کلمه جو
صفحه اصلی

actuary


معنی : دبیر، امارگیر، مامور احصائیه
معانی دیگر : (در شرکت های بیمه) احصاییه نویس، آمارگر، مامور احصاییه، منشی

انگلیسی به فارسی

آمارگیر، مأمور احصائیه، دبیر، منشی


حواله، دبیر، امارگیر، مامور احصائيه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: actuaries
مشتقات: actuarial (adj.), actuarian (adj.), actuarially (adv.)
• : تعریف: a person who calculates insurance rates, risks, and dividends on the basis of statistical probabilities.

• one who calculates insurance risks and premiums according to statistical probabilities
an actuary is someone who is employed by a life insurance company to calculate how much the company should charge their clients.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] متخصص ریاضیات بیمه ای
[ریاضیات] آمارگیر، کارشناس، کارشناس بیمه، آمارگری، آمارگر
[آمار] 1. بیمه آمار 2. بیمه آمارشناس

مترادف و متضاد

دبیر (اسم)
actuary, secretary, teacher

امارگیر (اسم)
actuary

مامور احصائیه (اسم)
actuary

جملات نمونه

1. It's difficult to become an actuary and this is well-known and appreciated outside the profession.
[ترجمه ترگمان]تبدیل به یک actuary مشکل است و خارج از حرفه به خوبی شناخته می شود
[ترجمه گوگل]دشوار بودن تبدیل شدن به یک واقعیت است و این در خارج از حرفه شناخته شده و قدردانی شده است

2. An actuary, assuming no casual connection, might calculate the odds against such a coincidence.
[ترجمه ترگمان]یک actuary، با فرض اینکه رابطه معمولی نداشته باشد، ممکن است احتمالات را در برابر چنین تصادفی حساب کند
[ترجمه گوگل]یک فرضیه، فرض بر اینکه هیچ ارتباط گاه به گاه، ممکن است شانس را در برابر چنین تصادفی محاسبه کند

3. He accepted the arguments of an independent actuary that policyholders' realistic expectation they should benefit from inherited estates was limited.
[ترجمه ترگمان]او استدلال های یک actuary مستقل را پذیرفت که انتظار واقع گرایانه ای را داشت که آن ها باید از املاک موروثی سود ببرند
[ترجمه گوگل]او با استدلال های مستقل موافق است که انتظارات واقع گرایانه بیمه گران آنها از املاک ارثی سود می برد، محدود بود

4. I have been an actuary with Nanchang people's Insurance Agency for nearly four years.
[ترجمه ترگمان]حدود چهار سال است که یک actuary با آژانس بیمه Nanchang people بوده است
[ترجمه گوگل]من تقریبا چهار سال با آژانس بیمه مردم نانچان مشغول به کار بوده ام

5. She's a purposeful, 29 - year - old actuary who rarely smiles but loves nothing better than a party.
[ترجمه ترگمان]او یک actuary ۲۹ ساله است که به ندرت لبخند می زند اما هیچ چیز را بهتر از یک حزب دوست ندارد
[ترجمه گوگل]او یک هدفمند و هدفمند 29 ساله است که به ندرت لبخند می زند اما هیچ چیز بهتر از یک مهمانی را دوست ندارد

6. Last year, actuary placed second and mathematician first, while lumberjack ranked as the worst job.
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، actuary درجه اول و ریاضیدان را داشت، در حالی که lumberjack بدترین کار را انجام داد
[ترجمه گوگل]سال گذشته، اکواتور اولین بار در رتبه دوم قرار گرفت و ریاضیدان، در حالی که چوب لباسی به عنوان بدترین کار رتبه بندی شد

7. Using insurance actuary pricing, we gain the European option pricing model.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قیمت گذاری actuary بیمه، ما مدل قیمت گذاری گزینه اروپا را به دست می آوریم
[ترجمه گوگل]با استفاده از قیمت واقعی بیمه، ما مدل قیمت گذاری گزینه اروپا را به دست می آوریم

8. An actuary is a business professional who deals with the financial impact of risk and uncertainty.
[ترجمه ترگمان]یک actuary حرفه ای تجاری است که با تاثیر مالی ریسک و عدم اطمینان سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]یک حسابدار حرفه ای است که با تاثیر مالی و عدم اطمینان رابطه دارد

9. Morgan was the appointed Actuary of the Society for Equitable Assurances in 177
[ترجمه ترگمان]مورگان در سال ۱۷۷ به عنوان رئیس انجمن for Assurances منصوب شد
[ترجمه گوگل]مورگان در سال 177، منصوب شد

10. Becoming a fully credentialed actuary requires passing a rigorous series of exams, usually taking several years.
[ترجمه ترگمان]یک actuary کاملا credentialed ملزم به گذراندن یک سری امتحان سخت و جدی است که معمولا چند سال طول می کشد
[ترجمه گوگل]تبدیل شدن به مدرک معتبر به طور کامل، نیاز به گذراندن مجموعه ای دقیق از امتحانات، معمولا چندین سال است

11. An actuary provides a forecast in the quantity of sufficient reserves an insurance company should possess.
[ترجمه ترگمان]یک actuary پیش بینی می کند که میزان ذخایر کافی یک شرکت بیمه باید داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک شرط پیش بینی در مقدار ذخایر کافی یک شرکت بیمه باید داشته باشد

12. It is actuary mathematics program in mathematics department.
[ترجمه ترگمان]این یک برنامه ریاضی actuary در بخش ریاضی است
[ترجمه گوگل]این برنامه ریاضی محض در ریاضیات است

13. An actuary is a business professional who analyzes the financial consequences of risk.
[ترجمه ترگمان]یک actuary حرفه ای تجاری است که عواقب مالی ریسک را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]یک حسابدار حرفه ای حرفه ای است که پیامدهای مالی ریسک را تحلیل می کند

14. French actuary and close associate of artist Pablo Picasso.
[ترجمه ترگمان]actuary فرانسوی و ارتباط نزدیک هنرمند پابلو پیکاسو
[ترجمه گوگل]actuary فرانسه و همکاران نزدیک هنرمند پابلو پیکاسو

15. Nowadays, I'm working hard to become an actuary.
[ترجمه ترگمان]این روزها من سخت کار می کنم که یک actuary شوم
[ترجمه گوگل]امروزه، من سخت تلاش می کنم برای تبدیل شدن به actuary

پیشنهاد کاربران

آمارگیر، کارشناس بیمه


کلمات دیگر: