1. irreversible engine
موتوری که دنده ی عقب ندارد
2. this court's verdict is irreversible
حکم این دادگاه قابل پژوهش خواهی نیست.
3. Technology has had an irreversible impact on society.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی تاثیری جبران ناپذیر بر جامعه داشته است
[ترجمه گوگل]فناوری تاثیری غیر قابل برگشت بر جامعه داشته است
4. Fossil fuels have caused irreversible damage to the environment.
[ترجمه ترگمان]سوخت های فسیلی باعث خسارت جبران ناپذیر به محیط زیست شده اند
[ترجمه گوگل]سوخت های فسیلی سبب آسیب برگشت ناپذیر به محیط زیست می شوند
5. A careless word, can cause an irreversible results.
[ترجمه ترگمان]یک واژه بی دقتی می تواند منجر به نتایج برگشت ناپذیر شود
[ترجمه گوگل]یک کلمه بی دقت، می تواند نتایج غیر قابل برگشت را ایجاد کند
6. She could suffer irreversible brain damage if she is not treated within seven days.
[ترجمه ترگمان]اگر ظرف هفت روز تحت درمان قرار نگیرد، او می تواند آسیب جبران ناپذیر مغزی را تحمل کند
[ترجمه گوگل]اگر او در عرض هفت روز درمان نشود، می تواند آسیب برگشت ناپذیر مغزی را متحمل شود
7. He suffered irreversible brain damage in the crash.
[ترجمه ترگمان] اون آسیب مغزی نخاعی رو توی تصادف متحمل شد
[ترجمه گوگل]او در تصادف آسیب ناپذیر مغزی را متحمل شد
8. Miller is in an irreversible coma.
[ترجمه ترگمان] میلر \"توی کماست\"
[ترجمه گوگل]میلر در یک کاما برگشت ناپذیر است
9. The gift is an irreversible transfer from ourselves to the second selves.
[ترجمه ترگمان]این هدیه یک انتقال برگشت ناپذیر از خود به شخص دوم است
[ترجمه گوگل]هدیه یک انتقال غیرقابل برگشت از خودمان به خودمان است
10. As a consequence some have suffered irreversible damage to their health.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه برخی از آن ها خسارت جبران ناپذیر به سلامتی خود را متحمل شده اند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه برخی از آنها آسیب برگشت ناپذیر به سلامت خود رنج می برد
11. Among the drugs that may cause irreversible injury to the vestibular hair cells are streptomycin, neomycin, and gentamicin.
[ترجمه ترگمان]در بین داروهایی که ممکن است منجر به آسیب برگشت ناپذیر در سلول های مویی دهلیزی شوند، streptomycin، neomycin و gentamicin هستند
[ترجمه گوگل]در میان داروهایی که ممکن است موجب آسیب برگشت ناپذیر به سلول های موی ویستیبولار شوند، استرپتومایسین، نومیدین و جنتامایسین است
12. No irreversible ECG changes were seen, although pressure symptoms occurred in 4%.
[ترجمه ترگمان]هیچ تغییر ECG برگشت ناپذیر دیده نشد، گرچه علائم فشار در ۴ % رخ داد
[ترجمه گوگل]تغییرات الکتروکاردیوگرافیک غیرقابل برگشت مشاهده نشد، اگرچه نشانه های فشار در 4٪ موارد مشاهده شد
13. Embourgeoisement was irreversible; and the new bourgeois Britain could be governed successfully only through a bourgeois state.
[ترجمه ترگمان]Embourgeoisement برگشت ناپذیر بود؛ و حکومت جدید بورژوا فقط از طریق یک دولت بورژوایی اداره می شد
[ترجمه گوگل]مهاجرت غیر قابل برگشت بود و بورژوایی جدید بریتانیا می تواند تنها از طریق یک دولت بورژوایی به موفقیت برسد
14. Prolonged fixation often lead to irreversible damage as muscles atrophied.
[ترجمه ترگمان]تثبیت طولانی مدت اغلب منجر به آسیب برگشت ناپذیر به عنوان ماهیچه ها می شود
[ترجمه گوگل]تثبیت طولانی مدت اغلب منجر به آسیب غیر قابل برگشت به عنوان عضلات آتروفی می شود