کلمه جو
صفحه اصلی

primer


معنی : کتاب الفباء، فشنگ، چاشنی، بتونه، مبادی اولیه
معانی دیگر : (کلاس اول) کتاب الفبا، کتاب قرائت، کتاب نوآموز، (اسلحه و بمب و غیره) چاشنی، وابسته بدوران بشر اولیه، باستانی، ابتدایی

انگلیسی به فارسی

کتاب الفبا ، مبادی اولیه، بتونه، چاشنی، وابسته بدوران بشر اولیه، باستانی، ابتدایی


آغازگر، بتونه، چاشنی، مبادی اولیه، فشنگ، کتاب الفباء


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a book that teaches basic principles, esp. a children's textbook that teaches reading.
اسم ( noun )
(1) تعریف: one that primes.

(2) تعریف: a paint, oil, or other substance used to prepare a surface for painting.

(3) تعریف: a cap or other small vessel filled with an explosive and used to ignite the powder of a gun or mine.

• study book for teaching fundamental concepts and skill; cap or other object used to detonate explosives
primer is a type of paint that is put onto wood in order to prepare it for the main layer of paint.
a primer is a book containing basic facts about a subject, which is used by someone who is beginning to study that subject.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] آستر
[عمران و معماری] آستری - پوشش اولیه
[زمین شناسی] پرایمر،چاشنی،فشنگ فعال - پرایمرچاشنی تقویت شده است یانوعی ماده منفجره قوی است که مسلح به چاشنی می باشدوبجای چاشنی درچال کارگذاشتهمی شود وپس ازاعمال تحریک ،چاشنی منفجرشده وموجب انفجارپرایمر می شود .انفجارپرایمر موجب انفجارخرج چال می گردد.
[نساجی] آستر
[پلیمر] اولیه، پرایمر، اَستر

مترادف و متضاد

کتاب الفباء (اسم)
abecedarium, primer

فشنگ (اسم)
primer, cartridge, ball cartridge

چاشنی (اسم)
primer, relish, flavor, embellishment, dressing, sauce, condiment, stuffing, seasoning, detonator, flavoring, garniture, salmagundi

بتونه (اسم)
primer, putty, filler, gesso

مبادی اولیه (اسم)
primer

جملات نمونه

1. I borrowed a primer of science from the library.
[ترجمه نادر مدني] من کتاب الفبای علم را از کتابخانه قرض گرفتم
[ترجمه باقر یلوه] من کتاب علوم پایه ای را از کتابخانه امانت گرفتم
[ترجمه ترگمان]یک کتاب علمی از کتابخانه قرض گرفتم
[ترجمه گوگل]من از کتابخانه علم را قرض گرفتم

2. The President doesn't need a primer on national security.
[ترجمه نادر مدني] رئیس جمهورنیازی به کتاب الفبای امنیت علمی ندارد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور نیازی به یک پرایمر در امنیت ملی ندارد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور نیازی به پیشگیری از امنیت ملی ندارد

3. It's best to use a coat of primer before the top coat.
[ترجمه ترگمان]بهتر است قبل از پوشش فوقانی از یک کت استفاده کنید
[ترجمه گوگل]بهترین استفاده از یک کت از آغازگر قبل از کت

4. For the primer I use gesso which I make myself form rabbit size and whiting.
[ترجمه ترگمان]برای پرایمر، من از gesso استفاده می کنم که خودم را به شکل خرگوش و سفید شدن شکل می دهم
[ترجمه گوگل]برای آغازگر من از gesso استفاده میکنم که خودم را به اندازه اندازه خرگوش و سفیدپوستان میگذارم

5. Grounds include traditional white lead primer, alkyd primer, acrylic primer, oil emulsion grounds and gesso.
[ترجمه ترگمان]زمینه ها شامل مواد اولیه سفید سربی، پرایمر alkyd، پرایمر acrylic، زمین های امولسیون نفت و gesso هستند
[ترجمه گوگل]مواد اولیه شامل پودر سرب سفید سنتی، آغازگر آلکیدی، پرایمر اکریلیک، امولسیون های امولسیونی روغن و گوسو می باشد

6. RNAs were precipitated and analyzed by primer extension as indicated below.
[ترجمه ترگمان]RNA های، با بسط پرایمر در پایین، رسوب و آنالیز شدند
[ترجمه گوگل]RNA ها رسوب و تجزیه و تحلیل شده با استفاده از پرایمر به شرح زیر است

7. But don't use it as a primer.
[ترجمه ترگمان]اما از آن به عنوان یک پرایمر استفاده نکنید
[ترجمه گوگل]اما از آن به عنوان آغازگر استفاده نکنید

8. A primer is used to teach a non-reading native speaker of a language to read his own language.
[ترجمه ترگمان]از یک پرایمر برای آموزش یک گوینده بومی خواندن زبان برای خواندن زبان خودش استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک پرایمر برای آموزش زبان مادری غیر خواندن از یک زبان برای خواندن زبان خود استفاده می شود

9. I then applied three thin coats of oil primer for my ground.
[ترجمه ترگمان]سپس سه تن از primer روغن را برای my به کار بردم
[ترجمه گوگل]پس از آن من سه کتهای نازک از روغن اولیه را برای زمین خودم استفاده کردم

10. As such it is a perfect primer for those only discovering her ebullient vocal mastery.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این کتاب یک پرایمر عالی برای کسانی است که تنها تسلط بر پرشور و پرشور او را کشف می کنند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، آن را یک پرایمر کامل برای کسانی که تنها کشف تسلط آواز خواندن خود را

11. Clinique, though, say their new Electric Shave Primer is just the job.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Clinique می گویند که Shave new برقی جدید آن ها فقط شغل است
[ترجمه گوگل]Clinique، با این حال، می گویند جدید خود را شروع الکتریکی اصلاح فقط کار است

12. The book is a primer on these subjects.
[ترجمه ترگمان]این کتاب، یک کتاب ابتدایی برای این موضوعات است
[ترجمه گوگل]این کتاب مقدمه ای بر این موضوعات است

13. Paint the bare wood with a primer.
[ترجمه ترگمان]چوب های لخت را با یک سری سبک نقاشی کن
[ترجمه گوگل]چوب لخت را با یک آغازگر رنگ کنید

14. To prevent this, use a recommended primer before the radiator paint is applied.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از این کار، قبل از اعمال رنگ رادیاتور، از یک پرایمر انتخابی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از این، قبل از استفاده از رنگ رادیاتور از یک آغازگر توصیه شده استفاده کنید

پیشنهاد کاربران

اولین لایه رنگ . ضدزنگ

کتاب های آموزش مقدماتی خواندن

پیش رنگ

لایه نازک قیری ( جهت حفاظت از زنگ لوله های فولادی )

راهنمای آموزش

آغازگر

یک زنجیره ی کوتاه تک رشته ای از جنس RNA است که نقطه ای برای آغاز همانندسازی DNA است.

کتاب پایه

زیر رنگ ، زیرلایه ، زیرساز ، زیر پوشش


کلمات دیگر: