کلمه جو
صفحه اصلی

elementary particle


(فیزیک - هر یک از اجزای غیرقابل تجزیه ی اتم) پاریزه ی آغازین، جز اتم

انگلیسی به فارسی

(فیزیک - هریک از اجزای تجزیه‌‌ناپذیر اتم) پاریزه‌ی آغازین، جز اتم


ذرات ابتدایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one of various subatomic particles, such as electrons, neutrinos, or quarks, from which all matter is made.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] ذره ی بنیادی

جملات نمونه

1. A proton is an elementary particle of matter.
[ترجمه ترگمان]پروتون یک ذره بنیادی ماده است
[ترجمه گوگل]پروتون یک ذره اولیه ماده است

2. According to quantum theory, elementary particles do not really exist until an intelligent observer measures them.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نظریه کوانتومی، ذرات ابتدایی تا زمانی که یک ناظر هوشمند آن ها را اندازه گیری می کند وجود ندارد
[ترجمه گوگل]با توجه به نظریه کوانتوم، ذرات ابتدایی واقعا وجود ندارد تا یک ناظر هوشمند آنها را اندازه گیری کند

3. So the question is: What are the truly elementary particles, the basic building blocks from which everything is made?
[ترجمه ترگمان]پس سوال این است: ذرات واقعا ابتدایی، بلوک های سازنده اولیه که همه چیز ساخته شده است؟
[ترجمه گوگل]بنابراین سوال این است: ذرات واقعا ابتدایی، بلوک های اصلی ساختمان که همه چیز ساخته شده است چیست؟

4. The elementary particles known as protons, which live at the heart of every atom, will begin to decay.
[ترجمه ترگمان]ذرات بنیادی که به عنوان پروتون شناخته می شوند، که در قلب هر اتم زندگی می کنند، شروع به واپاشی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]ذرات ابتدایی به نام پروتون، که در قلب هر اتم زندگی می کنند، شروع به تجزیه می کنند

5. What we think of as elementary particles are really these little loops vibrating in different ways.
[ترجمه ترگمان]چیزی که ما به عنوان ذرات بنیادی در نظر می گیریم این حلقه های کوچک هستند که به روش های مختلف به ارتعاش در می آیند
[ترجمه گوگل]آنچه که ما به عنوان ذرات ابتدایی فکر می کنیم، واقعا این حلقه های کوچکی است که به روش های مختلف ارتعاش می یابند

6. Neutron is an elementary particle that exists inside the atomic nucleus.
[ترجمه ترگمان]نوترون یک ذره بنیادی است که درون هسته اتمی وجود دارد
[ترجمه گوگل]نوترون یک ذره ابتدایی است که در هسته اتمی وجود دارد

7. At present, the standard model of elementary particle physics theory in almost all he has.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، مدل استاندارد فیزیک ذرات بنیادی تقریبا تمام شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، مدل استاندارد تئوری فیزیک ذرات اولیه در تقریبا همه او دارد

8. Elementary particle masses are thought to come about from the interaction with the Higgs field.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که توده های ذره اولیه از تعامل با میدان هیگز به دست می آیند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد توده های ذره ای اولیه از تعامل با حوزه های هیگز است

9. Movement of elementary particle.
[ترجمه ترگمان]حرکت ذره ابتدایی
[ترجمه گوگل]حرکت ذرات ابتدایی

10. Quantum mechanics depicts space as a seething foam of uncertainty, with unimaginably short-lived elementary particles appearing and disappear ing.
[ترجمه ترگمان]مکانیک کوانتومی فضا را به عنوان یک موج خروشان از عدم قطعیت به تصویر می کشد که به طور غیرقابل تصوری ذرات بنیادی کوچک زنده ظاهر می شوند و ناپدید می شوند
[ترجمه گوگل]مکانیک کوانتومی فضای را به عنوان یک فوم پرتاپ عدم اطمینان نشان می دهد، با ذرات ابتدایی غیرقابل تصور کوتاه مدت ظاهر می شود و ناپدید می شود

11. How powerful this explosion would be would depend on how many different species of elementary particles there are.
[ترجمه ترگمان]این انفجار چقدر قدرتمند خواهد بود بستگی به این دارد که چند نوع متفاوت از ذرات بنیادی وجود داشته باشند
[ترجمه گوگل]این انفجار چگونه قدرتمند خواهد بود بستگی دارد که چگونه بسیاری از گونه های مختلف ذرات ابتدایی وجود دارد

12. It was expected that a similar equation would govern the proton, the only other supposedly elementary particle known at that time.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رفت که یک معادله مشابه، پروتون، و تنها دیگر ذرات بنیادی که در آن زمان شناخته شده، را کنترل کند
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شد که یک معادله مشابه پروتون، تنها ذره ذره ای که در آن زمان شناخته شده بود، کنترل می شد

13. However, I think that this ought to include a revision of the names of all the elementary particles.
[ترجمه ترگمان]با این حال، من فکر می کنم که این باید شامل بازبینی نام همه ذرات ابتدایی باشد
[ترجمه گوگل]با این حال، من فکر می کنم که این باید تجدید نام از تمام ذرات ابتدایی را شامل شود

14. At any one moment, there is a definite and finite set of possible futures for elementary particles.
[ترجمه ترگمان]در هر لحظه، یک مجموعه محدود و محدود از آینده ممکن برای ذرات بنیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در هر لحظه یک مجموعه مشخص و محدود از آینده ممکن برای ذرات ابتدایی وجود دارد

پیشنهاد کاربران

elementary particle ( شیمی )
واژه مصوب: ذرۀ بنیادی
تعریف: ذره‏ای که براساس دانش امروز بخش‏ناپذیر و بدون ساختار است و درنتیجه، یکی از اجزای اصلی سازنده مادۀ است


کلمات دیگر: