1. I agree with him about the irreversibility of the peace process.
[ترجمه ترگمان]من با او در مورد برگشت ناپذیری فرآیند صلح موافقم
[ترجمه گوگل]من با او در مورد برگشت پذیری روند صلح موافق هستم
2. The criterion of irreversibility is also not decisive for the interpretation of demarcation of developmental homeostasis.
[ترجمه ترگمان]معیار برگشت ناپذیری برای تفسیر تعیین حدود homeostasis رشد تعیین کننده نمی باشد
[ترجمه گوگل]معیار برگشت ناپذیری نیز برای تفسیر تمایز هومیوستیس رشدی تعیین کننده نیست
3. The complex surroundings of polymer result in irreversibility of allochroic hybrid materials, can be use as permanent memory materials.
[ترجمه ترگمان]محیط پیچیده حاصل از پلیمر در برگشت ناپذیری مواد هیبرید allochroic می تواند به عنوان مواد حافظه دائمی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]محدوده مجتمع پلیمری منجر به برگشت پذیری مواد هیبرید آلوچهار می شود و می تواند به عنوان مواد حافظه دائمی استفاده شود
4. By utilizing the irreversibility of the rotation of the ratchet, the cargo can be tied up.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از برگشت ناپذیری تغییر شکل، کالا می تواند بسته شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از برگشت ناپذیر چرخش چرخ دنده، محموله را می توان به هم متصل کرد
5. Because of its unnerving irreversibility, entropy has been called the arrow of time.
[ترجمه ترگمان]به خاطر برگشت ناپذیری آن زمان، آنتروپی نام زمان نامیده شده است
[ترجمه گوگل]به دلیل عدم برگشت ناپذیر بودن آن، آنتروپی به عنوان فلش زمان نامگذاری شده است
6. The irreversibility is the essential characteristic of porous media seepage problems.
[ترجمه ترگمان]برگشت ناپذیری ویژگی اصلی مشکلات نفوذ در محیط متخلخل است
[ترجمه گوگل]عدم برگشت ناپذیر بودن ویژگی های اساسی مشکلات متقابل رسانه های متخلخل است
7. Thermal efficiency; Optimization; Combined cycle; Carnot heat engine; Irreversibility.
[ترجمه ترگمان]بهره وری حرارتی؛ بهینه سازی، سیکل ترکیبی؛ موتور گرمایی کارنو؛ irreversibility
[ترجمه گوگل]بازده حرارتی؛ بهینه سازی؛ چرخه ترکیبی موتور گرمایش کارنوت؛ برگشت ناپذیری
8. According to the irreversibility of biotin labeling, a quick method was designed for the purification of biotin labeling small molecule by magnetic separation.
[ترجمه ترگمان]با توجه به برگشت ناپذیری of biotin یک روش سریع برای خالص سازی biotin برچسب کوچک با جدایش مغناطیسی طراحی شد
[ترجمه گوگل]با توجه به برگشت ناپذیر بودن برچسب زدن بیوتین، یک روش سریع برای تمیز کردن مولکول های کوچک با استفاده از جداسازی مغناطیسی از بیوتین طراحی شده است
9. Irreversibility in the model.
[ترجمه ترگمان]irreversibility در مدل
[ترجمه گوگل]برگشت ناپذیری در مدل
10. Whatever we do, argues Moltmann, damage has been caused because of the irreversibility of the development of humanity.
[ترجمه ترگمان]Moltmann می گوید: هر کاری که ما انجام دهیم، خسارات ناشی از برگشت ناپذیری رشد بشریت است
[ترجمه گوگل]مولتمان مدعی است که هر کاری که انجام می دهیم، آسیب ناشی از بی ثباتی توسعه بشریت است
11. There must have been a time billions of years ago when life crossed the threshold of irreversibility.
[ترجمه ترگمان]حتما میلیاردها سال پیش بود که زندگی از آستانه در گذشت
[ترجمه گوگل]باید زمان میلیاردها سال پیش زمانی بود که زندگی از آستانه برگشت ناپذیری عبور کرد
12. In the various elements of process stability, the inextricably elements related with loss of rights system are ordering, irreversibility, time-bound and finality of procedure.
[ترجمه ترگمان]در عناصر مختلف پایداری فرآیند، عناصر inextricably مربوط به از دست دادن نظام حقوقی، ordering، برگشت ناپذیری، محدودیت زمان و قطعیت فرآیند است
[ترجمه گوگل]در عناصر مختلف ثبات فرآیند، عناصر جدایی ناپذیر در ارتباط با از دست دادن سیستم حقوق، نظم، برگشت پذیری، محدودیت زمانی و نهایی روش است
13. Boltzmann's microscopic formula for entropy is introduced and used to explain irreversibility.
[ترجمه ترگمان]فرمول میکروسکوپی بولتزمن برای آنتروپی معرفی و برای توضیح برگشت ناپذیری مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فرمول میکروسکوپی Boltzmann برای آنتروپی معرفی شده است و برای توضیح عدم برگشت پذیر استفاده می شود
14. There was a stronger effect of carbonization treating temperature on charge-discharge capacity irreversibility of resin carbon derived from furfuralcohol resin.
[ترجمه ترگمان]تاثیر قوی تری نسبت به دما بر روی ظرفیت تخلیه بار و برگشت ناپذیری کربن رزین تولید شده از رزین furfuralcohol وجود داشت
[ترجمه گوگل]تأثیر قویتری در بهبود دمای کربنیزاسیون در بازدارندگی ظرفیت بار تخلیه کربن رزین حاصل از رزین فلوفورلول وجود دارد