1. She decided to continue taking lithium.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که به گرفتن لیتیوم ادامه دهد
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا لیتیوم را ادامه دهد
2. The doctors put her on lithium and kept her for two weeks.
[ترجمه ترگمان]پزشکان او را به مدت دو هفته در کنار her قرار دادند
[ترجمه گوگل]پزشکان او را در لیتیوم گذاشتند و دو هفته نگه داشتند
3. The therapeutic range is very narrow, and lithium levels should be obtained monthly.
[ترجمه ترگمان]محدوده درمانی بسیار محدود است، و سطوح لیتیم باید به صورت ماهانه بدست آید
[ترجمه گوگل]محدوده درمانی بسیار باریک است و سطح لیتیوم باید ماهانه باشد
4. It was as if the lithium severed that connection, or clouded it so much as to basically make it ineffective.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که لیتیوم آن ارتباط را قطع کرده یا آن را clouded کرده باشد تا به طور اساسی آن را بی اثر کند
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد لیتیوم این ارتباط را قطع کرده یا آن را تا حدود زیادی متورم کرده است، زیرا اساسا آن را بی اثر می کند
5. Because the lithium hydroxide is insoluble in the organic phase, it remains within the micelle.
[ترجمه ترگمان]چون هیدروکسید lithium در فاز آلی غیرقابل حل می باشد، در میسل باقی می ماند
[ترجمه گوگل]از آنجا که هیدروکسید لیتیوم در فاز آلی غیرحلال است، در داخل میکروسل باقی می ماند
6. He tried using lithium salts to quieten manic patients.
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد از نمک های lithium برای quieten بیماران دیوانه استفاده کند
[ترجمه گوگل]او با استفاده از نمکهای لیتیوم به بیماران مانیا مراجعه کرد
7. However, the primary use of lithium is for the prevention or reduction in intensity of subsequent episodes.
[ترجمه ترگمان]با این حال، استفاده اولیه از لیتیوم برای جلوگیری یا کاهش شدت اپیزودهای بعدی است
[ترجمه گوگل]با این حال، استفاده اولیه از لیتیوم برای جلوگیری یا کاهش شدت قسمت های بعدی است
8. It is not known how lithium salts work.
[ترجمه ترگمان]مشخص نیست که چگونه نمک های لیتیوم کار می کنند
[ترجمه گوگل]معلوم نیست چگونه نمک های لیتیوم کار می کنند
9. Lithium exerts many effects in the body.
[ترجمه ترگمان]لیتیم تاثیرات زیادی را در بدن اعمال می کند
[ترجمه گوگل]لیتیوم اثرات زیادی در بدن دارد
10. Doctors have treated manic depression with lithium carbonate since the 1970s.
[ترجمه ترگمان]از دهه ۱۹۷۰، پزشکان از افسردگی شدید با لیتیوم کربنات درمان شده اند
[ترجمه گوگل]پزشکان از سال 1970 به افسردگی مانیا با کربنات لیتیوم درمان شده اند
11. She started on lithium again, but she hated needing a drug to function.
[ترجمه ترگمان]دوباره \"لیتیوم\" رو شروع کرد ولی اون از نیاز به مواد مخدر متنفر بود
[ترجمه گوگل]او دوباره از لیتیوم شروع کرد، اما او از داشتن یک داروی برای انجام کار متنفر بود
12. Some reactions between deuterons and lithium nuclei.
[ترجمه ترگمان]برخی از واکنش ها بین هسته های deuterons و لیتیوم وجود دارد
[ترجمه گوگل]برخی از واکنش های میان اتم و هسته لیتیم
13. The booklet deals with lithium, the drug used for manic depression.
[ترجمه ترگمان]این کتابچه با لیتیوم، دارویی که برای افسردگی توام با جنون مورد استفاده قرار می گیرد، سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]این جزوه با لیتیوم، داروهای مورد استفاده برای افسردگی مانیا، در ارتباط است
14. Lithium was to be a last resort, and it looked as if she needed some in October.
[ترجمه ترگمان]Lithium آخرین چاره بود، و به نظر می رسید که در اکتبر به مقداری نیاز دارد
[ترجمه گوگل]لیتیوم آخرین گزینه بود، و به نظر می رسید که او در ماه اکتبر نیاز دارد
15. Disclosed is a lithium ion capacitor comprising a positive electrode, a negative electrode, and an aprotic organic solvent solution of a lithium salt as an electrolyte solution.
[ترجمه ترگمان]Disclosed یک خازن یون لیتیوم است که شامل یک الکترود مثبت، یک الکترود منفی و یک محلول حلال حلال ترکیبی از یک نمک لیتیم به عنوان محلول الکترولیت است
[ترجمه گوگل]افشای یک خازن یون لیتیوم حاوی یک الکترود مثبت، یک الکترود منفی و یک محلول حلال آبیاری یک نمک لیتیوم به عنوان محلول الکترولیت است