کامپیوتر الکترونیکی کامپیوتر الکترونیکی
electronic computer
کامپیوتر الکترونیکی کامپیوتر الکترونیکی
انگلیسی به فارسی
کامپیوتر الکترونیکی
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] کامپیوتر الکترونیکی
جملات نمونه
1. Introduction Over the past few decades, electronic computer technology has made enormous strides.
[ترجمه ترگمان]مقدمه در طول چند دهه گذشته، تکنولوژی کامپیوتر الکترونیک گام های بلندی برداشته است
[ترجمه گوگل]مقدمه طی چند دهه گذشته، تکنولوژی رایانه های الکترونیکی پیشرفت های زیادی کرده است
[ترجمه گوگل]مقدمه طی چند دهه گذشته، تکنولوژی رایانه های الکترونیکی پیشرفت های زیادی کرده است
2. How long is It'since the electronic computer came into use?
[ترجمه ترگمان]چقدر طول می کشد که کامپیوتر الکترونیکی مورد استفاده قرار گیرد؟
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد که کامپیوتر الکترونیکی استفاده می شود؟
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد که کامپیوتر الکترونیکی استفاده می شود؟
3. As a kind of technology term, diction of electronic computer is one of sources of Modern Chinese neology. This article will set forth it from three aspects.
[ترجمه ترگمان]به عنوان نوعی از واژه فن آوری، کاربرد کامپیوتر الکترونیکی یکی از منابع of مدرن چینی است این مقاله از سه جنبه به آن اشاره خواهد کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نوع اصطلاح تکنولوژیک، عبارات کامپیوتری الکترونیکی یکی از منابع نئون مدرن چین است این مقاله آن را از سه جنبه تعیین خواهد کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نوع اصطلاح تکنولوژیک، عبارات کامپیوتری الکترونیکی یکی از منابع نئون مدرن چین است این مقاله آن را از سه جنبه تعیین خواهد کرد
4. The electronic computer is chiefly characterized by accuracy and quick computation.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر الکترونیکی عمدتا با دقت و محاسبه سریع توصیف می شود
[ترجمه گوگل]کامپیوتر الکترونیکی عمدتا با محاسبات دقیق و سریع مشخص می شود
[ترجمه گوگل]کامپیوتر الکترونیکی عمدتا با محاسبات دقیق و سریع مشخص می شود
5. The world's first electronic computer logic element is C.
[ترجمه ترگمان]اولین آلمان منطقی رایانه ای، C است
[ترجمه گوگل]اولین عنصر الگوریتم کامپیوتری الکترونیک در جهان است
[ترجمه گوگل]اولین عنصر الگوریتم کامپیوتری الکترونیک در جهان است
6. We can not only use the electronic computer, and can design the electronic computer.
[ترجمه ترگمان]ما نه تنها می توانیم از کامپیوتر الکترونیکی استفاده کنیم، و می توانیم کامپیوتر الکترونیکی را طراحی کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم از کامپیوتر الکترونیکی استفاده کنیم و می توانیم کامپیوتر الکترونیکی را طراحی کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم از کامپیوتر الکترونیکی استفاده کنیم و می توانیم کامپیوتر الکترونیکی را طراحی کنیم
7. John Atanasoff and Clifford Berry invent the first electronic computer at the University of Iowa.
[ترجمه ترگمان]جان atanasoff و کلیفورد بری اولین کامپیوتر الکترونیکی را در دانشگاه آیوا اختراع کردند
[ترجمه گوگل]جان اتنااسف و کلیفورد بری نخستین کامپیوتر الکترونیکی را در دانشگاه آیووا ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]جان اتنااسف و کلیفورد بری نخستین کامپیوتر الکترونیکی را در دانشگاه آیووا ایجاد می کنند
8. Some of the students can operate the electronic computer.
[ترجمه ترگمان]برخی از دانش آموزان می توانند با کامپیوتر الکترونیکی کار کنند
[ترجمه گوگل]برخی از دانش آموزان می توانند کامپیوتر الکترونیکی را اداره کنند
[ترجمه گوگل]برخی از دانش آموزان می توانند کامپیوتر الکترونیکی را اداره کنند
9. The electronic computer is chiefly characterized by its accurate and rapid computations.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر الکترونیکی عمدتا با محاسبات دقیق و سریع آن مشخص می شود
[ترجمه گوگل]کامپیوتر الکترونیکی عمدتا با محاسبات دقیق و سریع آن مشخص می شود
[ترجمه گوگل]کامپیوتر الکترونیکی عمدتا با محاسبات دقیق و سریع آن مشخص می شود
10. The modern electronic computer has been developed from the simpler calculating machine.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر الکترونیکی مدرن از دستگاه محاسبه ساده تر توسعه داده شده است
[ترجمه گوگل]کامپیوتر الکترونیکی مدرن از ماشین محاسبه ساده تر توسعه یافته است
[ترجمه گوگل]کامپیوتر الکترونیکی مدرن از ماشین محاسبه ساده تر توسعه یافته است
11. Scope: Electronic computer and accessories Electronic computer and accessories.
[ترجمه ترگمان]حوزه: کامپیوتر الکترونیک و لوازم جانبی کامپیوتر و لوازم جانبی
[ترجمه گوگل]محدوده: کامپیوتر الکترونیکی و لوازم جانبی کامپیوتر الکترونیکی و لوازم جانبی
[ترجمه گوگل]محدوده: کامپیوتر الکترونیکی و لوازم جانبی کامپیوتر الکترونیکی و لوازم جانبی
12. In the room where the electronic computer is kept, there must be no dust at all.
[ترجمه ترگمان]در اتاقی که کامپیوتر الکترونیکی نگهداری می شود، هیچ گونه گرد و غبار وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در اتاق که کامپیوتر الکترونیکی نگهداری می شود، هیچ گرد و غباری وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در اتاق که کامپیوتر الکترونیکی نگهداری می شود، هیچ گرد و غباری وجود ندارد
13. The electronic computer has brought about thorough changes in carrying out mathematical computations.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر الکترونیکی تغییرات کامل در انجام محاسبات ریاضی را به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]کامپیوتر الکترونیکی تغییرات کامل را در انجام محاسبات ریاضی به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]کامپیوتر الکترونیکی تغییرات کامل را در انجام محاسبات ریاضی به ارمغان آورده است
14. As the electronic computer control by measurement precision of packaging, precision greatly.
[ترجمه ترگمان]به عنوان کنترل کامپیوتر الکترونیکی با دقت اندازه گیری بسته بندی، دقت بسیار زیاد
[ترجمه گوگل]به عنوان کنترل کامپیوتر الکترونیکی با دقت اندازه گیری بسته بندی، دقت بسیار
[ترجمه گوگل]به عنوان کنترل کامپیوتر الکترونیکی با دقت اندازه گیری بسته بندی، دقت بسیار
15. Automatic electronic computer control system, automatic mode.
[ترجمه ترگمان]سیستم خودکار کنترل کامپیوتر اتوماتیک، حالت خودکار
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل اتوماتیک الکترونیکی کامپیوتر، حالت اتوماتیک
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل اتوماتیک الکترونیکی کامپیوتر، حالت اتوماتیک
کلمات دیگر: