1. a gradual change of temperature
تغییر تدریجی حرارت
2. a gradual slope
شیب ملایم
3. the gradual attainment of true enlightenment
دستیابی تدریجی به وارستگی راستین
4. the gradual mixture of those two languages
امتزاج تدریجی آن دو زبان
5. the gradual outward slope of the mountain
شیب تدریجی و برون سوی کوه
6. the river's gradual descent to the sea
شیب تدریجی رودخانه تا دریا
7. my living was gradual dying . . .
زندگی کردن من مردن تدریجی بود . . .
8. There has been a gradual change in climate.
[ترجمه ترگمان]تغییرات تدریجی در آب و هوا وجود داشته است
[ترجمه گوگل]تغییرات تدریجی در آب و هوا رخ داده است
9. Children show gradual mastery of reading in the first years at school.
[ترجمه ترگمان]کودکان در سال های اول مدرسه تسلط تدریجی خود را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]بچه ها تدریس تدریجی خواندن را در سال های اول در مدرسه نشان می دهند
10. There has been a gradual growth in membership.
[ترجمه ترگمان]رشد تدریجی در این عضویت وجود داشته است
[ترجمه گوگل]در عضویت به تدریج رشد کرده است
11. Losing weight is a slow, gradual process.
[ترجمه ترگمان]کاهش وزن یک فرآیند آهسته و تدریجی است
[ترجمه گوگل]از دست دادن وزن یک روند آهسته و تدریجی است
12. The cloth trade went into gradual decline.
[ترجمه ترگمان]تجارت پارچه به تدریج کاهش یافت
[ترجمه گوگل]تجارت پارچه به تدریج کاهش یافت
13. The greatest hope for reform is the gradual spread of information.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین امید برای اصلاحات گسترش تدریجی اطلاعات است
[ترجمه گوگل]بزرگترین امید برای اصلاحات، گسترش اطلاعات تدریجی است
14. There was a gradual downtrend in the price of grain.
[ترجمه ترگمان]یک روند نزولی تدریجی در قیمت گندم وجود داشت
[ترجمه گوگل]در قیمت دانه ها، روند نزولی تدریجی وجود داشت
15. The doctor noticed a gradual improvement in his patient.
[ترجمه ترگمان]پزشک متوجه بهبود تدریجی در بیمارش شد
[ترجمه گوگل]دکتر متوجه بهبود تدریجی بیمار شد
16. The evolution of human life was a gradual, cumulative process.
[ترجمه ترگمان]تکامل زندگی انسان یک فرآیند تدریجی و انباشته بود
[ترجمه گوگل]تکامل زندگی انسان یک روند تدریجی و تجمعی بود
17. His health showed gradual improvement.
[ترجمه ترگمان]سلامتش بتدریج بهبود می یافت
[ترجمه گوگل]سلامت او بهبود تدریجی را نشان داد