ایام بین ماه تمام و ماه نیمه، ربع اول ماه
first quarter
ایام بین ماه تمام و ماه نیمه، ربع اول ماه
انگلیسی به فارسی
ایام بین ماه تمام و ماه نیمه، ربع اول ماه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the phase of the moon's reflection of sunlight that occurs when the right half of the moon, as seen from the Northern Hemisphere, is radiant, about one week after the new moon.
• first fourth; first three months of the calendar year
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] چهارک اول
جملات نمونه
1. Sales were up 10% in the first quarter of 199
[ترجمه ترگمان]فروش در ربع اول ۱۹۹ % به ۱۰ % رسید
[ترجمه گوگل]فروش در سه ماهه اول سال جاری به میزان 10 درصد افزایش یافت
[ترجمه گوگل]فروش در سه ماهه اول سال جاری به میزان 10 درصد افزایش یافت
2. Its shares were down across the first quarter, but are now showing a 20 per cent uplift.
[ترجمه ترگمان]سهام آن در سه ماهه اول پایین بود، اما اکنون یک بربلندی ۲۰ درصد را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]سهام آن در سه ماهه اول کاهش یافت، اما در حال حاضر نشان دهنده افزایش 20 درصدی است
[ترجمه گوگل]سهام آن در سه ماهه اول کاهش یافت، اما در حال حاضر نشان دهنده افزایش 20 درصدی است
3. The first quarter dividend has been increased by nearly 4 per cent.
[ترجمه ترگمان]یک چهارم سود سهام به میزان نزدیک به ۴ درصد افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]سود سه ماهه اول سال جاری تقریبا 4 درصد افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]سود سه ماهه اول سال جاری تقریبا 4 درصد افزایش یافته است
4. The output value in the first quarter was 10 percent over the same period of last year.
[ترجمه ترگمان]مقدار خروجی در ربع اول در دوره مشابه سال گذشته ۱۰ درصد بود
[ترجمه گوگل]ارزش تولید در سه ماهه اول سال گذشته 10 درصد بود
[ترجمه گوگل]ارزش تولید در سه ماهه اول سال گذشته 10 درصد بود
5. The moon is in its first quarter.
[ترجمه ترگمان]ماه در اولین ربع آن قرار دارد
[ترجمه گوگل]ماه در سه ماهه اول است
[ترجمه گوگل]ماه در سه ماهه اول است
6. The company's profits rose by 11% in the first quarter of the year.
[ترجمه ترگمان]سود این شرکت در ربع اول سال به میزان ۱۱ درصد افزایش یافت
[ترجمه گوگل]سود این شرکت در سه ماهه اول سال جاری 11 درصد افزایش یافت
[ترجمه گوگل]سود این شرکت در سه ماهه اول سال جاری 11 درصد افزایش یافت
7. Hourly output by workers declined 3% in the first quarter.
[ترجمه ترگمان]خروجی Hourly توسط کارگران در سه ماهه اول به ۳ درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]خروجی ساالنه توسط کارگران در سه ماهه اول کاهش 3 درصدی داشته است
[ترجمه گوگل]خروجی ساالنه توسط کارگران در سه ماهه اول کاهش 3 درصدی داشته است
8. The team held its own after the first quarter.
[ترجمه ترگمان]تیم بعد از بیست و یکم بازی خودش را برگزار کرد
[ترجمه گوگل]این تیم پس از سه ماهه اول خود را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]این تیم پس از سه ماهه اول خود را حفظ کرد
9. Never mind, say market optimists: the first quarter of 1991 promises to make up much lost ground.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید، افراد خوش بین بازار: اولین ربع سال ۱۹۹۱ قول دادند که زمین از دست رفته بسیاری را جبران کنند
[ترجمه گوگل]هرگز نگویید، می گویند optimists بازار: سه ماهه اول سال 1991 وعده به زمین بسیار از دست داده است
[ترجمه گوگل]هرگز نگویید، می گویند optimists بازار: سه ماهه اول سال 1991 وعده به زمین بسیار از دست داده است
10. During the first quarter of the fourteenth century, the Armagnacs also benefited from their close ties with the Avignon papacy.
[ترجمه ترگمان]در طول ربع اول قرن چهاردهم، Armagnacs نیز از روابط نزدیک خود با دستگاه پاپی Avignon بهره مند شدند
[ترجمه گوگل]در طول سه ماهه اول قرن چهاردهم، Armagnac ها نیز از روابط نزدیک خود با پاپ Avignon بهره مند شدند
[ترجمه گوگل]در طول سه ماهه اول قرن چهاردهم، Armagnac ها نیز از روابط نزدیک خود با پاپ Avignon بهره مند شدند
11. In the first quarter, cornerback Deion Sanders picked off Young and got by most of the 49ers in a 31-yard return.
[ترجمه ترگمان]در فصل اول، cornerback Deion ساندرز یانگ را برکنار کرد و بیشتر ۴۹ ers را در بازگشت ۳۱ یارد کسب کرد
[ترجمه گوگل]در سه ماهه اول، دایون سندرز، دورتموند، جوان را انتخاب کرد و بیشترین 49 بازیکن را در یک بازه ی 31 ساله دریافت کرد
[ترجمه گوگل]در سه ماهه اول، دایون سندرز، دورتموند، جوان را انتخاب کرد و بیشترین 49 بازیکن را در یک بازه ی 31 ساله دریافت کرد
12. In the first quarter of 1992 the group made £377m before tax, compared with £358m in the corresponding period last year.
[ترجمه ترگمان]در ربع اول سال ۱۹۹۲، این گروه ۳۷۷ میلیون پوند قبل از مالیات تشکیل داد، در حالی که در مقایسه با ۳۵۸ میلیون پوند در مدت مشابه در سال گذشته، ۳۷۷ میلیون پوند درآمد
[ترجمه گوگل]در سه ماهه اول سال 1992 گروه قبل از مالیات 377 میلیون پوند، در مقایسه با 358 میلیون پوند در دوره مشابه سال گذشته، مبلغ 377 میلیون پوند بوده است
[ترجمه گوگل]در سه ماهه اول سال 1992 گروه قبل از مالیات 377 میلیون پوند، در مقایسه با 358 میلیون پوند در دوره مشابه سال گذشته، مبلغ 377 میلیون پوند بوده است
13. The profit margin on hardware sales for the first quarter was a dismal 29%.
[ترجمه ترگمان]سود ناخالص فروش سخت افزار برای سه ماه اول، ۲۹ % بود
[ترجمه گوگل]حاشیه سود فروش سختافزار برای سه ماهه اول 29٪ بود
[ترجمه گوگل]حاشیه سود فروش سختافزار برای سه ماهه اول 29٪ بود
14. Heat guard Eddie Jones left in the first quarter with a strained left hamstring and didn't return.
[ترجمه ترگمان]از ادی جونز و ادی جونز که در یک ربع اول با یک دست و پای چپ از چپ و راست حرکت می کرد، از آنجا بیرون رفت
[ترجمه گوگل]محافظ گرما ادی جونز در سه ماهه اول با یک همسترینگ چپ و راست ترک کرد و برگشت نکرد
[ترجمه گوگل]محافظ گرما ادی جونز در سه ماهه اول با یک همسترینگ چپ و راست ترک کرد و برگشت نکرد
15. The company's profits rose in the first quarter of the year.
[ترجمه ترگمان]سود شرکت در ربع اول سال افزایش یافت
[ترجمه گوگل]سود این شرکت در سه ماهه اول سال افزایش یافت
[ترجمه گوگل]سود این شرکت در سه ماهه اول سال افزایش یافت
پیشنهاد کاربران
سه ماهه اول
کلمات دیگر: