کلمه جو
صفحه اصلی

isomorphous


هم شکل در بلور شدگی، یک ریخت

انگلیسی به انگلیسی

• (chemistry) able to crystallize into a form similar to that of a different compound or mineral (of a compound or mineral)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] همریخت
[ریاضیات] همسان، هم شکل، هم ریخت

جملات نمونه

1. The results show that isomorphous substitution occur in the diamonds and the vibrational spectra characteristics of the diamonds depend on the substitution of different elements.
[ترجمه سارا] نتایج نشان می دهد که جایگزینی عناصر یکنواخت به ویژگی هایی چون شکل و طیف هر عنصر و و عوامل دیگر بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که جانشینی isomorphous در الماس ها و طیف ارتعاشی الماس ها رخ می دهد و به جانشینی عناصر مختلف بستگی دارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که جایگزینی ایزومورف در الماس ها رخ می دهد و ویژگی های طیف ارتعاشی الماس ها به جایگزینی عناصر مختلف بستگی دارد

2. The complexes 6-8 are isostructural and isomorphous with dimeric structure.
[ترجمه ترگمان]این کمپلکس ها با ساختار dimeric، isostructural و isomorphous بودند
[ترجمه گوگل]مجتمع های 6-8 جزء سازه ای هستند و با ساختار دیمریک همخوانی دارند

3. We can understand the isomorphous relationship among clan identity, ethnic identity and national identity from genealogies.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم رابطه isomorphous بین هویت قومی، هویت قومی و هویت ملی را از genealogies درک کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم رابطه ی عادتی بین هویت قبیله ای، هویت قومی و هویت ملی را از سلسله نشانه ها درک کنیم

4. Dramatic conflicts and life's ambi-polarity constitutes an isomorphous relationship, which brings forth a drama's scrutinization of life and salvation of values.
[ترجمه ترگمان]درگیری های دراماتیک و قطبیت زندگی، یک رابطه isomorphous تشکیل می دهند، که نمایش درام زندگی و نجات ارزش ها را به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]درگیری های دراماتیک و همبستگی حیاتی زندگی، یک رابطه نامتعارف است که به دنبال بررسی دقیق زندگی و نجات ارزش ها می شود

5. Substances which have the same type of chemical formula and which crystallise with the same crystal lattice are said to be isomorphous.
[ترجمه ترگمان]موادی که همان نوع فرمول شیمیایی را دارند و با یک شبکه کریستالی مشابه ترکیب می شوند، گفته می شود که isomorphous هستند
[ترجمه گوگل]گفته می شود مواد با همان فرمول شیمیایی مشابه با همان کریستال کریستالی کریستال شده اند

6. Therefore, any reasonably designed XML document should reflect certain semantic structure isomorphous to human conceptual structure, and hence expressible by human natural language.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هر سندی که به طور منطقی طراحی شده است باید منعکس کننده ساختار معنایی خاصی به ساختار مفهومی انسانی باشد، و از این رو به وسیله زبان طبیعی انسانی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]بنابراین، هر سند XML منطقی طراحی شده، باید ساختار معنایی خاصی را که به ساختار مفهومی انسان متمایل است، منعکس کند و بنابراین توسط زبان طبیعی انسان قابل بیان است

7. Tourmaline is a kind of gem material with complex structure, composition and isomorphous substitution, which resuslt in diverse types and colors of this gem.
[ترجمه ترگمان]tourmaline نوعی از مواد گوهر با ساختار پیچیده، ترکیب و جانشینی isomorphous است که در انواع مختلف و رنگ های این گوهر وجود دارد
[ترجمه گوگل]تورمالین نوعی ماده گوهر با ساختار پیچیده، ترکیب و جایگزینی است که در انواع و رنگ های مختلف این جواهرساز ظاهر می شود

8. Thus, it appears that hypermedia programs reflect a mode of knowledge organization that could be isomorphous with, or correspond to the cognitive webs of meaning described earlier.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به نظر می رسد که برنامه های hypermedia یک حالت از سازمان دانشی را منعکس می کنند که می تواند با تار شناختی معانی توصیف شده قبل از آن انطباق داشته باشد
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب، به نظر می رسد که برنامه های hypermedia یک نوع از سازمان دانش را منعکس می کند که می تواند با ساختارهای شناختی معنا که قبلا شرح داده می شود، غیرمستقیم باشد

9. The results showed that Fe atoms embed the framework of FeAPO-5 molecular sieve by isomorphous substitution and the crystallinity of FeAPO-5 molecular sieve exhibited good and grains were uniform.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که اتم های اهن چارچوب غربال مولکولی FeAPO - ۵ را با جانشینی isomorphous قرار می دهند و تبلور of مولکولی ۵ - ۵ به نمایش گذاشته شد و دانه های خوب و غله به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان دادند که اتم های Fe چارچوب غربال مولکولی FeAPO-5 را با جایگزینی ایزومورف جاسازی می کنند و کریستالی Fe53O-5 غربال مولکولی را نشان می دهد و دانه ها یکنواخت هستند

10. The micro-variation equivalent circuit method is used to analyse and study the circuit features of the multiple unit tubes with the isomorphous or heterogeneous structure systematically.
[ترجمه ترگمان]روش مدار معادل micro برای تحلیل و بررسی ویژگی های مدار لوله های چند گانه با ساختار isomorphous یا ناهمگن به صورت سیستماتیک مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]روش مدار معادل میکرو تغییری برای تحلیل و مطالعه ویژگی های مدار چندگانه لوله ها با ساختار غیرقطعی یا ناهمگن به طور سیستماتیک استفاده می شود

11. This study is part of the systematic investigation of the wolframite isomorphous series.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه بخشی از تحقیقات سیستماتیک سری wolframite isomorphous است
[ترجمه گوگل]این مطالعه بخشی از تحقیقات سیستماتیک سریهای ایزومورف ولفرامات است

12. The commutation near ring defined, it is proved that the near ring of an arbitrary near ring with its unit dimension is isomorphous with its commutation near ring.
[ترجمه ترگمان]تخفیف در نزدیکی حلقه تعریف شده است، ثابت شده است که حلقه نزدیک یک حلقه نزدیک به حلقه با بعد واحد آن با تخفیف در حلقه نزدیک isomorphous است
[ترجمه گوگل]تعویض در اطراف حلقه مشخص شده است، ثابت شده است که حلقه نزدیک یک حلقه دلخواه نزدیک با ابعاد واحد خود را با فروپاشی آن در نزدیکی حلقه است

13. The layered rock masses in the rock mechanical behaviours is equivalent to a continuous, isomorphous and elastic material in some ranges.
[ترجمه ترگمان]توده های سنگی لایه لایه در رفتار مکانیکی سنگ معادل یک ماده پیوسته، isomorphous و الاستیک در برخی از محدوده ها است
[ترجمه گوگل]توده لایه های سنگی در رفتارهای مکانیکی سنگ به معنی مواد مستمر، ایزومورف و الاستیک در برخی از محدوده ها است

14. The language and communication between teachers and students are isomorphous, and imply the languages characteristic of dialogue and comprehension in many aspects.
[ترجمه ترگمان]زبان و ارتباطات بین معلمان و دانشجویان isomorphous است و مفهوم زبان ها گفتگو و درک مطلب را در بسیاری از جنبه ها نشان می دهد
[ترجمه گوگل]زبان و ارتباط بین معلمان و دانش آموزان بی نظیر هستند و زبان ها را مشخص می کنند که از گفتگو و درک آن در بسیاری از جنبه ها استفاده می شود


کلمات دیگر: