luminescent

1. Stroke the Luminescent Mousse quickly through your hair and comb through, making sure that it is well distributed at the roots.

[ترجمه الهام] مووس درخشان را به بر روی موهای خود بکشیدو شانه کنید، ومطمئن شوید که مووس در ریشه ها به خوبی پخش شده است.

[ترجمه ترگمان]به سرعت از میان موهای خود عبور کنید و شانه را شانه بزنید و اطمینان حاصل کنید که به خوبی در ریشه ها توزیع شده است
[ترجمه گوگل]سکته مغزی را به سرعت از طریق موهای خود بشویید و از آن عبور کنید تا مطمئن شوید که در ریشه ها به خوبی پخش می شود

2. The cocaine looked like talcum powder, luminescent in the darkness.

[ترجمه الهام] کوکائین مانند پودر تالک در تاریکی درخشان است.

[ترجمه ترگمان]کوکائین شبیه پودر طلق و درخشان در تاریکی بود
[ترجمه گوگل]کوکائین شبیه پودر تالک بود که در تاریکی لومیناست

3. Underneath the tree canopy of luminescent green there are flowers everywhere.

[ترجمه الهام] در زیر سایبانی از سبز درخشان درخت، همه جا گلها وجود دارد.

[ترجمه ترگمان]در زیر سایبان درختان، گیاهان در همه جا گل هستند
[ترجمه گوگل]در زیر سایبان درخت سبز مایل به گل، در همه جا گل ها وجود دارد

4. Now they shine with luminescent brilliance.

[ترجمه الهام] آنها با درخشش نورانی می درخشند.

[ترجمه ترگمان]اکنون با آخرین درخشندگی درخشان می درخشند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها با درخشش نورانی درخشش دارند

5. A luminescent device with the composite electrode has high brightness performance.

[ترجمه ترگمان]یک وسیله نورانی با الکترود کامپوزیتی دارای عملکرد روشنایی بالا است
[ترجمه گوگل]یک دستگاه فلورسنت با الکترود کامپوزیت دارای عملکرد روشنایی بالا است

6. A hydromedusa spreads its luminescent tentacles in the Weddell Sea near Antarctica.

[ترجمه ترگمان]A tentacles را در دریای Weddell نزدیک قطب جنوب گسترش می دهد
[ترجمه گوگل]هیدرومردوسا شاخکهای لومنسنتس خود را در دریای Weddell در نزدیکی قطب جنوب پخش می کند

7. In this paper, the temperature characteristic of super luminescent diode ( SLD ) used in a fiber optic gyroscope system is introduced.

[ترجمه ترگمان]در این مقاله، مشخصه دمایی یک دیود نوری فوق العاده (SLD)که در یک ژیروسکوپ نوری فیبر نوری مورد استفاده قرار می گیرد، معرفی می شود
[ترجمه گوگل]در این مقاله، مشخصه دمای دیود سوپر لومینسنت (SLD) که در سیستم ژیروسکوپ فیبر نوری استفاده می شود معرفی شده است

8. The transparent luminescent thin films doped with the terbium complex were obtained by sol gel method.

[ترجمه ترگمان]لایه های نازک با نور نازک با کمپلکس terbium با استفاده از روش sol sol بدست آمدند
[ترجمه گوگل]فیلمهای نازک شفاف لومینسانس که با ترکیبات تربیم که با استفاده از روش حل سلول ساخته شده بودند، به دست آمد

9. Among the large number of luminescent materials, rare-earth vanadate host luminescent materials are well known for their good chemical and thermal stability.

[ترجمه ترگمان]در میان تعداد زیادی از مواد مرتبط با نور، عناصر نادر خاکی و درخشان با دقت به خاطر پایداری شیمیایی و حرارتی خوب خود مشهور هستند
[ترجمه گوگل]در میان تعداد زیادی از مواد فلورسنت، مواد لومینسیستی میزبان نادر خاکی واناداتیت به علت پایداری شیمیائی و حرارتی خوب آنها شناخته شده است

10. The influencing factors of the brightness of luminescent switch were studied.

[ترجمه ترگمان]عوامل موثر روشنایی تغییر با دقت مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]عوامل موثر بر روشنایی سوئیچ لومینسنت مورد بررسی قرار گرفتند

11. Manufacturing the hands concludes with coating the luminescent substance, followed by a visual check.

[ترجمه ترگمان]ساخت دست با پوشش یک ماده درخشان و پس از آن یک چک دیداری به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]ساخت دستها با پوشاندن ماده فلورسنت به پایان می رسد و به دنبال آن یک بررسی بصری است

12. One of the important specifications of luminescent efficiency is described.

[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های مهم بازدهی بازده، توضیح داده می شود
[ترجمه گوگل]یکی از مشخصات مهم بهره وری لومینسانس توصیف شده است

13. One is the shock self - luminescent fiber - optic pin, and the other is the flash - gap fiber - optic pin.

[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها یک پین با فیبر - نوری - نوری است و دیگری پین نوری با فیبر نوری است
[ترجمه گوگل]یکی از این لامپهای فلورسنت لامپ انعکاسی، لنز اپتیکال است و دیگری فیبر فلاش - پین اپتیکال است

14. I was awestruck in the maple grove, immersed there in the luminescent yellow all around.

[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت در سایه درخت افرا ایستاده بودم و غرق در رنگ های زرد و درخشان بودم
[ترجمه گوگل]من در فلفل گلی افتاده بودم، در آن جا که در همه جا زرد رنگ بود، غوطه ور شدم

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

مترادف و متضاد

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران