کلمه جو
صفحه اصلی

proverbially


معنی : مثلا
معانی دیگر : بطور ضرب اکمثل، بشکل ضرب المثل بطور مشهور

انگلیسی به فارسی

proverbially، مثلا


انگلیسی به انگلیسی

• through an adage, through a parable, by using a proverb

مترادف و متضاد

مثلا (قید)
allegorically, for example, for instance, proverbially

جملات نمونه

1. It is proverbially easier to destroy than to construct.
[ترجمه ترگمان]تخریب آسان تر از ساخت آن است
[ترجمه گوگل]به راحتی قابل تخریب است تا ساخت

2. Reporters are proverbially heavy drinkers.
[ترجمه ترگمان]گزارشگران proverbially سنگین هستند
[ترجمه گوگل]خبرنگاران نوشابه های سنگین هستند

3. Minute fragments of shoot apices are proverbially difficult to culture.
[ترجمه ترگمان]کمی از قطعات of شلیک می شوند که به سختی قابل انتقال به فرهنگ هستند
[ترجمه گوگل]قطعه های دقیقه از انتهای ساقه به طور قابل توجهی برای فرهنگ دشوار است

4. The proverbially dour New England Puritan.
[ترجمه ترگمان]The با پیرایشگر خشک شد
[ترجمه گوگل]به طرز حیرت انگیزی پورتن نیو انگلند

5. Taking the first step proverbially costs the most.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن اولین مرحله، proverbially بیش ترین هزینه را دارد
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن اولین قدم، به میزان قابل توجهی هزینه می شود

6. The police are proverbially inquisitive.
[ترجمه ترگمان]پلیس خیلی کنجکاو است
[ترجمه گوگل]پلیس به طور معجزهآسا مورد سوء ظن است

7. Why, medicine is proverbially nasty.
[ترجمه ترگمان] چرا، دارو خیلی زننده است
[ترجمه گوگل]چرا، دارو بطور معجزه آسا تند و زننده است

8. The woman is proverbially stupid.
[ترجمه ترگمان]این زن خیلی احمق است
[ترجمه گوگل]زن غریب احمقانه است


کلمات دیگر: