1. an airplane's precession force
نیروی تقدیمی هواپیما
2. Calculations using Newtonian mechanics predict a precession of 532 arcsec per century.
[ترجمه ترگمان]محاسبات با استفاده از مکانیک نیوتنی موجب از بین رفتن ۵۳۲ هزار arcsec در هر قرن می شود
[ترجمه گوگل]محاسبات با استفاده از مکانیک نیوتنی پیش بینی 532 قوس در هر قرن را پیش بینی می کند
3. The data curve of FHD-1 nuclear precession magnetometer in Taian station always shows some accidented variation in recent years. After study we found out that it is caused by instrumental malfunction.
[ترجمه ترگمان]منحنی اطلاعات of - ۱ هسته ای تقدیم شده در ایستگاه Taian همیشه در ساله ای اخیر کمی تغییر accidented نشان می دهد پس از مطالعه متوجه شدیم که این نقص ناشی از نقص عملکرد است
[ترجمه گوگل]منحنی داده ی مغناطیس سنجی مغناطیسی هسته ی FHD-1 در ایستگاه تایان همیشه در چند سال اخیر تغییرات قابل توجهی را نشان می دهد پس از مطالعه متوجه شدیم که این ناشی از نقصی ابزار است
4. The so-called lunisolar precession is caused by the inequality of the moments of inertia of the earth.
[ترجمه ترگمان]The که به اصطلاح lunisolar نامیده می شود ناشی از نابرابری گشتاورهای لختی زمین است
[ترجمه گوگل]تقلید به اصطلاح لون سولار ناشی از نابرابری لحظات inertia زمین است
5. For instance, if the rate of precession matches the rate at which the host planet orbits the sun, the moon is said to be in an "evection" resonance.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اگر نرخ Precession آن طوری باشد که سیاره میزبان به دور خورشید می چرخد، گفته می شود که ماه در یک \"evection\" قرار دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر سرعت تقلید با نرخی که در آن سیاره میزبان در برابر خورشید قرار دارد، منطبق باشد، گفته می شود که ماه در تشدید حرکت قرار دارد
6. This gyroscopic motion is called precession.
[ترجمه ترگمان]این حرکت ژیروسکوپی جهت تقدیم نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این حرکات ژیروسکوپی، تقلید نامیده می شود
7. The tropical year is a phenomenon of the precession of the equinoxes in astronomy.
[ترجمه ترگمان]سال استوایی پدیده ای از تقدیم the در ستاره شناسی است
[ترجمه گوگل]سالگرد گرمسیری یک پدیده پیشروی اعتدال در نجوم است
8. Precession is of utmost importance since it causes relatively rapid changes in coordinates d and б.
[ترجمه ترگمان]precession بیش ترین اهمیت را دارد چون باعث تغییرات نسبتا سریع در مختصات d و б می شود
[ترجمه گوگل]مقدمه ای از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا باعث تغییر نسبتا سریع در مختصات d و b می شود
9. Due to lunar precession, this time is longer than that if the perigee's position was fixed.
[ترجمه ترگمان]با توجه به تقدیم ماه، این بار طولانی تر از آن است که موقعیت s ثابت شود
[ترجمه گوگل]با توجه به تقصیر قمری، این زمان طولانی تر از زمانی است که موقعیت پرایگی ثابت شده است
10. For those who haven't heard the word, "precession" is when an object with a nonspherical shape wobbles around its rotation axis.
[ترجمه ترگمان]برای آن هایی که کلمه را نشنیده اند، \"تقدیم\" زمانی است که یک شی با یک شکل nonspherical حول محور چرخش خود می چرخد
[ترجمه گوگل]برای کسانی که این کلمه را نفهمیدند، 'پیشگویی' این است که یک جسم با شکل غیر فصیح در اطراف محور چرخش آن حرکت کند
11. The so - called precession is caused by the inequality of the moments of inertia of the earth.
[ترجمه ترگمان]به اصطلاح انحراف ناشی از نابرابری گشتاورهای لختی زمین است
[ترجمه گوگل]تقصیر به اصطلاح ناشی از نابرابری لحظات inertia زمین است
12. Black body temperature, orbital elements, the Milankovitch precession index, and the Seversmith psychroterms.
[ترجمه ترگمان]درجه حرارت بدن سیاه، عناصر مداری، شاخص تقدیم Milankovitch و the Seversmith
[ترجمه گوگل]دمای بدن سیاه و سفید، عناصر مداری، شاخص دکستریم Milankovitch و psychroterms Seversmith
13. To move in or be subjected to precession.
[ترجمه ترگمان]که حرکت کند و یا در معرض تقدیم قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای حرکت و یا تحت تعقیب قرار می گیرند
14. Like precession, mountains produce some quadrupole asymmetry, so they will radiate.
[ترجمه ترگمان]همانند تقدیم، کوه ها برخی تقارن quadrupole را تولید می کنند، بنابراین از تابش نور ساطع خواهند شد
[ترجمه گوگل]کوه ها مانند تقسیم بندی، تقریبا نامتقارن را ایجاد می کنند، به طوری که آنها را تاب می آورند