1. powder and rouge are cosmetics
پودر و سرخاب از لوازم آرایشی هستند.
2. powder soap
گرد صابون
3. a powder horn
پودردان شاخی
4. baby powder helps to avoid chafing
پودر بچه جلوی پوست رفتگی را می گیرد.
5. charcoal powder
خاکه زغال
6. curry powder
گرد کاری
7. soap powder
پودر صابون
8. this powder acts as a base for the rest of your make-up
این پودر،کار زیرسازی برای بقیه ی آرایش شما را انجام می دهد.
9. dissolve this powder in water and drink it
این گرد را در آب حل کنید و بخورید.
10. she put powder on her face
او پودر به صورت خود مالید.
11. keep one's powder dry
(خودمانی) مهیای عمل بودن،آماده ی پیکار بودن
12. take a powder
(خودمانی) فرار کردن،گریختن،به چاک زدن
13. even one sniff of this powder can kill a man
حتی یک بار استنشاق این گرد می تواند انسان را بکشد.
14. dust your cheeks gently with this powder
این پودر را ملایم به گونه هایت بزن.
15. Sift the flour and baking powder into a mixing bowl.
[ترجمه ترگمان]آرد و پودر را در یک کاسه بریزید
[ترجمه گوگل]آرد و پودر پخت را به یک کاسه مخلوط تبدیل کنید
16. We have changed the formula of the washing powder.
[ترجمه ترگمان]ما فرمول پودر لباس شویی را تغییر داده ایم
[ترجمه گوگل]ما فرمول پودر شستشو را تغییر دادیم
17. A packet of white powder was found and police scientists are analysing it.
[ترجمه ترگمان]یک بسته پودر سفید پیدا شده است و دانشمندان پلیس در حال تحلیل آن هستند
[ترجمه گوگل]پودر پودر سفید یافت شد و دانشمندان پلیس آن را تجزیه و تحلیل کردند
18. The seeds are ground into a fine powder before use.
[ترجمه ترگمان]دانه ها قبل از استفاده، به پودر خوبی تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]دانه ها قبل از استفاده، به یک پودر خوب تبدیل می شوند
19. Grind the sugar into a powder .
[ترجمه ترگمان]به صورت پودر تبدیل میشه به پودر
[ترجمه گوگل]قند را به یک پودر تبدیل کنید
20. The machine pounds the stones into powder.
[ترجمه ترگمان]ماشین ها سنگ را به پودر تبدیل می کنند
[ترجمه گوگل]این دستگاه سنگ را به پودر تبدیل می کند