1. Waiters glide between tightly packed tables bearing trays of pasta.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت های بین میزه ای پر از ماکارونی با سینی های of سر و صدا می کنند
[ترجمه گوگل]خدمتکاران بین جداول محکم بسته بندی شده که از سینی های ماکارونی استفاده می کنند
2. Unlike other spacecraft, the shuttle can glide back through the atmosphere, land safely, and be reused.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف سایر سفینه های فضایی، شاتل می تواند به طور ایمن از طریق اتمسفر به پرواز درآید و دوباره مورد استفاده مجدد قرار گیرد
[ترجمه گوگل]بر خلاف دیگر فضاپیمای، شاتل می تواند از طریق جو زمین، زمین را با خیال راحت و دوباره استفاده کند
3. The plane managed to glide down to the runway.
[ترجمه ترگمان]هواپیما به سرعت به سمت باند باند پرواز کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما موفق به فرود به باند شد
4. Kennedy seemed to glide through life.
[ترجمه ترگمان]کندی به نظر می رسید که کندی زندگی را می پیماید
[ترجمه گوگل]کندی به نظر می رسید که از طریق زندگی می پرید
5. Some people glide effortlessly through life with no real worries.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم بدون هیچ نگرانی یا نگرانی از طریق زندگی در میان زندگی پرواز می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم بدون هیچ گونه نگرانی واقعی در زندگی زندگی می کنند
6. The pilot managed to glide down to a safe landing.
[ترجمه ترگمان]خلبان توانست پرواز کند و به پاگرد امن برسد
[ترجمه گوگل]خلبان موفق به فرود ایمن شد
7. In this short glide you maneuvered the machine to any clearing in range.
[ترجمه ترگمان]در این مدت کوتاه، شما دستگاه را به یک محوطه خالی از محدوده هدایت می کنید
[ترجمه گوگل]در این سر خوردن کوتاه شما دستگاه را به هر پاکی در محدوده مانور دادید
8. Corrections to maintain the glide path are made with attitude changes of a quarter to half a bar.
[ترجمه ترگمان]اصلاحات برای حفظ مسیر پرواز با تغییر رفتار یک چهارم تا نیم بار انجام می شوند
[ترجمه گوگل]اصلاحات برای حفظ مسیر لغزش با تغییر نگرش از یک چهارم تا نیم بار ساخته شده است
9. Elisabeth watched a snake glide venomously across her path.
[ترجمه ترگمان]الیزابت از کوره راهی که به طرف او می امد نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]الیزابت یک مار تماشا کرد زخم بر روی مسیر او
10. We glide along a glassy-smooth stretch of water, listening to the steadily increasing roar of Hance Rapid.
[ترجمه ترگمان]در طول یک لوله آب زلال و آرام پرواز می کنیم و به غرش یکنواخت و فزاینده of گوش می دهیم
[ترجمه گوگل]ما در امتداد یک سطح شفاف و صاف از آب قرار می دهیم، گوش دادن به ریزش سریع افزایش Hance Rapid
11. Sometimes the hawk will begin to circle or glide and a smaller bird will fly directly beneath him.
[ترجمه ترگمان]گاهی شاهین شروع به جمع کردن یا پرواز می کند و پرنده کوچک تری به طور مستقیم زیر پای او پرواز می کند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات خروس شروع به چرخاندن یا سر خوردن می کند و یک پرنده کوچکتر مستقیما زیر آن پرواز می کند
12. Briefly then, he let himself glide away.
[ترجمه ترگمان]پس از آن به طور خلاصه، خود را از آن دور کرد
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، او خود را به حال خود رها کرد
13. How he was carried forward by the glide.
[ترجمه ترگمان]سلانه سلانه سلانه سلانه به جلو حرکت کرد
[ترجمه گوگل]چگونه او را به سمت چپ حرکت کرد
14. Three stingrays glide past like abandoned white pocket handkerchiefs.
[ترجمه ترگمان]سه دستمال کوچک در هوا شناور بودند، مثل دستمال های سفیدی که در جیب داشتند
[ترجمه گوگل]سه ستون فقرات شبیه به دستبند دستبند سفید پوشیده شده است
15. Your skis should glide naturally as you move across the snow.
[ترجمه ترگمان]وقتی از روی برف حرکت می کنید، skis باید به طور طبیعی حرکت کنند
[ترجمه گوگل]اسکی خود را باید به طور طبیعی به عنوان شما در سراسر برف حرکت می کند