابطه یکنواختی است
[ترجمه گوگل]مترادف نام فنی برای رابطه همسان است
12. Finally, comparing and analyzing the difference and sameness between them from the following two aspects:reviewal target and reviewal standard.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، مقایسه و تجزیه و تحلیل تفاوت و یکنواختی بین آن ها از دو بعد زیر: reviewal هدف و استاندارد reviewal
[ترجمه گوگل]در نهایت، مقایسه و تجزیه و تحلیل تفاوت و همسان سازی بین آنها از دو هدف بررسی دو بعدی و استاندارد بازبینی
13. There is such a sameness about everything.
[ترجمه ترگمان]هیچ عیب و ایرادی در همه چیز وجود ندارد
[ترجمه گوگل]چنین چیزی مشابه در مورد همه چیز وجود دارد
14. Tall tales have a certain sameness.
[ترجمه ترگمان]اقای تال گفت: - نه، نه، نه، نه، نه
[ترجمه گوگل]داستانهای بلند دارای معنی خاصی هستند
15. In our differences we grow; in our sameness we connect.
[ترجمه ترگمان]در تفاوت ما رشد می کنیم؛ در sameness که ما به هم متصل می شویم
[ترجمه گوگل]در تفاوت های ما رشد می کنیم؛ در همایش ما ارتباط برقرار کنیم