کلمه جو
صفحه اصلی

red shift


(نجوم - فیزیک) سرخ سویی (در اثر doppler effect)

انگلیسی به فارسی

(نجوم - فیزیک) سرخ سویی (در اثر Doppler effect)


تغییر شکل قرمز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the tendency of light waves from distant luminous bodies such as galaxies to decrease in frequency with movement away from the observer. (See Doppler effect.)

• shift toward the longer wavelengths in the spectral lines emitted by a heavenly body (caused when an object is moving away from an observation point)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] جابجایی به سوی قرمز

مترادف و متضاد

shift in galaxy spectra


Synonyms: Doppler effect, violet shift


جملات نمونه

1. Quasars have red shifts ranging up to making them the most distant distinct sources so far detected.
[ترجمه ترگمان]Quasars دارای shifts های قرمز هستند تا آن ها را به دورترین منابع متمایز تبدیل کنند که تا کنون تشخیص داده نشده اند
[ترجمه گوگل]کوازارها دارای تغییرات قرمز هستند تا بتوانند منابع متمایزی را که تا کنون شناسایی شده اند، در اختیار آنها قرار دهند

2. The quasar pair UM673A and UM673B both have red shifts of 7and are separated by arcsec.
[ترجمه ترگمان]جفت quasar و UM۶۷۳B هر دو دارای شیفت قرمز ۷ هستند و توسط arcsec از هم جدا شده اند
[ترجمه گوگل]جفت کوازار UM673A و UM673B هر دو دارای تغییرات قرمز 7 هستند و توسط arcsec جدا شده اند

3. This had been produced by measuring the red shift of the light from the galaxies.
[ترجمه ترگمان]این با اندازه گیری انتقال قرمز نور از کهکشان ها تولید شده بود
[ترجمه گوگل]این توسط اندازه گیری تغییر رنگ نور از کهکشان ها تولید شده است

4. In the present epoch the systematic red shift of galactic spectra indicates that the Universe is expanding.
[ترجمه ترگمان]در عصر حاضر، تغییر سیستماتیک قرمز طیف کهکشانی نشان می دهد که جهان در حال گسترش است
[ترجمه گوگل]در این دوره، تغییر منظم منظم طیف های کهکشانی نشان می دهد که جهان در حال گسترش است

5. A red shift in visible radiation has the same cause.
[ترجمه ترگمان]یک تغییر قرمز در تابش مریی به همین دلیل است
[ترجمه گوگل]یک تغییر قرمز در پرتوی قابل رویت علت مشابهی دارد

6. Introducing the electron - donor substituents resulted in red shift in the PL emitting wavelength in some degree.
[ترجمه ترگمان]معرفی جانشین الکترون دهنده به تغییر قرمز در انتشار مجدد طول موج منجر شد
[ترجمه گوگل]معرفی جایگزین های الکترونی - اهدا کننده موجب تغییر رنگ قرمز در طول موج اشعه ماوراء بنفش شد

7. The red shift of fluorescence was found with the increase in pH value.
[ترجمه ترگمان]انتقال قرمز فلورسانس با افزایش مقدار PH پیدا شد
[ترجمه گوگل]تغییر رنگ قرمز در فلورسانس با افزایش مقدار pH مشاهده شد

8. The remote observer measures time intervals to be dilated and light to be red shifted.
[ترجمه ترگمان]ناظر از راه دور فواصل زمانی را اندازه گیری می کند تا گشاد شده و نور منتقل شود
[ترجمه گوگل]ناظر از راه دور، فواصل زمانی را که باید انعکاس داده شود، اندازه گیری می کند و نور به رنگ قرمز تغییر می کند

9. The existence of cyclodextrin can cause hypochromic effect and a little red shift in the UV spectra of Oleanolic Acid and Ursolic Acid.
[ترجمه ترگمان]وجود of می تواند منجر به اثر hypochromic شود و یک تغییر کوچک قرمز در طیف های uv روی اسید Oleanolic و اسید Ursolic وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]وجود سیکلوکودکسترون می تواند اثر هیپوکرومی و تغییر رنگ قرمز در طیف UV Oleanolic Acid و اسید اور اسلیلی را ایجاد کند

10. Because of nitro group, the fluorescence intensity of other pyrazolines has decreased, the UV, fluorescence spectra also have red shift.
[ترجمه ترگمان]به دلیل گروه نیترو، شدت فلورسنس دیگر کاهش یافته است، طیف های UV و فلوروسانس یک تغییر قرمز دارند
[ترجمه گوگل]از آنجا که گروه نیترو، شدت فلورسانس دیگر پریآزولین ها کاهش یافته است، طیف های فلورسانس اشعه ماوراء بنفش نیز تغییر شکل قرمز دارند

11. We show that the luminescence has mainly two emission peaks:one peak corresponds to the red shift relative to the central transition frequency and the other to the blue shift.
[ترجمه ترگمان]ما نشان می دهیم که the عمدتا دو قله انتشار دارد: یک پیک مربوط به انتقال قرمز نسبت به فرکانس انتقال مرکزی و دیگری برای تغییر آبی است
[ترجمه گوگل]ما نشان می دهیم که لومینسانس عمدتا دارای دو قوس انتشار است که یک پیک مربوط به تغییر قرمز نسبت به فرکانس انتقال مرکزی و دیگری به تغییر آبی است

12. The adsorption of 4 - aminothiolphenol, on the other hand, caused a red shift of the SPR band.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، جذب ۴ بر aminothiolphenol باعث تغییر رنگ نوار SPR شد
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر جذب 4 - آمینوتیولفنول موجب تغییر رنگ قرمز SPR شد

13. The results showed that increased ammonia concentration caused the maximum wavelength red shift anddecreased the absorbance.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که افزایش غلظت آمونیاک باعث ایجاد حداکثر انتقال قرمز طول موج در جذب می شود
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که افزایش غلظت آمونیاکس موجب افزایش حداکثر طول موج قرمز شده و جذب را کاهش داده است

14. Comparing with general bulk - oxide powders, nano - powders of oxide - materials exhibit blue and red shift optical absorption spectra.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با پودرهای مورد استفاده عمومی، پودر نانو پودرهای اکسید، طیف جذبی زرد و قرمز را به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]در مقایسه با پودرهای اکسید کل، پودرهای نانو پودر اکسید، طیف جذبی اپتیکی آبی و قرمز را نشان می دهند

15. Perhaps part of the redshift in quasars and unusual galaxies is not, after all, due to the expanding Universe.
[ترجمه ترگمان]شاید بخشی از انتقال به مادون قرمز در اختروش ها و کهکشان های غیر معمول، به خاطر جهان رو به گسترش نیست
[ترجمه گوگل]شاید بخشی از تغییرات قرمز در کوازارها و کهکشان های غیر معمول، به دلیل گسترش جهان است

16. Light from distant places is not only red-shifted by the expansion of the universe, it is also old.
[ترجمه ترگمان]نور از مکان های دور نه تنها با انبساط عالم محدود می شود، بلکه قدیمی هم هست
[ترجمه گوگل]نور از مکان های دور نه تنها به وسیله گسترش جهان به سمت قرمز حرکت می کند، بلکه قدیمی نیز است

17. But the Imperial survey had located colonies on Cerberus and on the Manchu worlds, all of whose systems were identifiably red-shifted.
[ترجمه ترگمان]اما نقشه برداری امپراطوری، مستعمرات را در دنیای Cerberus و در جهان Manchu قرار داده بود، که همه سیستم ها به رنگ قرمز متمایل به قرمز بودند
[ترجمه گوگل]اما نظرسنجی امپریال، مستعمراتی را بر روی سربروس و در جهان مانچو پیدا کرد که تمام سیستم هایش به طور مشخص تغییر رنگ داده بودند

18. It was quite a surprise, therefore, to find that most galaxies appeared red-shifted: nearly all were moving away from us!
[ترجمه ترگمان]پس معلوم شد که بیشتر کهکشان ها به رنگ قرمز درآمده بودند: تقریبا همه از ما دور شده بودند!
[ترجمه گوگل]بنابراین کاملا شگفت انگیز بود، به این ترتیب، پیدا کرد که بیشتر کهکشانها به نظر میرسد که قرمز شدهاند، تقریبا همه آنها از ما دور شدند!

19. Worries related to the brightness of redshift supernovae and the effects of gravitational lensing are explained.
[ترجمه ترگمان]Worries مربوط به درخشش نور خورشید و اثرات پدیده لنزهای جاذبه ای نیز توضیح داده می شود
[ترجمه گوگل]نگرانی های مربوط به روشنایی ابرنواخترهای قرمز و اثرات لنزهای گرانشی توضیح داده شده است

20. The redshift is then said to be caused by the expanding space, stretching thr wavelength of light as it passes through it.
[ترجمه ترگمان]سپس به مادون قرمز تبدیل می شود که در اثر انبساط فضا ایجاد می شود و طول موج نور در آن عبور می کند و از آن عبور می کند
[ترجمه گوگل]پس از آن گفته می شود که تغییر شکل قرمز به دلیل فضای در حال افزایش است و طول موج نور را از طریق عبور از آن گسترش می دهد

21. The redshift in the observed fluorescence spectra caused by the fluorescence reabsorption is calculated considering the reflection on the boundary and material size.
[ترجمه ترگمان]انتقال به مادون قرمز در طیف های فلورسنس مشاهده شده ایجاد شده توسط فلورسانس reabsorption، با در نظر گرفتن بازتاب روی مرز و اندازه مواد محاسبه می شود
[ترجمه گوگل]تغییر قرمز در طیف های فلورسنت مشاهده شده ناشی از جذب دوباره فلورسانس با توجه به بازتاب در مرز و اندازه مواد محاسبه می شود

22. Hubble's famous redshift diagram is presented as the basis for Hubble's Constant and Big Bang cosmology.
[ترجمه ترگمان]نمودار famous مشهور هابل به عنوان پایه ای برای کیهان شناسی هابل و کیهان شناسی بیگ بنگ ارائه شده است
[ترجمه گوگل]نمودار تغییر شکل قرمز مشهور هابل به عنوان پایه ای برای کیهان شناسی حباب ثابت و بیگ بنگ ارائه شده است

23. This paper presents a novel method for redshift determination of quasars.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک روش جدید برای انتقال سرخ اختروش ها ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله یک روش جدید برای تعریف قرمز انتقال کوازارها ارائه می دهد

24. The Doppler redshift and the cosmological redshift are governed by two distinct formulas.
[ترجمه ترگمان]انتقال به مادون قرمز و the کیهانی توسط دو فرمول متمایز کنترل می شوند
[ترجمه گوگل]انتقال قرمز داپلر و تغییر رنگ قرمز کیهان شناسی توسط دو فرمول متمایز اداره می شود

25. The cosmological redshift is not a normal Doppler shift.
[ترجمه ترگمان]انتقال redshift کیهانی یک تغییر Doppler طبیعی نیست
[ترجمه گوگل]انتقال قرمز کیهان شناسی یک تغییر داپلر طبیعی نیست

26. Figure 2 shows the time variation of the flux densities and velocities at peak intensities for the strongest four redshifted components at.
[ترجمه ترگمان]شکل ۲ تغییر زمان چگالی های شار و سرعت در اوج تراکمات برای قوی ترین اجزای redshifted را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شکل 2 تغییرات زمانی چگالی شار و سرعت در شدت های پیک را برای قوی ترین چهار اجزای قرمز نشان می دهد

27. Could GPS ever be used to measure effects besides the gravitational redshift and Doppler effect?
[ترجمه ترگمان]آیا می توان از GPS برای اندازه گیری اثرات غیر از انتقال جاذبه جاذبه و اثر داپلر استفاده کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا GPS می تواند برای اندازه گیری اثرات علاوه بر انتقال قرمز گرانشی و اثر داپلر مورد استفاده قرار گیرد؟

28. In this particular case, Levan and his team found a redshift of blowing away the previous record, a gamma-ray burst that measured in at
[ترجمه ترگمان]در این مورد خاص، Levan و تیم او به سرخ کردن رکورد قبلی دست یافتند، یک انفجار اشعه گاما که در آن اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]در این مورد خاص، Levan و تیم او یک تغییر قرمز از ضرب کردن رکورد قبلی، یک انفجار گاما که در اندازه گیری در

پیشنهاد کاربران

[ستاره شناسی]

سرخ گرایی ، جابجایی سرخ ، جابجایی به سرخ


کلمات دیگر: