کلمه جو
صفحه اصلی

epigraph


معنی : کتیبه، نوشته، سرلوحه
معانی دیگر : (نوشتاری که بر ساختمان یا مقبره و غیره نوشته شده) کتیبه، برنگاشت، برنگاره

انگلیسی به فارسی

کتیبه، نوشته، سرلوحه


کلاه قرمزی، کتیبه، سرلوحه، نوشته


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an inscription, esp. when engraved in stone or on a building.
مشابه: motto

(2) تعریف: a pertinent quotation or motto, esp. found at the beginning of a literary work or of a chapter.

- The poet used two lines from Dante as the poem's epigraph.
[ترجمه ترگمان] شاعر از دانته دو خط از دانته به عنوان the شعر استفاده کرد
[ترجمه گوگل] شاعر به عنوان یک داستان کوتاه از شعر Dante استفاده می کند

• inscription (on a stone, building, etc.); saying or quotation at the beginning of a book or chapter which is relevant to the theme of the work

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] اپی گراف

مترادف و متضاد

کتیبه (اسم)
coping, inscription, cornice, epigraph, frieze

نوشته (اسم)
record, deposition, writing, opus, inscription, epigraph, manuscript, writ, scrip, paperwork

سرلوحه (اسم)
headpiece, front page, miniature, epigraph, frontispiece, title page

جملات نمونه

1. The epigraph to the chapter read:'One man's freedom is another man's slavery'.
[ترجمه ترگمان]کتاب خواندن به فصل خوانده می شود: آزادی یک نفر از بردگی یک مرد دیگر است
[ترجمه گوگل]داستان کوتاه در این فصل به شرح زیر است: 'آزادی یک مرد یک بردگی دیگر مرد است'

2. The text, quoted in the epigraph to this chapter, foresees the reestablishment of a renewed and glorious Jerusalem.
[ترجمه ترگمان]متن این فصل به نقل از متن این فصل، بازسازی بیت المقدس با شکوه و با شکوه را پیش بینی می کند
[ترجمه گوگل]متن که در مقدمه این فصل نقل شده است، بازسازی یک اورشلیم تازه و باشکوه را پیش بینی می کند

3. Emerson's words might also serve as an epigraph for the pages that follow.
[ترجمه ترگمان]کلمات امرسون همچنین ممکن است به عنوان an برای صفحات بعدی عمل کند
[ترجمه گوگل]کلمات امرسون ممکن است به عنوان یک epigraph برای صفحاتی که دنبال می کنند

4. This thesis is divided into five parts: epigraph and Part I to Part IV .
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه به پنج بخش تقسیم شده است: epigraph و قسمت اول تا بخش چهارم
[ترجمه گوگل]این پایان نامه به پنج قسمت تقسیم می شود: Epigraph و قسمت اول تا چهارم

5. Every cut of ancient epigraph of this kind is precious.
[ترجمه ترگمان]هر بریدگی باستانی این گونه بسیار گران بها است
[ترجمه گوگل]هر برش از این نوع باستانی از این نوع ارزشمند است

6. Vatican experts claim the tomb's position, underneath the epigraph Paulo Apostolo Mart (Paul the Apostle and Martyr), at the base of the main altar is proof that it belongs to the apostle.
[ترجمه ترگمان]کارشناسان واتیکان ادعا می کنند که جایگاه این مقبره در زیر the epigraph (پایول)و شهید (بولس حواری و شهید)، در پایه محراب اصلی اثبات این است که این مقبره متعلق به حواریون است
[ترجمه گوگل]کارشناسان واتیکان موقعیت مقبره را مطرح می کنند، در زیر کلیسای Paulo Apostolo Mart (پل معصوم و شهید)، در پایه محراب اصلی اثبات آن است که متعلق به رسول است

7. The epigraph is about the topic and the guiding principle of this article.
[ترجمه ترگمان]The درباره موضوع و اصل راهنمای این مقاله است
[ترجمه گوگل]داستان کوتاه درباره موضوع و اصل هدایت این مقاله است

8. The novel's epigraph states "Promise kept", and at the end Patricia says: "You asked my permission to write your story.
[ترجمه ترگمان]The می گوید: \"قول و قول خود را حفظ کرده اید و در پایان پاتریشیا می گوید:\" شما از من اجازه داشتید که داستان تان را بنویسم
[ترجمه گوگل]پریچیا می گوید: 'شما از اجازه من برای نوشتن داستان خود درخواست کردید '

9. Even the epigraph to The Line of Beauty - a passage from Alice's Adventures in Wonderland - suggests a playfulness at odds with his ascetic reputation.
[ترجمه ترگمان]حتی the به خط زیبایی - یک مسیر از ماجراهای الیس در سرزمین عجایب - نشان می دهد که نوعی شیطنت با شهرت ascetic وجود دارد
[ترجمه گوگل]حتی افسانه ای به خط زیبایی - گذر از ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب - نشان می دهد بازیگری در تناقض با شهرت مستعار او

10. Former President Jiang Zemin inscribed an epigraph of "Talents come forth in great number" for ECUST on the thirtieth anniversary ceremony of Petroleum Processing Department in 198
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور سابق \"جیانگ زیمین\"، \"Talents\" را در تعداد زیادی \"برای ECUST در مراسم سیزدهمین سالگرد اداره پردازش نفت در ۱۹۸\" ثبت کرد
[ترجمه گوگل]جیانگ زمین، رئیس جمهور سابق، در سال 1983 در مراسم افتتاحیه سی و سومین دوره افتتاحیه نفت، یک اثر از 'استعدادها به شمار می آید' برای ECUST

11. As aspecial case, the viability of epigraph of a sub - differentiable function is discussed.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال aspecial، امکان پذیر بودن epigraph یک تابع sub مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]به عنوان مورد خاص، حیوانیت اپیگراف یک تابع متفرقه قابل بحث است

12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

13. "Epigraph on Circulation of Oi, " an inscription on a piece of jade of the Warring States Period, shows that people at that time already knew how to nourish Qi and guide its flow in the body.
[ترجمه ترگمان]کتیبه روی یک تکه از یشم سبز نشان می دهد که مردم در آن زمان می دانستند چگونه چی را تغذیه کنند و جریان آن را در بدن هدایت کنند
[ترجمه گوگل]'Epigraph در گردش Oi'، یک کتیبه بر روی یک قطعه از jade دوره ایالات جنگنده، نشان می دهد که مردم در آن زمان می دانستند که چگونه به تغذیه چی و هدایت جریان آن را در بدن است

14. In our chapter example, the epigraph is like a short section containing two blocks: the attribution, and the epigraph .
[ترجمه ترگمان]در مثال فصلی ما، the مانند بخش کوتاهی است که شامل دو بلوک می باشد: اسناد، و the
[ترجمه گوگل]در فصل ما به عنوان مثال، epigraph مانند یک بخش کوتاه شامل دو بلوک: attribution و epigraph است

15. The epigraph, quotes from Michel Foucault and V. S. Naipaul about memory and consciousness, suggests how the novel should be read.
[ترجمه ترگمان]The، نقل قول از میشل فوکو و V اس Naipaul در مورد حافظه و آگاهی نشان می دهد که این رمان چگونه باید خوانده شود
[ترجمه گوگل]ملودی، نقل قول از میشل فوکو و V S Niapaul در مورد حافظه و آگاهی، نشان می دهد که چگونه رمان را باید خواند


کلمات دیگر: