شیمى : تبلور مجدد
recrystallization
شیمى : تبلور مجدد
انگلیسی به فارسی
انتقاد دوباره
انگلیسی به انگلیسی
• act of forming again into crystals
دیکشنری تخصصی
[شیمی] تبلور مجدد
[زمین شناسی] تبلور مجدد - تشکیل کانی های بلوری جدید در یک سنگ.
[ریاضیات] تبلور مجدد، تبلور دوباره
[زمین شناسی] تبلور مجدد - تشکیل کانی های بلوری جدید در یک سنگ.
[ریاضیات] تبلور مجدد، تبلور دوباره
جملات نمونه
1. The course of recrystallization is speeded up with increasing the velocity of strain at a constant total distortion.
[ترجمه ترگمان]مسیر of با افزایش سرعت کرنش در یک اعوجاج کامل ثابت شتاب می گیرد
[ترجمه گوگل]دوره انتقالی با افزایش سرعت بارگیری در یک تحریف کامل ثابت سرعت می گیرد
[ترجمه گوگل]دوره انتقالی با افزایش سرعت بارگیری در یک تحریف کامل ثابت سرعت می گیرد
2. Recrystallization is the necessary condition for spheroidization of the deformed texture.
[ترجمه ترگمان]recrystallization شرط لازم برای تغییر بافت deformed است
[ترجمه گوگل]فرآیند بازسازی شرط لازم برای شکل دادن به بافت تغییر شکل است
[ترجمه گوگل]فرآیند بازسازی شرط لازم برای شکل دادن به بافت تغییر شکل است
3. The refined wax through recrystallization leads to white crystalline wax.
[ترجمه ترگمان]موم تصفیه شده از طریق recrystallization منجر به موم سفید سفید می شود
[ترجمه گوگل]موم تصفیه شده از طریق کریستالیزاسیون به موم سفید بلوری منجر می شود
[ترجمه گوگل]موم تصفیه شده از طریق کریستالیزاسیون به موم سفید بلوری منجر می شود
4. It is evident that the effects of strain-induced recrystallization on grain refining and on high-angle grain boundary fraction increasing affect greatly the superplastic properties of the alloy.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که اثرات of ناشی از کشش بر روی پالایش دانه و کسر مرز دانه ای با زاویه بالا بر خواص superplastic آلیاژ تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]واضح است که اثرات کریستالیزاسیون ناشی از فشار بر روی پالایش دانه و افزایش فرسایش مرزهای دانه زاویه بالایی بر خواص فوق العاده پلاستیک آلیاژ اثر می گذارد
[ترجمه گوگل]واضح است که اثرات کریستالیزاسیون ناشی از فشار بر روی پالایش دانه و افزایش فرسایش مرزهای دانه زاویه بالایی بر خواص فوق العاده پلاستیک آلیاژ اثر می گذارد
5. The recrystallization that widely occurred in mylonite is a softening process.
[ترجمه ترگمان]The که در mylonite به طور گسترده اتفاق می افتد فرآیند نرم کردن است
[ترجمه گوگل]بازسازی که به طور گسترده ای در میلونیت اتفاق می افتد فرایند نرم شدن است
[ترجمه گوگل]بازسازی که به طور گسترده ای در میلونیت اتفاق می افتد فرایند نرم شدن است
6. The late stage is characterized by recrystallization in a stable enviroument. The metamorphism of low pressure type of low amphibolite facies only occurs on the main boundary planes of the zone.
[ترجمه ترگمان]مرحله آخر با recrystallization در یک enviroument پایدار مشخص می شود The از نوع فشار پایین در نمودار رخساره های low تنها بر روی قسمت های مرزی اصلی منطقه رخ می دهد
[ترجمه گوگل]مرحله اواخر با بازآفرینی در محیط زیست پایدار مشخص می شود دگرگونی نوع فشار کم فرسایش آمفیبولیت تنها در سطح مرزهای اصلی منطقه رخ می دهد
[ترجمه گوگل]مرحله اواخر با بازآفرینی در محیط زیست پایدار مشخص می شود دگرگونی نوع فشار کم فرسایش آمفیبولیت تنها در سطح مرزهای اصلی منطقه رخ می دهد
7. The austenite recrystallization in every pass has been studied theoretically by computer modeling and experimentally on the bar mill at Tanggang. The calculated results agree with the measured values.
[ترجمه ترگمان]مدل austenite در هر گذر از لحاظ نظری با مدل سازی کامپیوتری و تجربی در کارخانه میله ای در Tanggang مورد بررسی قرار گرفته است نتایج محاسبه شده با مقادیر اندازه گیری شده موافق هستند
[ترجمه گوگل]انتقالی آستنیت در هر پاساژ به لحاظ تئوری با استفاده از مدل سازی کامپیوتری و آزمایشگاهی در کارخانه آسیاب در Tanggang مورد مطالعه قرار گرفته است نتایج محاسبه شده با مقادیر اندازه گیری موافق هستند
[ترجمه گوگل]انتقالی آستنیت در هر پاساژ به لحاظ تئوری با استفاده از مدل سازی کامپیوتری و آزمایشگاهی در کارخانه آسیاب در Tanggang مورد مطالعه قرار گرفته است نتایج محاسبه شده با مقادیر اندازه گیری موافق هستند
8. Furthermore, we discovered the recrystallization solvent for separation of the diastereomer.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ما حلال recrystallization را برای جداسازی of کشف کردیم
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ما برای حل جدایی دیاستاریمر حلال مجدد را کشف کردیم
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ما برای حل جدایی دیاستاریمر حلال مجدد را کشف کردیم
9. After tempering, structure inheritance reduces, the recrystallization temperature reduces.
[ترجمه ترگمان]پس از tempering، وراثت ساختاری کاهش می یابد، دمای recrystallization کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]پس از خنک شدن، واریته ساختار کاهش می یابد، دمای مجددا کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]پس از خنک شدن، واریته ساختار کاهش می یابد، دمای مجددا کاهش می یابد
10. During hot-working process, dynamic recovery and dynamic recrystallization occur in the microstructure.
[ترجمه ترگمان]در طول فرآیند کار گرم، بازیابی دینامیکی و recrystallization پویا در ریزساختار رخ می دهد
[ترجمه گوگل]در طول فرایند کار گرم، بازیابی پویا و پراکندگی پویا در ریزساختار رخ می دهد
[ترجمه گوگل]در طول فرایند کار گرم، بازیابی پویا و پراکندگی پویا در ریزساختار رخ می دهد
11. Three recrystallization processes were studied by investigation the influence of pH of solution, recrystallization temperature, times of recrystallization on the purity and yield of sebacic acid.
[ترجمه ترگمان]سه فرآیند recrystallization با بررسی تاثیر PH محلول، دما recrystallization، زمان of در خلوص و بازده of مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]سه روش فرآیند کریستالیزاسیون به وسیله بررسی اثر pH محلول، دمای کریستالیزاسیون، زمان کریستالیزاسیون بر روی خلوص و عملکرد اسید sebacic مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سه روش فرآیند کریستالیزاسیون به وسیله بررسی اثر pH محلول، دمای کریستالیزاسیون، زمان کریستالیزاسیون بر روی خلوص و عملکرد اسید sebacic مورد بررسی قرار گرفت
12. Measuring static austenitic recrystallization by Back extrapolation method.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری رده های استاتیک آستنیتی به روش برون یابی برگشتی
[ترجمه گوگل]اندازه گیری استریت کریستالیزاسیون آستنیتی با روش استخراج پشتی
[ترجمه گوگل]اندازه گیری استریت کریستالیزاسیون آستنیتی با روش استخراج پشتی
13. With increased cold rolling reduction, the recrystallization starting temperature drops down and the minimum time for recrystallization fulfillment decreases.
[ترجمه ترگمان]با افزایش کاهش دما، دما شروع به افت می کند و حداقل زمان برای اجرای recrystallization کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]با افزایش کاهش نورد سرد، تبلور مجدد درجه حرارت شروع قطره پایین و حداقل زمان برای تحقق تبلور مجدد کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]با افزایش کاهش نورد سرد، تبلور مجدد درجه حرارت شروع قطره پایین و حداقل زمان برای تحقق تبلور مجدد کاهش می یابد
کلمات دیگر: