1. These lay down the marvellously patterned and polished surface characteristic of cowries.
[ترجمه ترگمان]این آثار به نحو شگفت انگیزی از ویژگی های ظاهری آراسته و صیقل خورده پایین آمده بود
[ترجمه گوگل]این ها سطح شگفت آور الگوی و جلا را مشخص می کند
2. The link between cowries and eyes is documented by archaeology as well as ethnology.
[ترجمه ترگمان]ارتباط بین cowries و چشم ها توسط باستان شناسی و همچنین نژاد شناسی مستند شده است
[ترجمه گوگل]ارتباط بین کوهنوردان و چشمها توسط باستان شناسی و همچنین قومی شناخته شده است
3. Not all fossils are shells of invertebrates like clams, oysters, cowries, and periwinkles.
[ترجمه ترگمان]همه فسیل ها مثل صدف، صدف، صدف، صدف و periwinkles نیستند
[ترجمه گوگل]نه همه فسیل ها پوسته هایی از بی مهرگان مانند سرخس، صدف ها، گاوچران و پرایمون ها هستند
4. Where do there is the woollen cloth teaching cowry attending to in San Ya? Bother telling concrete place.
[ترجمه ترگمان]این لباس پشمی که به cowry در سن Ya تدریس می کند کجا است؟ گور کردن به جای بتن
[ترجمه گوگل]در کجا قرار دارد؟ حواسش به محل بتن نیست
5. The garbage is change to cowry, integration use.
[ترجمه ترگمان]زباله به cowry، استفاده از انتگرال و انتگرال تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]زباله تغییر به گاو، استفاده از ادغام است
6. The revelation to search my cowry :Yesterday, My cowry is lost, because of my negligence and his naughty .
[ترجمه ترگمان]افشای این خبر به دلیل سهل انگاری و شیطنت من از بین رفته است
[ترجمه گوگل]این مکاشفه برای جستجوی گاو من دیروز، من به خاطر غفلت و شیطانی خود، گاو من گم شده است
7. It's funny that I 've treated the tumescent bump on my arm as a cowry these two days and for fear that something maybe wrong.
[ترجمه ترگمان]جالبه که من این دو روز با the با the برخورد کردم و از اینکه یه چیزی ممکنه اشتباه باشه با arm برخورد کردم
[ترجمه گوگل]این خنده دار است که من با دست و پا زدن بر روی بازوی من به عنوان گاو این دو روز و برای ترس از چیزی که شاید اشتباه است
8. Tong Zhi·20 Lue is not only his best volumes, but also the cowry of Chinese ancient times learning heritages.
[ترجمه ترگمان](ونگ ژی)، ۲۰ Lue، تنها بهترین جلد او نیست، بلکه the های یادگیری دوران باستان چین نیز هست
[ترجمه گوگل]تونگ ژی � 20 لو تنها بهترین حجمش نیست، بلکه از زمانهای قدیم چینی یادگیری میراث است
9. Some are carved with geometric features and adorned with cowry shells, coins, metal strips, fiber, leather, and metal or multi-coloured bead necklaces.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها با ویژگی های هندسی حکاکی شده و با صدف، سکه، نوارهای فلزی، فیبر، چرم، و یا گردن بند bead رنگارنگ تزئین شده اند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها با ویژگی های هندسی حک شده اند و با پوسته های گاو، سکه، نوار های فلزی، فیبر، چرم و گردنبند مهره های فلزی یا چند رنگ تزئین شده اند
10. Now I was the team leader, the most important was the stove was a cowry every one concerned.
[ترجمه ترگمان]حالا من رهبر تیم بودم، مهم ترین چیز این بود که اجاق گاز مشترک بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر من رهبر تیم بودم، مهمترین آن اجاق گاز بود که هرکدام مربوط به آن بودند