1. Dating a skull on the morphology has also severe limitations.
[ترجمه رضا] مشخص کردن قدمت یک جمجمه در ریخت شناسی با محدودیت های شدیدی مواجه است.
[ترجمه ترگمان]قرار دادن جمجمه بر روی مورفولوژی نیز محدودیت های شدیدی دارد
[ترجمه گوگل]بدست آوردن جمجمه در مورفولوژی نیز دارای محدودیت های شدید است
2. There are significant differences in the morphology and degree of volcanic activity associated with these two types of rift.
[ترجمه ترگمان]تفاوت های قابل توجهی در مورفولوژی و میزان فعالیت آتشفشانی در ارتباط با این دو نوع شکاف وجود دارد
[ترجمه گوگل]تفاوت های قابل توجهی در مورفولوژی و میزان فعالیت آتشفشانی مربوط به این دو نوع تقسیم وجود دارد
3. Signal morphology was analysed by the probability density function for the amount of time the signal spent away from the electrical baseline.
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی سیگنال توسط تابع چگالی احتمال برای مدت زمانی که سیگنال از پایه الکتریکی خارج می شود آنالیز شد
[ترجمه گوگل]مورفولوژی سیگنال با استفاده از تابع چگالی احتمال برای مدت زمانی که سیگنال صرف شده از خط مبنای الکتریکی صرف شده است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
4. In addition to those with macrophage morphology, a population of smaller and more densely stained cells, could be identified.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن هایی که مورفولوژی macrophage دارند، جمعیتی از سلول های کوچک تر و more را می توان شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر کسانی که دارای مورفولوژی ماکروفاژ هستند، جمعیت سلول های کوچکتر و پر تراکم تر نیز می تواند شناسایی شود
5. Grammar is organized along two main dimensions: morphology and syntax.
[ترجمه ترگمان]Grammar در امتداد دو بعد اصلی ترتیب داده می شود: مورفولوژی و نحو
[ترجمه گوگل]دستور زبان در دو بعد اصلی تشکیل شده است: مورفولوژی و نحو
6. Finally within the context of small-town morphology, we might briefly consider the question of the location of cemeteries.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، در زمینه مورفولوژی شهر کوچک، ممکن است به طور خلاصه مساله مکان قبرستان ها را مورد بررسی قرار دهیم
[ترجمه گوگل]در نهایت در قالب مورفولوژی شهر کوچک ما ممکن است به طور خلاصه مساله محل گورستان را در نظر بگیریم
7. Vertebrates have a much more intricate and sensitive morphology.
[ترجمه ترگمان]Vertebrates مورفولوژی بسیار پیچیده تر و حساس تری دارند
[ترجمه گوگل]مهره داران مورفولوژی بسیار پیچیده و حساس دارند
8. As well as the morphology, the histochemistry of the preparations was evaluated using fluorescein-conjugated antibodies.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر مورفولوژی، the آماده سازی با استفاده از آنتی بادی fluorescein - مزدوج مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]همچنین مورفولوژی، هیستوشیمی آماده سازی با استفاده از آنتی بادی های کنترل شده فلوروسئین مورد ارزیابی قرار گرفت
9. The morphology of the system was simplified in a manner suited to the recognition task.
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی سیستم به روشی ساده و متناسب با کار بازشناسی ساده شد
[ترجمه گوگل]مورفولوژی سیستم به شیوه ای مناسب برای کار شناسایی ساده شده بود
10. Morphology of individual colonic pressure waves has eluded reliable classification.
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی موج های فشار colonic فردی از طبقه بندی قابل اطمینان ناشی شده است
[ترجمه گوگل]مورفولوژی امواج فشار فردی کولون، طبقه بندی قابل اعتماد را نادیده گرفته است
11. Inevitably, therefore, our understanding of the site's morphology is considerably clearer than its progressive stages of development.
[ترجمه ترگمان]بنابراین درک ما از مورفولوژی سایت به طور قابل ملاحظه ای روشن تر از مراحل پیشرفته توسعه آن است
[ترجمه گوگل]بدیهی است بنابراین درک ما از مورفولوژی سایت به مراتب واضح تر از مراحل پیشرفت آن است
12. After 24 h the morphology of the pachytene cells is greatly reduced.
[ترجمه ترگمان]بعد از ۲۴ ساعت مورفولوژی سلول های pachytene به شدت کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]پس از 24 ساعت، مورفولوژی سلول های پچتن بسیار کاهش می یابد
13. Morphology was a laboratory-based subject that did not encourage detailed study of how animals adapted to their local environment.
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی یک موضوع مبتنی بر آزمایشگاه بود که مطالعه دقیق چگونگی سازگاری حیوانات با محیط محلی آن ها را تشویق نکرد
[ترجمه گوگل]مورفولوژی یک موضوع مبتنی بر آزمایشگاه بود که مطالعات دقیقی از نحوه سازگاری حیوانات با محیط محلی آنها را تشویق نمی کرد
14. Evolutionary Morphology Darwin himself had done extensive morphological work in a detailed study of barnacles during the 1850s.
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی تکاملی خود داروین شخصا در مطالعه دقیق barnacles در طول دهه ۱۸۵۰ در یک مطالعه دقیق انجام داده بود
[ترجمه گوگل]مورفولوژی تکاملی خود داروین خود را در مطالعه مفصل بارناکل در طول دهه 1850 انجام داده است
15. Objective To investigate the morphology of normal parotid gland of the miniature pig ( mining ).
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد مورفولوژی of نرمال parotid از خوک مینیاتوری (استخراج معدن)
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مورفولوژی غده پاروتید طبیعی مولدین (معدن)