محصور کردن، در جوف قرار دادن، در میان گذاشتن، به پیوست فرستادن، در اغوش گرفتن
enclosing
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] در میان گرفتن، بین آنها ... قرار دارد، محطی
پیشنهاد کاربران
احاطه کننده
محفوض کردن
ضمیمه کردن
احاطه کردن، در میان گرفتن، پوشش دادن
کلمات دیگر: