غیر قابل استفاده است
unserviceable
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of serviceable.
• متضاد: serviceable
• متضاد: serviceable
• not useful, not practical
جملات نمونه
1. The aircraft was completely unserviceable.
[ترجمه ترگمان]هواپیما کام لا تاریک شده بود
[ترجمه گوگل]این هواپیما کاملا غیر قابل استفاده بود
[ترجمه گوگل]این هواپیما کاملا غیر قابل استفاده بود
2. To damage threads to unserviceable condition.
[ترجمه ترگمان]برای آسیب زدن به وضعیت روانی
[ترجمه گوگل]برای آسیب رساندن به شرایط نامناسب
[ترجمه گوگل]برای آسیب رساندن به شرایط نامناسب
3. Automatic temperature control unserviceable, cabin temperature goes below 10 degrees ( falls below plus 7 degrees ).
[ترجمه ترگمان]دمای اتاق کنترل دمای اتاق کم تر از ۱۰ درجه است (به علاوه ۷ درجه پایین می افتد)
[ترجمه گوگل]کنترل دمای اتوماتیک غیر قابل استفاده، دمای کابین زیر 10 درجه می افتد (زیر 7 درجه پایین می افتد)
[ترجمه گوگل]کنترل دمای اتوماتیک غیر قابل استفاده، دمای کابین زیر 10 درجه می افتد (زیر 7 درجه پایین می افتد)
4. The following essential approach aid is unserviceable with R/W 31 localizer.
[ترجمه ترگمان]رویکرد ضروری بعدی، unserviceable با آر \/ W ۳۱ localizer است
[ترجمه گوگل]کمک به رویکرد زیر ضروری است با محلی ساز R / W 31 غیر قابل استفاده است
[ترجمه گوگل]کمک به رویکرد زیر ضروری است با محلی ساز R / W 31 غیر قابل استفاده است
5. In case of missing, damage or unserviceable, It'shall be recorded and reported to the customer.
[ترجمه ترگمان]در صورت فقدان، خسارت یا unserviceable، باید ثبت شود و به مشتری گزارش شود
[ترجمه گوگل]در صورت از دست رفتن، آسیب یا غیر قابل استفاده بودن، آن را ثبت و به مشتری گزارش می شود
[ترجمه گوگل]در صورت از دست رفتن، آسیب یا غیر قابل استفاده بودن، آن را ثبت و به مشتری گزارش می شود
6. Unserviceable equipment may be replaced.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات Unserviceable ممکن است جایگزین شوند
[ترجمه گوگل]تجهیزات غیر قابل استفاده ممکن است جایگزین شوند
[ترجمه گوگل]تجهیزات غیر قابل استفاده ممکن است جایگزین شوند
7. The surveillance radar is unserviceable.
[ترجمه ترگمان] رادار تحت نظر \"unserviceable\" - ه
[ترجمه گوگل]رادار نظارت غیر قابل استفاده است
[ترجمه گوگل]رادار نظارت غیر قابل استفاده است
8. This is after the economic miracle, drastic military government, unserviceable debt.
[ترجمه ترگمان]این پس از معجزه اقتصادی، دولت نظامی شدید، بدهی unserviceable است
[ترجمه گوگل]این پس از معجزه اقتصادی، حکومت نظامی شدید، بدهی غیر قابل استفاده است
[ترجمه گوگل]این پس از معجزه اقتصادی، حکومت نظامی شدید، بدهی غیر قابل استفاده است
9. The Hmong with whom they worked had radio equipment that was corroded, antique, unserviceable.
[ترجمه ترگمان]The که با آن ها کار می کردند، تجهیزات رادیویی داشتند که فرسوده، عتیقه، عتیقه بودند
[ترجمه گوگل]هونگ که با آنها کار می کرد، تجهیزات رادیویی داشت که خوردگی، ضد عفونی، غیر قابل استفاده بود
[ترجمه گوگل]هونگ که با آنها کار می کرد، تجهیزات رادیویی داشت که خوردگی، ضد عفونی، غیر قابل استفاده بود
پیشنهاد کاربران
به درد نخور
غیرقابل استفاده
کلمات دیگر: