1. a profile in relief
نیمرخ برجسته
2. her profile had cast a shadow on the wall
سایه ی نیمرخ او بر دیوار افتاده بود.
3. her profile was silhouetted against the moonlight
نیمرخ او در جلوی مهتاب سیه نما شده بود.
4. the profile of a distant mountain
نمای یک کوه دور دست
5. a clean profile
نیمرخ خوش فرم
6. he simplified the profile by turning it into a silhouette
با تبدیل نیمرخ به سیه نما آن را ساده کرد.
7. i saw her profile in the mirror
نیمرخ او را در آینه دیدم.
8. The painting shows her in profile.
[ترجمه ترگمان]نقاشی او را به صورت نیم رخ نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نقاشی او را در مشخصات نشان می دهد
9. I advised her to keep a low profile for the next few days .
[ترجمه ترگمان]به او توصیه کردم که تا چند روز دیگر profile را مخفی نگه دارد
[ترجمه گوگل]من توصیه کردم که برای چند روز آینده یک پروفایل کم داشته باشم
10. Jack runs a department with a high public profile.
[ترجمه ترگمان]جک \"یه سازمان رو اداره میکنه\"
[ترجمه گوگل]جک یک بخش با مشخصات عمومی بالا را اجرا می کند
11. We first build up a detailed profile of our customers and their requirements.
[ترجمه ترگمان]ما ابتدا پروفایل دقیق مشتریان و الزامات آن ها را می سازیم
[ترجمه گوگل]ما برای اولین بار مشخصات دقیق مشتریان و الزامات آنها را ایجاد می کنیم
12. We need to increase our company's profile in Asia.
[ترجمه یوسف] ما بایستی وجهه شرکت را در آسیا افزایش دهیم
[ترجمه ترگمان]ما باید پروفایل شرکت خود را در آسیا افزایش دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید مشخصات شرکت ما را در آسیا افزایش دهیم
13. The BBC are working on a profile of the British nuclear industry.
[ترجمه ترگمان]بی بی سی در حال کار بر روی پروفایل صنعت هسته ای بریتانیا است
[ترجمه گوگل]بی بی سی در حال کار بر روی نمایه صنعت هسته ای بریتانیا است
14. The magazine published a short profile of the new mayor.
[ترجمه ترگمان]این مجله پروفایل کوتاهی از شهردار جدید را منتشر کرد
[ترجمه گوگل]این مجله کوتاهی از شهردار جدید را منتشر کرد
15. The star has a high profile in Britain.
[ترجمه ترگمان]این ستاره پروفایل بالایی در بریتانیا دارد
[ترجمه گوگل]این ستاره در بریتانیا دارای مشخصات بالا است
16. The story was given a low profile in today's papers.
[ترجمه ترگمان]داستان کوتاهی در روزنامه های امروز داده شد
[ترجمه گوگل]این داستان در مقالات امروز با مشخصات کم به دست آمد
17. I only saw her face in profile.
[ترجمه ترگمان]من فقط صورت او را در نیم رخ دیدم
[ترجمه گوگل]من فقط چهره اش را در مشخصات دیدم