1. to propound a question
سوالی را پیش کشیدن
2. The theory of natural selection was first propounded by Charles Darwin.
[ترجمه ترگمان]نظریه انتخاب طبیعی ابتدا توسط چارلز داروین مطرح شد
[ترجمه گوگل]نظریه انتخاب طبیعی ابتدا توسط چارلز داروین مطرح شد
3. It was Ptolemy who propounded the theory that the earth was at the centre of the universe.
[ترجمه ترگمان]بطلمیوس بود که این نظریه را مطرح کرد که زمین در مرکز جهان قرار دارد
[ترجمه گوگل]این بطلمیوس بود که این نظریه را مطرح کرد که زمین در مرکز جهان قرار داشته است
4. Zoologist Eugene Morton has propounded a general theory of the vocal sounds that animals make.
[ترجمه ترگمان]Zoologist Eugene Morton، نظریه عمومی صداهای آوایی که حیوانات می سازند را مطرح کرده است
[ترجمه گوگل]باغ وحش یوجین مورتون یک تئوری کلی از صداهای آوازی که حیوانات را ساخته اند، ارائه کرده است
5. Ostensibly these comedias lacrimosas propound to be social plays, but usually they fail.
[ترجمه ترگمان]از این comedias lacrimosas برای نمایش های اجتماعی استفاده می کنند، اما معمولا با شکست مواجه می شوند
[ترجمه گوگل]ظاهرا این comedias lacrimosas به نمایشنامه های اجتماعی می پردازند، اما معمولا آنها شکست می خورند
6. The theory they propound isn't really very complicated.
[ترجمه ترگمان]این فرضیه که آن ها propound خیلی پیچیده نیستند
[ترجمه گوگل]تئوری که آنها پیشنهاد می کنند واقعا بسیار پیچیده نیست
7. Instead what is being propounded here is this.
[ترجمه ترگمان]در عوض چیزی که در اینجا مطرح می شود این است
[ترجمه گوگل]در عوض آنچه در اینجا مطرح شده این است
8. Tax reforms propounded by Zolotas's all-party Cabinet installed after the November election were dropped when this government collapsed in February 1990.
[ترجمه ترگمان]اصلاحات مالیاتی که توسط کابینه همه احزاب پس از انتخابات ماه نوامبر مطرح شد، زمانی که این دولت در فوریه سال ۱۹۹۰ سقوط کرد، روی داد
[ترجمه گوگل]اصلاحات مالیاتی که پس از انتخابات ماه نوامبر توسط کمیته دولتی زولووتا برگزار شد، پس از آنکه دولت این کشور در فوریه 1990 سقوط کرد، کاهش یافت
9. Smith propounded natural laws behind the new reality.
[ترجمه ترگمان]اسمیت قوانین طبیعی را در پشت واقعیت جدید مطرح کرد
[ترجمه گوگل]اسمیت قوانین طبیعی را در مقابل واقعیت جدید قرار داد
10. In this connection Hume propounds a kind of utilitarianism for which the good is essentially the useful, in terms of promoting human happiness.
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، هیوم یک نوع of را به کار برد که برای آن خوب، از نظر ترویج شادی انسانی مفید است
[ترجمه گوگل]در این رابطه، هیوم نوعی سودآوری را به وجود می آورد که برای آن خیر اساسا مفید است، از نظر ارتقاء شادی انسان
11. He wins the prize by propound the theory.
[ترجمه ترگمان]او با استفاده از propound این جایزه را بدست آورد
[ترجمه گوگل]او با ترویج این نظریه برنده جایزه می شود
12. Therefore, we propound the proposal for building up the financial safety area.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما از این پیشنهاد برای ایجاد منطقه امنیت مالی استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، پیشنهاد ما را برای ایجاد منطقه ایمنی مالی پیشنهاد می کنیم
13. Consulting the HS model, propound the normal model to explain momentum effect in China stock market.
[ترجمه ترگمان]مدل HS (HS)از مدل نرمال برای توضیح تاثیر مومنتوم در بازار سهام چین استفاده می کند
[ترجمه گوگل]مشاوره با مدل HS، مدل نرمال را برای توضیح اثر حرکت در بازار سهام چین پیشنهاد می کند
14. The new propound the new learning style whose main characters are independent, exploring and cooperative.
[ترجمه ترگمان]فرد جدید، سبک جدید یادگیری که شخصیت اصلی آن مستقل، کاوش و هم کاری است
[ترجمه گوگل]جدید جدید سبک یادگیری را ارائه می دهد که شخصیت های اصلی آن مستقل، کاوش و تعاونی هستند