کلمه جو
صفحه اصلی

running away

انگلیسی به فارسی

گریختن


انگلیسی به انگلیسی

• escaping, fleeing

جملات نمونه

1. Swearing was invented as a compromise between running away and fighting.
[ترجمه ترگمان]Swearing به عنوان یک مصالحه بین فرار و جنگیدن اختراع شد
[ترجمه گوگل]سوگند به عنوان یک سازش بین فرار و مبارزه اختراع شد

2. When things go wrong, running away is not the answer. You have to find within yourself a way to handle it.
[ترجمه ترگمان]وقتی اوضاع خراب میشه، فرار جواب نمیده باید یه راهی پیدا کنی که از پسش بر بیای
[ترجمه گوگل]وقتی همه چیز درست پیش می رود، فرار نمی کند شما باید در درون خود یک راه برای رسیدگی به آن پیدا کنید

3. You can't solve anything by just running away.
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی با فرار کردن چیزی را حل کنی
[ترجمه گوگل]شما فقط نمی توانید چیزی را از بین ببرید

4. Running away was an act of defiance against his parents.
[ترجمه ترگمان]فرار کردن اقدامی از مخالفت با پدر و مادرش بود
[ترجمه گوگل]در حال فرار بود یک عمل نزاع علیه والدینش بود

5. She was seen running away from the scene of the crime.
[ترجمه ترگمان]اون دیده که از صحنه جرم فرار می کرده
[ترجمه گوگل]او از صحنه جرم فرار کرد

6. 'You can't catch me!' she yelled, running away.
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی منو بگیری! او فریاد زد: فرار کن
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید من را بگیر! او فریاد زد، فرار کرد

7. She accused him of running away from his responsibilities.
[ترجمه ترگمان]او را متهم به فرار از مسئولیت های خود کرد
[ترجمه گوگل]او او را متهم به فرار از مسئولیت هایش کرد

8. That white horse is running away from other horses in the horse-race.
[ترجمه ترگمان]اسب سفید از اسب های دیگر در مسابقه اسب سواری می کند
[ترجمه گوگل]این اسب سفید در حال فرار از اسب های دیگر در مسابقه اسب است

9. The horse is running away. Can't you bring him up?
[ترجمه ترگمان] اسب داره فرار می کنه نمی توانی او را به اینجا بیاوری؟
[ترجمه گوگل]اسب در حال فرار است نمی توانید او را بردارید؟

10. "Running away?"he taunted softly.
[ترجمه ترگمان]فرار؟ او به نرمی پوزخند زد
[ترجمه گوگل]'فرار کردی؟' او تند و تیز کرد

11. When I was running away they put me in an approved school for girls run by nuns.
[ترجمه ترگمان]وقتی که من فرار می کردم آن ها مرا در مدرسه ای که با راهبه ها اداره می کردند، به مدرسه دعوت کردند
[ترجمه گوگل]هنگامی که من فرار می کردم آنها را در یک مدرسه معتبر برای دختران اداره می کردند

12. Biting a tree and then running away seemed like a very curious and wasteful behavior.
[ترجمه ترگمان]Biting کردن یک درخت و سپس فرار کردن به نظر خیلی عجیب و بی فایده می رسید
[ترجمه گوگل]خوردن یک درخت و سپس فرار از آن به نظر می رسید که یک رفتار بسیار کنجکاو و ناپیدا است

13. O'Neill was gabbling and the conversation was running away like a driverless express.
[ترجمه ترگمان]اونیل چیزی بلغور می کرد و صحبت مثل یک express driverless بود
[ترجمه گوگل]اونیل غرق شد و مکالمه مانند اکسپرس راننده فرار کرد

14. It was not Selden, who had been running away from that hill.
[ترجمه ترگمان]سل دن که از تپه گریخته بود
[ترجمه گوگل]این سلدن نبود که از آن تپه فرار کرده بود

15. Some had their hair cut for running away.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها موهایش را برای فرار کوتاه کرده بودند
[ترجمه گوگل]بعضی موهای خود را برای فرار گذاشتند

پیشنهاد کاربران

فرار کردن

?? What are you running away from : از چی داری فرار میکنی؟؟

فرار کردن


کلمات دیگر: